مروری بر منابع معماری و شهرسازی در مخطوطات
نویسنده: سعید خودداری نایینی
پيگيري و دستيابي به اطلاعات مربوط به تاريخ معماري و ابنيه و عمران و شهرسازي در منابع منتشر نشده شامل چند بخش است.گروه اول منابعي هستند که به طور خاص در مورد ابنيه و معماري نوشته شدهاند. با آن که در برخي کتيبههاي ابنيه به عناويني چون مهندسالبناء و يا معمار و نجار1 برخورد میکنيم وحضور معماران بزرگ ومعروف در دورههای مختلف واز طرق مختلف (رقمهاي روي ابنيه و يا متن تواريخ) مشخص شده است (ر.ک: معماران ايران از آغاز دوره اسلامي تا پايان دوره قاجار)2 و نيز از طريق منشات و مکاتيب و ترسلات جايگاه صنف معمار وبنا دانسته میشود (رک: خواند مير، نامه نامي و خلاصةالاخبار) اما تعداد متوني که به طور مستقيم و در ارتباط با ساختمان سازي، طرز ساختن عناصر ويژه معماري و يا توضيح مصالح و مواد و ديگر موارد معماري باشد بسيار اندک بوده واز آن ميان اغلب از بين رفته و در کتابهاي ديگرذکر شدهاند. (مانند تاريخ بيهقي که نسخههای گمشده آن حسرت به دل پارسي زبانان میگذارد). بايد دانست که در دوره صفويه بر خلاف مستندسازي دو فرهنگ همجوار يعني عثماني و مغولان هند از آثار عمراني خود، آثار مستند مربوط به معماري از بزرگان معماري ايران چون شيخ بهايي و ديگران بسيار ناچيز است وشايد به آثاري چون خط کش شاه صفي جهت معمار دربار که در موزه بريتانيا نگهداري ميشود و از دورههای بعدتر، کلنگ بناي بخشي از شهر تهران در کاخ گلستان، خطکشي در موزه مرکزي آستان قدس و اشيا پراکنده معمار مسجد نصيرالملک در شيراز و اشيايي که در مجموعههای خصوصي وحتي برخي موزهها پنهان شدهاند، محدود شود. اين در حالي است که در باب مخارج و بناي ابنيه سلطاني شرق وغرب ايران در آن دوران آثار مهمي به جاي مانده است. بيان منازل اثر نصوص مطراقچي از جمله آثاري است که به سبب شمول مناطقي از ايران که تصوير شهرها را ترسيم کرده به زبان ترکي حائز اهميت است.
از اولين کتابهايي که در اين زمينه نوشته شده است میتوان به کتابي اشاره کرد از ابوبکرمحمد بن الحسن الحاسب الکرجي نويسنده کتاب معروف انباط مياه الخفيه (که به نام استخراج آبهاي پنهاني توسط حسين خديو جم ترجمه شده). اين کتاب در قرن چهارم نوشته شده است و العقود والابنيه نام داشته است و ما آنرا از طريق کتاب ارشاد القاصد و منابع بعدي که از ارشاد القاصد شمسالدين بخاري استفاده کردهاند ميشناسيم. (استخراج آبهاي پنهاني مقدمه خديو جم ص 17).3 در اين کتاب مباحثي در خانه سازي و پل سازي و قلعه سازي و کندن کاريز و مانند اينها صحبت شده است.از آنجايي که کرجي کتابهايي مهم در زمينههای مشابه و نيز رياضي وهندسه داشته میتوان به ارزش کتاب او پي برد.
رساله مجهول المولف با نام في تداخل الاشکال المتشابهه اوالمتواقفه از قرن 5 تا هفتم را نيز محققي که رساله طاق وازج کاشاني را منتشر کرده است استعجالا به شکل ضميمه بر کتاب رساله في مايحتاج اليه العمال والصناع من الاشکال الهندسيه ابوالوفاي بوزجاني ترجمه وتصحيح کرده است.4
کتاب ديگر که به سرنوشت کتاب کرجي دچار شده کتاب الاحياء والاثار خواجه رشيدالدين فضلالله همداني است. فصل بيستم اين کتاب مربوط به قواعد و اصولي بوده است که در ساختن خانه و ابنيه مقدسه و هر نوع ساختمان ديگر بايد رعايت میشده است. فصل بيست ويکم کتاب نيز حاوي اطلا عات مربوط به ساختن مقابر بوده است.5
از آنجايي که در مکاتيب رشيدي در مورد معماري و شهرسازي مطالبي ديده ميشود وحتي نقشه هايي نيز موجود است احتمال میرود اين کتاب گمشده داراي نقشهها و طرحهايي بوده است.
در روزگار تيموريان که شروع دوره ثبت جايگاه هنرمندان در تاليفات است بايد منشات فراواني را که از آن دوران برجاي مانده و غالبا به صورت کلي در فهرستها توصيف شدهاند دوباره بررسي کرد.
هر چه به روزگار معاصرنزديک ميشويم اولا تعداد کتابهاي نگارش يافته در اين موضوع زياد ميشود وثانيا موضوع آنها متنوع میشود.
البته کتابهايي که به صورت مستقل موضوعي را در معماري مورد توجه قرار داده باشند بسيار اندک ومربوط به دورههای متاخرند.
گر چه میتوان در ميان برخي از نسخهها رسالاتي را که در اصول معماري و يا مرمت وتعمير ابنيه نوشته شده ذکر کرد.
از گروه اول يعني رسالهای که در اصول معماري باشد نسخهای است که در کتابخانه ملک به شماره 4/626 اشاره کرد که همانطور که از شماره نسخه پيداست بخش چهارم يک نسخه است که موضوع بخشهاي ديگر مذهبي است.6 نسخه ديگري از اين متن در کتابخانه وزيري يزد وجود دارد.
کتاب ديگري که به صورت مستقيم از ابنيه وآثار معماري سخن گفته کتابی است به نام بيان ابنيه از دوره قاجار که فهرست ساختمانهايي است که شاهزاده حسام السلطنه محمدتقي میرزا قاجار هشتمين فرزند فتحعلي شاه قاجار فرمانرواي بروجرد در آن شهر ساخته است. وشامل قصور وعمارات واماکن ديگر است.اين نسخه در سال1237ق تحرير شده و نسخه آن در کتابخانه دانشکده ادبيات دانشگاه تهران محفوظ است.
در اين کتاب از رساله ديگري نام برده ميشود که در وصف باغها و عمارات بوده و لطايف المدايح نام داشته است.
نوشته ديگري به نام مشهد رضا در سال 1300 ق نوشته شده است که شرح بناها و مرمتهايي است که در دوره فتحعلي شاه و محمد شاه و ناصرالدين شاه در آستان حضرت رضا به عمل آمده است.از اين نوشته 8 صفحهای که توضيح بناي تعمير شده و نام کساني است که آنرا تعمير کردهاند در فهرست نسخههای خطي انجمن آثار و مفاخر فرهنگي ياد شده است. (ص 146)
گروه ديگر منابع مخطوط مرتبط با معماري منابعي هستند که به طور غير مستقيم داراي اطلاعات مفيد تاريخ معماري هستند.در اين نوشتار مروري بر برخي از نسخههای خطي در ارتباط با تاريخ ابنيه ومعماري صورت ميگيرد که به گروههاي کتب تاريخ، جغرافيا، ادبي، اسناد و وقفنامهها، سفرنامهها، و کتابهاي متفرقه دستهبندي ميشوند. (گرچه به دليل روش خاص قدما در تاليف آثار، هر کدام از اين موضوعات درهم ديگر تنيدهاند).
براي يافتن اطلاعات مربوط به نسخههای معرفي شده در اين بحث میتوان با مراجعه به فهرست نسخههای خطي فارسي احمد منزوي، نام کتاب را بر اساس حروف الفبا جستجو کرد.بر خي نسخههای معرفي شده در خارج از ايران نگهداري ميشوند و برخي ديگر نيز به سبب اهميت متن آنها به چاپ رسيدهاند.
البته با آنکه نمیتوان کتابهاي مربوط به فقه را به عنوان مرجع معماري ذکر کرد بايد دانست که اينگونه منابع تاثيرات مهمي در شناخت زندگي اجتماعي و به تبع آن در معماري اسلامي هر دوره دارند. اطلاعات اينگونه منابع خاص اطلاعاتي هستند محدود .همانطور که براي يک معمار شناخت نيازها و جنبههای زندگي انسان براي ساخت بنا مهم است اين دسته از اطلاعات براي باز خواني چرايي، ساختن بسياري از ابنيه مفيدند.اشراف ساختمانها به يکديگر تقسيم آبهاي جاري، اندازه کوچهها براي عبور ومرور پيادهها و سوارهها، اصل محرميت و قواعد ديگري که قرنها از فقه نشات گرفته است باعث شده است نوشتههای فقهي خاصي در باره احکام ساختماني برجاي ماند. ابن رامي و ابن البرزولي در خصوص معماري وشهر نشيني محل زندگي خود يعني تونس به طور مفصل بحث کردهاند (شهرهای عربي اسلامي، سليم بسيم حکيم، ص 48).
در هر دوره فقه هرمذهبي که از طرف حاکميت حمايت میشد آنها داراي آثار ساختماني بيشتري از کاروانسرا و رباط و زاويه و خانقاه و مسجد و مدرسه میشدند. از طرفي مسند قضا در اختيار هر مذهبي بود در زندگي شهري مردم موثر واقع میشد و در برخي شهرها تعصبات فرقهای يا ديني باعث تخريب ويا شکلگيري روابط خاص شهري میشد.
ياد آوري اين نکته قبل از پرداختن به منابع مربوط به تاريخ معماري به نظر ضروري میرسد که اطلاعاتي که در مورد ابنيه و تاريخ معماري از متون حاصل میشود در مورد ابنيه نزديک به زمان تاليف قابل اعتمادترند و در مورد ابنيه پيش از اسلام و يا سرزمينهاي دور اغلب به دليل بعد مسافت مکاني يا زماني با افسانهها وشنيدهها همراه است.
1ـ تاريخ
براي درک و شناخت منابع تاريخي لازم است محقق بخش ابتدايي کتاب تاريخ ايران پس از اسلام اثر دکتر عبدالحسين زرين کوب با عنوان در باب منابع ومآخذ را بخواند.
اين فصل به شرح و نقد منابعي که از خلال آنها اطلاعات تاريخي به دست میآيد میپردازد. اين فصل مفصل حتي سفرنامهها، سکهها، کتيبهها، و موزهها را مورد نقد وبررسي قرار داده است.براي آشنايي با متون تاريخي و اطلاعاتي که در باب معماري و ابنيه و شهرها استخراج ميشود مقالاتي به چاپ رسيده است.7
برخي از منابع معرفي شده ممکن است در زمانهاي مختلف به چاپ سنگي يا سربي رسيده باشند اما با توجه به آنکه در اين نوشتار اصل بر معرفي از فهرست نسخههای خطی فارسي منزوي است، کليه آثار مکتوب مورد نظر هستند.
در مورد برخي نسخههای خطي با موضوع تاريخ که مانند موضوعاتي چون ادب وعرفان بيشتر ازديگر موضوعات به چاپ رسيدهاند میتوان نمونههای زير را ذکر کرد:
کتاب احياء الملوک که در تاريخ سيستان است ودر سال 1028 نوشته شده است. (اين کتاب در سال 1342 توسط منوچهر ستوده چاپ شده است).
تاريخ اصفهان که توسط حيدر علي فخر الادبا در زمان حکمراني پسر ظل السلطان نوشته شده است وگزارشهايي از ساختمانهاي اصفهان ارايه ميکند، تاريخ بوشهر که در نيمه قرن چهاردهم هجري نوشته شده است ونکات جغرافيايي آن سامان را به همراه دارد، تاريخ ذوالقرنين در مورد ابنيه وعمارات فتحعلي شاهي صحبت ميکند.
وصف ساختمانها و مساجد تبريز از کتاب تاريخ و جغرافياي دارالسلطنه تبريز اثر نادر میرزا قاجار که در دهه آخر قرن سيزدهم نگارش يافته به دست میآيد،در مورد اراک کتابهايي تحت عنوان تاريخ عراق و يا آستانه عراق نوشته شدهاند.
تذکره شوشتر که با نام تاريخ شوشتر هم آمده نگارش عبدالله جزايري در مورد شهر و ابنيه شوشتر مطالب مفيدي دارد .
شيرازنامه در تاريخ وجغرافياي شيراز که از قرن هشتم ونگارش ابوالخير زر کوب شيرازي قزويني است، و نيز شيرازنامه از قرن نهم در تاريخ تاسيس شهر شيراز سخن میگويد و از همه معروفتر فارسنامه ابن بلخي است که گزارش شهرها و دژها و شهرهای بزرگ به همراه تاريخ فارس را آورده است ودر قرن 5و6 نوشته شده است، رساله قيراط الماس و ترجمه سلماس از آغاز ساختمان شهر سلماس سخن ميگويد که در قرن چهاردهم و توسط محمد حسن مترجم نوشته شده است، مرآت القاسان در تاريخ و جغرافياي کاشان و در سال 1288 نوشته شده است (که به نام تاريخ کاشان به چاپ رسيده).
مرصد الاقبال السلطانيه ومقصد الامال الخاقانيه در مورد مزارات هرات است که در قرن نهم نوشته شده است. المعجم في تاريخ ملوک العجم نوشته حسيني قزويني درتاريخ ايران باستان تا پايان کار ساسانيان نوشته شده و نامه باستان نيز با همين موضوع در قرن چهاردهم تحرير شده است. نصف جهان في تعريف اصفهان تاريخ وجغرافياي طبيعي اصفهان است که در اوايل قرن چهارده توسط محمد مهدي ارباب نوشته شده است. وصف سعادت آباد يزد و فرح آباد اصفهان وابنيه وباغهاي صفوي در ديوان اشعار تاثير تبريزي آمده است.8 نوادر نامه نوشته علي اکبر فرزند علي حسيني فراهاني قايم مقامي نکاتي در باره امامزادگان فراهان و کتيبههای صندوق قبور و آرامگاهها دارد ومورخ 1306 ق است.
وقايع اتفاقيه حضرت عبدالعظيم گزارشهايي از فهرست آرامگاهها و مدارس و وضع شهر ري در دوره ناصري است.
خاتمه کتاب خلاصةالاخبار في احوال الاخيار در تاريخ هرات و ساختمانها و باغهاي آن در اوايل قرن دهم توسط خواند مير صاحب کتاب حبيب السير نوشته شده است .
مجمع الانساب اثر محمد بن علي حسيني شبانکارهای در قرن نهم ودر باب اماکن و بلاد و ربع مسکون اشاراتي دارد. مجمل فصيحي نوشته فصيحي خوافي در قرن نهم و در مورد هرات نوشته شده است. مفتاح التواريخ اثر توماس ويليام بيل ماده تاريخهاي ايران وهند را شامل میشود که يادداشتهايي از نوشتههای تاريخي در ساختمانها وگزارش آن سلاختمان را به همراه دراد.(دربخش ادبيات ماده تاريخها بيشتر بحث خواهد شد)
تاريخ بخاراي نرشخي نيز در زمره کتابهاي مهم در تاريخ ابنيه است که آرتور پوپ درکتاب معماري اسلامي از آن نام برده است.
تذکرة التواريخ از ديگر کتابهايي است که در باب مساجد وعمارات وابنيه مطالب سود مندي دارد.
کتابهاي مفصلي چون تاريخ عالم آراي عباسي و جامع التورايخ (که اين کتاب دوم هنوز به صورت کامل چاپ انتقادي ندارد) و زبدة التواريخ و ديگر منابع دست اول تاريخي به مانند منابع سابق الذکر مستقيما راجع به ابنيه صحبت نکردهاند و تفصيل آنها باعث میشود محقق به تبع جستجو در منابع تاريخي در موضوعي خاص بدانها مراجعه کند واز طريق نمايهها مطالب مورد نظر را استخراج کند.
از ميان کتابهاي چاپ شده باب چهارم مقدمه تاريخ ابن خلدون و فصل ششم آن که در باب مساجد وبيوتات معظم جهان است، يک استثنا به شمار ميرود. در حالي که در کتاب آيين شهرداري ابن اخوه مطالب چنداني در اين باب يافت نمیشود ،ابن خلدون به طور مفصل و با مصاديق خاص در مورد معماري وصنعت بنايي و شهر نشيني وعلوم هندسي و مناظر سخن میگويد.در مورد شهر نشيني و حتي صناعت بنايي فصلي آورده و در آن در مورد آب نما سازي و مصالح و مواد و تزئينات سخن میگويد .او از معماري سر زمينهاي غربي عالم اسلامي و سقف بناهاي تير پوش تا تزيينات گچبري و ديگر مسايل مرتبط سخن گفته است.در ديگر نقاط عالم اسلامي نيز آثاري نشاني داده شده است.
از مناره ابن طولون نيز ماکتي تهيه شده بود که براي وي آورده بودند. (دبا 155/4) و يا نقشه شهر دمشق از ابن عساکر (دبا 292/4) ويا مخارج بناي کاخ الزهراء را ابن غالب ثبت کرده است (دبا 353/4).
و نيز نقشه جغرافيايي ابن فقيه (410/4) و ابن قتيبه که در باب علم راهسازي و پلسازي سخن میگويد (دبا 465/4).
ابنبصادر کتابي در باغ و باغسازي در اندلس نگاشته (دبا 116/3) و نيز ابن وافد اندلسي که باغي را در توليد و طراحي کرد (دبا ج 5 ذيل ابن وافد). ابن خوام، رياضي دان بغدادي در بخشي از کتاب خود به نام قواعد البهائيه در باب مساحات دارد (467/3) ابن مماتي در مسائل هندسي ومساحت اراضي کتابي تاليف کرده (دبا 693/4) ظهيرالدين بابر در بابرنامه آثار ساختماني الغ بيک را بيان کرده است (دبا ج 10 ذيل الغ بيک).
قصيده معروف بحتري در باب ايوان مدائن نيز به دليل تاريخ سروده شدن آن و توصيفات اين کاخ ساسا ني بسيار حائز اهميت است.9
سرانجام میتوان به کتاب تذکرةالملوک يا دستور الملوک از محمد رفيع انصاري اشاره کرد که در فصل ششم آن به شغل معمار باشي ومساح ومتصدي باغات پرداخته است.اين کتاب در قرن 12 تاليف شده است.و چند بار به چاپ رسيده است.
2ـ جغرافيا
کتابهاي جغرافيايي امروزه به عنوان جغرافياي تاريخي حايز اهميت فراوان هستند. چه به دليل تغيير راههاي اصلي و يا نام شهرها و يا حوادث تاريخي وطبيعي بسياري از اطاعات مر بوط به ابنيه وشهرها از بين رفته است.به خصوص به دليل وسعت اوليه سرزمين اصلي اسلامي براي آگاهي از تعداد شهرهای حکومت اسلامي و حدود وثغور شهرها و سرزمينها نقشه هايي براي آنها ترتيب يافته است. نيز کتابهای معجم البلدان که فرهنگنامههايي از شهرهاست و يا مسالک و ممالک که در شناخت راهها و سرزمينهاست و يا اقاليم و صور اقاليم که اغلب در زمره که غالب آنها در زمره کتابهاي پر اهميت در باب شناخت آثار تمدني وشهري اسلام به شمار میروند تحرير شدهاند. و از منابع اصلي کتاب لسترنج در بيان جغرافياي تارخي شرق عالم اسلام بودهاند و مورد نقد وبررسي قرار گرفتهاند.
از کتابهاي کمتر شناخته شده کتابهايي هستند که در قرون اخير تحت عنوان آمار نوشته شدهاند. اين کتابها تعداد وگاهي مخارج ساخت ابنيه را ثبت کردهاند. آمار تهران از اين دسته منابع است. و يا صورت املاک خالصه تهران مرز بخشها و قنوات و سکنه و باغها را بيان کرده است.
بر اين اساس کتابي به نام ابنيه و نفوس (عدد ابنيه و شمار نفوس) که آماري از ساختمانهاي مختلف دوره بين سالهاي 1213 تا1311 را بررسي کرده است از روي چند نسخه مشابه به چاپ رسيده است.نيز در باب شهرهای خراسان آمارهای تاريخي از قنوانت وروستاهاي استان خراسان نسخهای مفصل در کتابخانه ملک وجود دارد. (شماره 4330)
آمار نهاوند کتابي است که شمار حمامها ومقابر و مساجد وديگر ابنيه شهر نهاوند را بررسي کرده است.محمد ميرزاي مهندس در دوره ناصري کتابي در باب اهرام مصر نوشته است.در مجموعهای که به نام جنگ اعتضاد السلطنه شناخته میشود ودر کتابخانه ملک نگهداري میشود نيز در باب اهرام مصر که از عجايب دنيا بوده ومورد توجه بسياري از نويسندگان بوده نيز سخن رفته است. (شماره 6151)
تاريخ بناي تاج محل و تاريخ کعبه و برخي دگر که عنوان تاريخ دارند به مطالب جغرافيايي فراوان اشاره دارند. تفريح العمارات در تاريخ ساختمانها وباغهاي تاريخي و يازده نقشه از ساختمانها، آثار معماري شهر اکبر آباد هند است ونيز تاريخ بناي حيدر آباد و يا تاريخ بناي تاج محل ويا مقابر هند که در خصوص هند وساختمانها و آرامگاههاي آن در سده سيزده همرا باعکسهايي که گويا متاخرند. جذب القلوب الي ديار المحجوب اثري است که آثار معماري مدينه را بررسي کرده است.
کتابهاي جغرافيا يي به خصوص آنها که قبل از قرن دهم نوشته شدهاند به دليل پرداختن به بناها وشهر هايي که قدمت بيشتر ي دارند حايز اهميت بيشتري دارند. کتاب جغرافيا که جزئيات آن مشخص نشده است نسخهای است که در کتابخانه ثقه الاسلام تبريز نگهداري میشود.
جغرافياي اصفهان (چاپ منوچهر ستوده) جغرافياي کرمان (چاپ باستاني پاريزي) جغرافياي ايران و توران، جغرافياي جهان، جغرافياي خراسان، و نيز جغرافياي سودان از ديگر کتب جغرافياي تارخي در ميان مخطوطات فارسي هستند
نزهت القلوب اثر حمد الله مستوفي قزويني نيز به کرات به چاپ رسيده است و در صفت بلدان وبقاع و ذکر بلداني که گر چه در ايران امروز نيستند اما حکام ايراني ساختهاند و نيز عمارات عاليه ولايات ربع مسکون مطالبي دارد. گويا کتاب مرات الزمان نيز از اين کتاب وصف شهرها را آوروده باشد. (ملک شماره 534)
کتابهاي ادبي
اطلاعات کتابهاي ادبي که شامل منظومهها، کليات ادبي، قطعات و قصيدهها و داستانها و يا متون ادبي است اغلب نمیتوانند به عنوان منابع مستقيم معماري وشهر سازي ذکر شوند.نحوه استفاده از اين منابع نيز احتياج به دقت بيشتري دارد. ماده تاريخها و وصفيات از بهترين مواد اطلاعاتي حاصله از کتابهاي ادبياند. پس از قرنهاي هفتم وهشتم همراه نهضتهاي عمران و معماري آثار ادبي نيز منعکس کننده اين فعاليتها شدند.از طرف ديگر ادبيات نيز در معماري به شکل محتواي نقاشيها و يا ماده تاريخها واشعار وعبارات مندرج در بناها مجال ظهور میيابد. اولين آثار مکتوب فارسي و امهات ادب فارسي اشارات مهمي به زمينههای مختلف معماري و شهرسازي دارند. شاهنامه فردوسي حاوي اطلاعات ارزشمندي از اصطلاحات و تعابير معماري است که در کتاب معماري و شهرسازي به روايت شاهنامه فردوسي بررسي شده است.10
در قرن پنجم تاريخ بيهقي که شاهکار ادبيات منثور و نيز تاريخ قرن پنجم به شمار میرود در مورد ساختمانها وقلاع وتزيينات ديواري بناها سخن میگويد. البته با اينکه موضوع اين کتاب تاريخ است ومولف نيز قصد تاريخنگاري داشته است اما به دليل جايگاه بلند ادبي اين کتاب در شمار کتب ادبي ذکر شد.
متون اوليه تحت هر عنواني با ادبيات پيوندي محکم دارند(مانند سفرنامه ناصر خسرو که در بخش سفر نامهها بررسي میشود). از ميان آثار سعدي ،نظامي ومولوي نيز اشاراتي به خانهها وابنيه يافت میشود. اما به طور ويژه مثنوي مولوي نه تنها اطلاعات خاص معماري برخي ابنيه ،نام ابنيه واصطلاحات ومصالح وکيفيت خانهها و بناها در روم سلجوقي را ارايه ميدهد. و از مهمترين منابع شناخت مباني فلسفي و حکمي هنر ومعماري ايرن به شمار میرود.11
از قرن نهم به بعد که کتيبههای فارسي در بناها به صورت شعر وماده تاريخ رايج میگردند. اطلاعات تاريخ به خصوص توسط ماده تاريخها در بناها و يا دواوين شعرا ثبت شده است. به خصوص از دوره صفويه به بعد اشعار زيادي براي بناهاي حکومتي ودولتي سروده شد. خمسه عبدي بيگ نويدي شيرازي معروفترين اثرادبي دوره صفويه در باب وصف باغهاي سعادت آباد قزوين است.محتشم کاشاني براي برخي بناها ماده تاريخهايي سروده که در ديوان او موجود است.واعظ قزويني و وحيد قزويني نيز اشعاري از اين دست در وصف عمارات وابنيه دارند.ماده تاريخ تعمير صحن کاظمين (ص 59)، ماده تاريخ حسينيه کرمانشاهان در 1300 (ص71) وماده تاريخ تعمير صحن حضرت معصومه در 1298 (ص77) در ديوان طوبي شماره 6265 کتابخانه ملک ديده میشود. در نسخه 4931 نيز 11 بيت در وصف مسجد جامع و روضه مقدسه امام هشتم آمده که مطلب زيادي در مورد ساختمانهای مذکور ندارد.
دونالد ويلبر نيز فهرستي از آثار معماري را که تنها از طريق منابع ادبي شناخته شدهاند ذکر کرده است.12
مشکلي که در برخورد با منابع ادبي به وجود میآيد آن است که نام کتابها به خصوص نسخههای خطي که کمتر بررسي و شناسايي شدهاند کمکي به مطالب و محتواي آنها نمیکند. مثلا مثنوي نورالمشرقين اثر بهشتي هروي کتابي است که در پاسخ تحفةالعراقي خاقاني شرواني در سال 1067 ق نوشته شده است. در اين کتاب وصف بسياري از شهرها وبناهاي مهم دوره صفويه و برخي مناطق افغانستان امروزي آمده است که از رهگذر شناخت بناها وشهرها مفيد خواهد بود.13
سفر نامه
سفر نامهها همگي داراي اهميت يکسان نيستند. اطلاعات سفرنامهها بر اساس سواد و بينش و علايق نويسنده مختلفند. در سفرنامه شاهان قاجار که يادداشتهاي روزانه و بعضا کم اهميت هستند نيز مطالب سودمندي در باب ابنيه وعمارات خارج از ممالک محروسه و مقايسه آنها با داخل مملکت يافت میشود. همه سفر نامهها نيز فقط خاطره نويسي وياداشت اعمال روزانه شخصي نيستند. تبصرةالمسافرين کتابي است بسيار مفيد از دوره ناصري که سفرنامه محمد حسن طباطبايي تبريزي به مشهد وگزارش تاريخ هر يک از شهرها ،کتيبهها وآمار مساجد است.
البته در برخي منابع آمارها به صورت سياق نوشته شدهاند که نياز به قرائت اعداد و متون سياقي دارد.
سفرنامهها از متون بسيار با ارزش در تحقيقات مسايل تاريخي به شمار میروند و با سفرنامههای مربوط به حج وسفرنامه معروف ناصر خسرو شروع ميشوند. سفرنامههای معروف ومهم ديگر چون سفرنامه ابن بطوطه، ابودلف، کلاويخو، مارکوپولو، شاردن و ديگران به چاپ رسيدهاند.
در مواردي سفرنامهها با تصاويري همراهند که به ارزش تاريخي آنها میافزايد. در باب متاخران سفرنامههای اروپاييان داراي طرحهاي مهمي است و برخي سفرنامههای فارسي نيز داراي طرحهاي مينياتورگونهاند که بعدا به آنها پرداخته میشود.
بسياري از سفرنامههای خارجي از کشوهاي اروپايي (مولف و مقصد هر دو غير ايراني) نيز در دوره قاجار ترجمه شدهاند و نسخههای فارسي آنها موجود است که در باب معماري ايراني و مسايل مربوط به ايران فقيرند.
برخي از سفرنامههای ايرانياني نيز که به کشورهاي دور در شرق وغرب رفتهاند بر جاي مانده است که آنها نيز کمک چنداني نمیکنند. برخي از سفرنامهها به شکل منظوم سروده شدهاند. تحفةالعراقين خاقاني و فتوح الحرمين از اين دست سفرنامهها به شمار ميروند. فتوح الحرمين مثنوي شيوايي است که در قرن نهم توسط محيالدين لاري و در وصف شهرهای مکه و مدينه سروده میشود. جالب آنکه اختصاصا اين کتاب از همان اولين استنساخها (بيش از سي نسخه از آن برجاي مانده است) مصور میشود و تا آخرين نسخههای آن که در قرن سيزدهم نوشته شده است مصور هستند و تا آخرين نسخههای آن که در قرن سيزدهم نوشته ميشوند نقاشيهای کروکي مانندي از بناهاي مکه ومدينه دارند.14
سفرنامههايي نيز از هندوستان در باب حرمين شريفين باقي مانده است چون حالات الحرمين که نويسنده آن از اکبرآباد هند به مکه و مدينه رفته و احوال اين شهرها را گزارش داده است.
در دوره قاجار شاهان خود سفر نامه و يا وقايع سفر و روزنامه خاطرات مینويسند و به ماموران خود نيز دستور ميدهند وقايع روزانه را يادداشت کنند. سفرنامههای ديگر کشورها به فارسي ترجمه میشود وسفرهای تازه به نقاط دور دست و ناشناخته انجام میگيرد. کتابهايي تحت عنوان روزنامه سفر، وقايع سفر، روزنامه مسافرت و يادداشتهاي سفر از نقاط مختلف دنياي اسلام و ايران برجاي مانده است که براي بررسي مسايل شهري ومعماري مناطق مربوطه مهمند. روزنامه سفر بلوچستان، استر آباد، خوارزم، عتبات، هرات از اين دست هستند.
در کتاب زبدة الاخبار في سوانح الاعصار گزارش منازل خراسان تا تهران يافت میشود. سفرنامه جنوب کتابي است که در 1256به نگارش در آمده است ووضع جغرافيايي و نقشهکشي شهرهای بزرگ آن زمان را نيز به همراه دارد.
سفرنامه قم از حسين پياده نظام داستاني خيالي است از سفري به قم که در 1315 نوشته شده است و 9 مجلس نقاشي از مناظر اين سفر را به همراه دارد.
سفرنامه يزد نيز نام تاليفي از يک اروپايي در اواخر قرن سيزده هجري است که اوضاع واحوال شهرها و منازل تهران تا يزد و کرمان و بندر عباس و بحرين را دارد. کتابچه مسافرت عربستان در مورد خوزستان و کتابچه مسافرت فارس گزارش منازل شيراز تا سروستان است. از کتابهايي که در مورد عتبات نوشته شده میتوان مشکات المسافرين را نام برد که در مورد اعمار ابنيه عراق به دست پادشاهان عجم است.
کتب متفرقه
در ميان رسالات و کتابهاي مختلف خصوصا مجموعهها که حاوي مطالبي است که موضوعات مورد علاقه نويسنده و يا گرد آورنده بوده است ،مطالب سود مندي يافت میشود.
در سرگذشت امامزادگان و ساختمان آرامگاه آنان میتوان از سرگذشت امامزاده يحيي نامبرد که در جنگ سابقالذکر اعتضادالسلطنه وجود دارد.
مطالب آن شامل سرگذشت اين امامزاده و گزارش ساختمان آرامگاه اوست و در آن از شبستان و محراب و کتيبههاي ساختمان ياد کرده است. شرح امامزادگان ري نيز در اين کتاب آمده است، شرح حال امامزاده عبدالله و گزارش شيوه معماري او و چند امامزاده ديگر نيز به همراه آمده است.
در باب اغلب ابنيه مذهبي وقفنامهها که يا به صورت مکتوب کاغذي و يا در خود ابنيه به جاي ماندهاند بسيار مفيدند و حدود بنا، متعلقات، رقبات، کاربري، باني و يا واقف و موارد ديگر را به دست میدهد.
بسياري از وقفنامهها در جزو منشات وترسلات از آسيب روزگار به دور ماندهاند و قابل بررسي هستند. از اين جمله منشات شماره 7774 کتابخانه مجلس قابل ذکر است.15 کتاب مدينة العلم در بنيان مسجد النبي در مدينه و مسجد ضرار و بازار مدينه و ديگر بنياهاي مدينه مطالب سودمندي دارد. اين کتاب در هجري1120نوشته شده است. کتابي نيز با نام مقام رضا در فهرست نسخههای خطي فارسي با توضيح مختصري در باب تعميرات خاکجاي امام رضا تا قرن دوازده ثبت شده است. بجز نسخههای يادداستهاي روزانه سفر که سابقا ذکر شد، در مورد تعميرات و عمارات بناهاي مقدس توسط پادشاهان گزارشهاي ديگري میتوان خصوصا از دوره صفويه يافت. احکامي در باب انتصاب مذهبان ونقاشان از دوره شاه عباس به چاپ رسيدهاند.
مهمترين دسته از موضوعات تاريخي که با معماري رابطه نزديکي دارند کتب رياضي است.اما بسيار ديده میشود که معماران کتب رياضي تاليف کرده باشند وهيچ اثر مرتبط با معماري از ايشان نمانده است.نمونه آن خانواده لطف الله معمار که بعدا بررسي میشود.
رساله طاق وازج اثرغياث الدين جمشيد کاشاني پيشتر ترجمه وچاپ شده است.16 درةالمساحه کتاب ديگري است که از قرن نهم بر جاي مانده ونوشته غياث الدين علي سپاهاني است که براي تعليم معماري به نام شهابالدين خواجگي نوشته است.
در مورد اندازهگيري مساحات درج الجواهر و بروج الزواهر برجاي مانده است. کتاب دستور حساب جلالي اثر عمر عبدالعزيز که در چند مقاله تاليف شده است و نسخه هايي از آن از قرن يازدهم بر جاي مانده است و حاوي مسايلي چون قصبهای که در آب قرار دارد و يا مساحت شهري که در حصار است ويا کندن چاه میباشد. رساله احمد معمار رسالهای است معروف که به چاپ رسيده است ومقالاتي در مورد آن منتشر شده است.17 از اعضاي ديگر خانواده احمد معمار، لطفالله مهندس نيز کتابهايي در هندسه و مساحت تاليف کرده است. کتابهايي که در مورد ترسيم قوسها در بخش رياضي ارايه میشوند نام خاص ندارند مثل کتاب مسمي به سه فايده که در آن از طريق رسم قوس وتر دايره سخن رفته است.کتابهايي نيز در موضوع طبيعيات در رابطه با تاريخ معماري وابنيه ديده میشوند.در کتاب موسوم به دانشنامه جهان از قرن دهم فصلي در پيدا شدن آب چشمه وکاريز وچاه آمده است.
عجايب المخلوقات و غرايب الموجودات نيز حاوي مطالبي در مورد مساجد و کنيسههای قرن ششم است. رساله قنوات تاليف مستر جان در 1260در باره آبهاي زير زميني وشيوههای بهره برداري از آنهاست که براي حاج ميراز آقاسي تاليف شده .از ديگر کتابهاي کشکول مانند و دايره المعارف گونه کتاب بحيره از فزوني استرآبادي مطالبي در سرگذشت ساختمانها و رودها دارد. در مقدمه کتابي که حسين مترجم از فرانسه به فارسي ترجمه کرده و تاريخ وجغرافيا نام دراد وصف شهرهای ميان تهران و بروجرد به شکل سفرنامه کوچکي پيش از متن اصلي آمده است. مجمع الغرايب نيز کتابي است که در قرن دهم نوشته شده واز شگفتيها ي شهرها وفهرست نام آنها و کنيسهها سخن میگويد.
در ميان کتابهاي کيميا وعلوم غريبه، که شامل آنچه امروز شيمي وفيزيک میناميم نيز ميشوند کتاب نفايس الاطايب و عرايس الجواهر به دليل اينکه در باب ساخت ونوع مصالح مورد نياز کاشيها ومحرابهاي زرين فام و نوشته ابوالقاسم کاشاني است بسيار مفيد است.18
در بخش کتب ستارهشناسي میتوان به کتاب ابعاد اجرام اشاره کرد که در مساحت ارض وتعيين اقاليم و آنچه متعلق بدانها است میباشد.
کتابهايي که در معرفت سمت قبله شهرها نوشته شدهاند مسافت ميان شهرها وطول وعرض جغرافيايي آنها را ذکر کردهاند. کتابهايي که در حوزه فلاحت وزراعت نگاشته شدهاند نيز گاهي در کنار کاشت گياهان ،انواع مناسب گل وگياه براي عمارات وباغها وحتي طرحهاي پيشنهادي باغ را ارائه کردهاند. نمونه آن ارشاد الزراعه تاليف قاسم بن يوسف ابونصر هروي است که در 931 تاليف شده است.
در ميان مرقعات که غالبا آثار هنري شناخته ميشوند نيز از طريق تصاويري که اين دسته از منابع در اختيار میگذارند اطلاعاتي تصويري قابل استفاده است. ازجمله مرقع شماره 379 کاخ گلستان شامل شرح مکان ومناظر و امکنه مختلف شکارگاههاي سلطنتي ناصرالدين شاه، مرقع شماره 375 تصويري از شهر زنجان با ذکر نام دهات و بوستانهاي آن از قرن 13، مرقع شماره 1476 داراي نقشههايي از تهران و اطراف کرج از اواخرقرن سيزدهم و سرانجام مرقع شماره 1653 که نقشههايي از عمارت شهرستانک و دهاتي است که ناصرالدين شاه به تفريح به آنجاها رفته است.
سرانجام بايد به گروهي ديگر از منابع اشاره کرد .آلبومهاي عکس که غالبا در کاخ گلستان نگهداري ميشوند و نيز در کتابخانه ملک ويا تصاوير نسخههای چاپ سنگي دوره قاجار در خصوص شهرها وابنيه قديم ايران بسيار مفيد هستند.به عنوان مثال در آلبومي از تصاوير عتبات عاليات و مشاهد مشرفه که نسخهای از آن در کتابخانه ملک نگهداري میشود تصاويري از ساخت گنبد عظيم سامره ويا وضعيت مقبره حر وگنبد کاشيکاري حضرت ابوالفضل ـ عليه السلام ـ ديده میشود.
در حالي که در مورد ابنيه صفوي بيشترين کمک را سفرنامهها ي اروپائيان، و طرحهاي آنان به دست میدهداز برخي نسخههای خطي قرن سيزدهم وچهاردهم هم به دليل عکسهاي وطرحهاي موجود از آنها نمیتوان چشم پوشيد. سفرنامه مراغه در کتابخانه کاخ گلستان داراي تصاويري از آذربايجان و شهرهای آن است و راپورت کلات نادري از دهه اول سده چهار دهم سفرنامهای است که تصوير گنبد کبود در آن توسط لطفعليخان شيرازي کشيده شده است.
براي دستيابي به نسخههای خطي مذکور میتوان از فهرست نسخههای خطي فارسي تأليف احمد منزوي که بر اساس ترتيب الفبايي نام کتاب و بر حسب موضوع در 6 جلد منتشر شده استفاده کرد.19
پینوشتها
1. نجار را شايد از آنرو که با چوب وتخته سروکار داشته گاهي به محمول معناي درود گر وگاهي(غالبا) به معناي عموم مهندسان استفاده ميکردند. در ميان رقمهايي که براي مهندسان ثبت شده در نامه نامي رقم نجارت به يک مهندس ابلاغ شده و در اسناد ديگر دوره قاجار نيز از نجار به عنوان مقرنس کار و آيينه کار و در و پنجرهساز و کسي که کليه کارهای ساختماني را انجام ميدهد ياد شده است. در مقدمه کتاب بوزجاني (ر ک زيرنويس شماره 5) ص12، نيز از کتاب تجارت (نجارت؟) اسم برده شده است.
2. هوشنگ انصاري،زهره بزرگ نيا،سازمان ميراث فرهنگي،1383.
3. ابوبکرمحمد بن الحسن الحاسب الکرجي، استخراج آبهاي پنهاني، ترجمه حسين خديوجم، چ 2، 1373، پژوهشگاه علوم انساني ومطالعات فرهنگي.
4. هندسه ايراني، کاربرد هندسه در عمل، ابوالوفاء محمد بن محمد البوزجاني، برگردان متن و گردآوري ضميمه: سيد عليرضا جذبي سروش، 1369 (چ 3، 1384).
5. معماري اسلامي در دوره ايلخانان، دونالد نيوتن ويلبر، ترجمه عبدالله فريار، تهران، 1348 ص205؛ و نيز سوانح الافکار، رشيدالدين فضلالله، به کوشش محمدتقي دانشپژوه، 1358 و يا براون، تاريخ ادبيات ايران از سعدي تا جامي، ترجمه علياصغر حکمت، امير کبير، 1351، ص 106و108و112.
6. اين رساله توسط نگارنده پيشتر در مجله آيينه ميراث شماره26 (ص197)چاپ شده است.
7. براي نمونه رک:مرتضي ذکايي ساوجي ،جلد چهارم کنگره دوم ارگ بم، ص 129.
8. دبا،ج14،ص206
9. دبا ج 11 ص 382 و نيز مجله يغما سال 15 شماره1
10. معماري و شهرسازي ايران به روايت شاهنامه فردوسي، حسين سلطانزاده،دفتر پژوهشهاي فرهنگي،تهران،1377
11. همانطور که مولوي ستارگان را روزن سقف آسمانها دانسته است تعبيرديگري نيز در قالب داستان کوتاه زير آورده:
خانه نو ساخت روزي نو مريد پير آمد خانه او را بديد
گفت شيخ او نو مريد خويش را امتحان کرد آن نکو انديش را
روزن از بهر چه کرديای رفيق گفت تا نور اندر آيد زين طريق
گفت آن فرعست آن بايد نياز تا از آن ره بشنوي بانگ نماز
12. معماري اسلامي در دوره ايلخانان، دونالد نيوتن ويلبر، ترجمه عبدالله فريار، تهران، 1348، ص207.
13. اين کتاب به کوشش مايل هروي منتشر شده است.
14. اين اثر يکباربدون تصاوير وبار ديگر با تصاوير نسخه اساس منتشر شده است.
15. براي فهرست مختصري از وقفنامهها ر.ک: هنر و مردم، مقالات محمد تقي دانش پژوه با عنوان: دبيري ونويسندگي ونيز همو در هنر و مردم: گنجور و برنامه او
16. از اين کتاب که بخشي از کتاب مفتاح الحساب غياثالدين جمشيد کاشاني است نسخهای با طرحهايي دقيق وزيبا از اقواس ابنيه و تحليل آنها در کتابخانه ملک موجود است که به زمان مولف بسيار نزديک است.شماره 3180مورخ 830با مقابله مصنف.
17. نظام آموزش معماري در دوران پيش از مدرن بر مبناي رساله معماريه, /مهرداد قيومي بيدهندي ـ مجموعه مقالات اولين هم انديشي معنويت و آموزش هنر تهران، فرهنگستان هنر، 1384.
18. اين کتاب دوبار توسط ايرج افشار به چاپ رسيده است.
19. در باب منابع بيشتر به خصوص تحليل منابع مر بوط به هندسه معماري رک: هندسه و تزئين در معماري اسلامي، گلرو نجيب اغلو، ترجمه مهرداد قيومي بيدهندي، روزنه، 1379.
منابع
فهرست نسخههای خطي فارسي، احمد منزوي، موسسه مطالعات منطقهاي 1348.
فهرست نسخههای خطي کتابخانه ملک، محمدتقي دانش پژوه وايرج افشار،1348.
دايرةالمعارف بزرگ فارسي(دبا) زير نظر سيد محمدکاظم بجنوردي،جلد اول تا چهاردهم.
معماري اسلامي در دوره ايلخانان، دونالد نيوتن ويلبر،ترجمه عبدالله فريار،تهران،1348 .
معماري و شهرسازي ايران بهروايت شاهنامه فردوسي، حسين سلطانزاده، دفتر پژوهشهاي فرهنگي، تهران، 1377.
معماران ايران از آغاز دوره اسلامي تا پايان دوره قاجار، هوشنگ انصاري، زهره بزرگنيا، سازمان ميراث فرهنگي، 1383.
ابوبکرمحمد بن الحسن الحاسب الکرجي، استخراج آبهاي پنهاني، ترجمه حسين خديو جم،چاپ دوم ،1373،پژوهشگاه علوم انساني ومطالعات فرهنگي.
هندسه ايراني،کاربرد هندسه در عمل، ابوالوفاءمحمد بن محمد البوزجاني، برگردان متن وگردآوري ضميمه: سيد عليرضا جذبي سروش، 1369 (چ 3، 1384).
سوانح الافکار، رشيدالدين فضلالله، به کوشش محمدتقي دانشپژوه، 1358.
تاريخ ادبيات ايران از سعدي تا جامي، ادوارد براون، ترجمه علياصغر حکمت، امير کبير، 1351.