بررسی نقوش زنان بر روی سفالینههای عصر سلجوقی
نویسنده: پرستو مسجدی خاک
چکيده
دوران سلجوقي از اداوار درخشان تمدن اسلامي است. در اين دوره پيشرفتهاي گستردهاي در حوزه صنعت، هنر و معماري رخ داد. در زمینه هنر سفالگری، دراين دوره علاوه بر احياء شيوهها و تجارب گذشتگان، ابداعاتی صورت پذيرفت که موجب توليد سفالهاي تک رنگ، چند رنگ، سفالهايي با نقش کنده، قالب زده، مشبک، بدل چيني، زرين فام و مينايي گردید. نقوش روي اين سفالها در زمره شاهکارهاي هنري جهان است. ری در دوره سلجوقی در کنار شهرهاي کاشان، سلطان آباد، سامره و نيشابور از مراکز توليد ظروف سفالينههای اسلامی به شمار میرفت. در سفالينههای ادوار اسلامي نقوش انساني از جایگاه ويژهاي برخوردار است. بسياري از محققان، زيبايي و اهميت سفالينههاي اسلامي را در نقوش انساني آن میدانند که حالات گوناگون زندگي مردمان و بویژه درباریان را نشان ميدهد. هنرمندان و سفالگران اين دوره از فرهنگ وتمدني پيشرفته برخوردار بودهاند. در این مقاله سعی شده است با بررسی نقش زنان بر روی سفال، پوشش و فعالیتهای روزمره آنها در جامعه مطالعه شود.
واژگان کلیدی: سفال، زن، سلجوقی، نقوش، هنر
مقدمه
سفالينههای دوره سلجوقي تصويري از نگارگري اين دوره ارائه میدهند؛ چرا که بهترين نقاشيهاي اين دوره بر روي ظروف سفالين ترسيم شده است. از خصوصیات برجسته سفالینههای سلجوقی، آراسته بودنش به تصاویر انسانی یا جانوری است و این مضامین در گذشته بصورت بسیار محدودی وجود داشته است (بویل، ص607 : 1379). کارل دوري معتقد است که از طريق نقوش تزييني سفالهاي سلجوقي میتوان اطلاعاتي از طرز فکر، ادبيات، عقيده و تاريخ مردمان گذشته بدست آورد (دوري، ص96: 1368). نقوش انساني در دوره اسلامي تقريباً در انواع سفالينه مانند: ظروف سفالين يكرنگ، زرين فام، مينايي، رنگارنگ و نقش كنده دیده میشود (کیانی، ص34: 1381). به نظر میرسد، هدف از ترسيم اين نقوش ترجمان افكار، آداب، رسوم و فرهنگ مردمان آن زمان باشد كه هنرمند انديشهها و باورهایش را از این طریق به تصوير كشیده است. در این نقوش مناظري از مجالس رقص و طرب، موسيقي، شکار و جشنهاي رسمي به تصویر کشيده شده است (زکي، ص 198: 1377). با توجه به این که سفالهای یاد شده عموماً به اشراف و درباریان تعلق داشته است، بنابراین، مطالعه تصویر زنان روی سفالها میتواند اطلاعات ارزشمندی در ارتباط با زنان عصر سلجوقی، نحوه پوشش، آرایش و فعالیتهای اجتماعی آنها در اختیار ما قرار دهد.
1. کلاه
کلاههای زنان این دوره را بر اساس نقوش روی سفالها به چند دسته میتوان طبقه بندی کرد. یک نوع از کلاههای زنان به شکل نیم دایره و ساده بود که گاهی بر بالای آن زایدهای متصل میشد (تصویر2ـ1). نمونه دیگری از کلاههای زنان این دوران، کلاهی بود بشکل نیم دایره اما بزرگتر و قدری بلندتر که روی آن نقوشی کشیده میشد و معمولاً بر بالای آن نیز دگمهای متصل میگردید (تصویر2ـ2). نمونه دیگر کلاهی دایرهای شکل بود که بالای آن کاملاً صاف و مسطح بود و روی آن نیز نقوشی دیده میشد (تصویر2ـ3). گونه دیگری از پوششهای کلاه مانند زنان این دوره، کلاهی بود که لبه آن برای آنکه مقداری از پشت سر را نیز بگیرد، اندکی انحنا داشت و گاه دنبالهای نیز به آن متصل بود. روی کلاه دارای تزیین بود، این نوع کلاه عموماً به ندیمههای درباری تعلق داشت (تصویر 2ـ4). از کلاههای دیگر این دوران، کلاهی نسبتاً بزرگ و شامل دو برآمدگی قوسی شکل که بهم متصل شده بود (تصویر 2ـ5). نمونه دیگری از کلاهها، کلاهی دایره شکل که بالای آن صاف بود و روبانی به آن متصل میشد (تصویر 2ـ6).
2. دستار
از انواع دستارهایی که زنان طبقات بالا بر سر میگذاشتند، یکی دستاری نسبتاً بزرگ بود که از دو طرف بصورت عمامه پیچیده شده و ادامه آن از پشت پایین میآمد و از روی یکی از شانهها میگذشت و گاه تا حدود کمر یا بیشتر پایین میآمد (تصویر3ـ1 و 3ـ2). نمونه دیگر عمامه را با دستاری باریک و لطیف، چنان میپیچاندند که روی عمامه از یکسری خطوط نزدیک به هم مورب تشکیل شده بود. روی این عمامه با جواهرات و سنگهای قیمتی تزیین میشد (تصویر 3ـ3). نمونه دیگر دستارهایی بود که بطور مطبق پیچیده میشد، یعنی دستار را چند بار روی هم میپیچاندند. بدین ترتیب دستار از جلو به شکل نواری روی هم پیچیده دیده میشد (3ـ4).
3. سربند
سربندهایی که زنان به دور سر میبستند، معمولاً از نواری که به دور پیشانی و سر بسته میشد، تشکیل میگردید (تصویر 4ـ1). گاهی نیز این سربند را به شکل روبانی آزاد بر روی موها و گاه بر سرپوش میآویختند. در برخی موارد نیز هم سربند را به پیشانی میبستند و هم روبان آن را بر اطراف سربند میآویختند (تصویر 4ـ3).
4. قبا
قباهای زنان این دوره اکثراً قباهایی جلو بسته و یقه گرد و نسبتاً بسته بود. این قبا شامل قباهایی بود که تا زانو میرسید و نیز بعضی از این قباها تا ساق پا و یا قوزک پا میرسید، این نوع قبا دارای آستینهایی کوتاه و چسبان بود (تصویر 5ـ1). دسته دیگری از این قباها آستینهایی بلند و نسبتاً چسبان داشتند (ضیاء پور، ص140: 1348)، آستین این قبا در محل مچ دستها کاملاً چسبان بود و نوع منقوش و ساده آن وجود داشت (تصویر 5ـ2). نوع دیگر، قباهایی جلوباز بود که با قرار دادن یک لبه روی لبه دیگر، یقه آن به شکل هفت در میآمد (بیانی، ص68: 1345). آن را گاهی به صورت باز میپوشیدند اما اکثراً آن را در محل کمر با بستن چیزی شبیه شال محکم میکردند. معمولاً دور تا دور لبه حاشیه قبا، نواردوزی شده بود و آستینها نیز حاشیهدوزی میشدند (ویلسن، ص84: 1366). این نوع قبا خاص زنان اشراف بود. نقوش این قباها، گلدار و پیچک دار، نقوش اسلیمی، نقوش نقطه نقطه، نقطه چین (پوپ، ص48: 1378) خطوط عمودی باریک، پهن، خانههای پنج ضلعی کنار هم و مانند آن بود (تصویر 5ـ3).
5. شلوار
گونهای از شلوارهای زنان این دوره شلوارهای معمولی بود که زیاد چسبان یا تنگ نبودند (تصویر 6ـ1). گونه دیگر، شلوارهای گشادی بود که در محل مچ پا تنگ میشد (تصویر 6ـ2) و نیز شلوارهایی که تا پایین گشاد بودند و معمولاً درون کفشها قرار میگرفت (تصویر 6ـ 2).
6. کفش
کفش زنان این دوره شامل کفشهای ساق بلند است که معمولاً زیر قباهای خود میپوشیدند (تصویر 7ـ1). این نوع کفش عموماً در زنان اشراف دیده میشود. گونه دیگر کفشهای سادهای بود با نوک تیز و روباز که گاه کناره و لبههای آن را نیز کنگرهدار میکردند. این شلوارها ساده یا گلدار بود.
7. سیمای زنان
در سفالهاي عصر سلجوقی زنان چهرههای نسبتاً گردي دارند و چشمها گرد با دنبالهاي که به گوشه متصل شده است (بهرامی، ص65: 1337)، ابروها به صورت دو خط چسبیده به هم و یا جدا از هم نشان داده شدهاند. چهرهها جذاب است (تصویر 8ـ1) و آرايش موها به صورت گيسوان بافته دور صورت و یا بصورت موهایی کوتاه در دو طرف صورت نشان داده شده است (تصویر8ـ2). گاهی موهای زنان با سربندهایی به شکلهای مختلف تزیین و یا با نواری در بالای پیشانی بسته میشد و گاهی چیزی شبیه بته جقه در وسط این نوار قرار میگرفت (تصویر 8ـ3). زیورآلاتی که زنان به خود میآویختند بیشتر شامل گوشوارهها و سینه آویزهای طلا به شکل حیوانات و پرندگان است (دیماند، ص138: 1383).
8. سوارکاری
یک دسته از نقوش روی سفالهای عصر سلجوقی، نقوشی است که زنان را در حال سوارکاری نشان دادهاند. با توجه به تعلق این ظروف به درباریان و شاهزادگان درباری (دیماند، ص183: 1383)، میتوان چنین پنداشت که یکی از تفریحات زنان درباری شرکت در فعالیتهای سوارکاری بوده است (تالبوت رایس، ص76). در این نقوش زنان را به تنهایی یا به همراه ندیمههایشان مشغول سوارکاری نشان دادهاند و زمینه نقوش نیز با اشکال هندسی و نباتی پر میشده است (تصویر 9ـ1، 9ـ2).
8ـ1. موسیقی
از دیگر فعالیتهایی که زنان به آن اشتغال داشتهاند کار موسیقی و طرب بوده است. در راحةالصدور به وجود زنان هنرپیشه و مطرب در دستگاه طغانشاه سلجوقی (راوندی، ص369: 1333) و در دیگر منابع تاریخی به وجود استادان نوازنده چنگ و عود در دستگاه سلاطین سلجوقی اشاره شده است (بیانی، ص58: 1345). در نقش سفالهای باقیمانده از این دوره تصاویر زیادی از ندیمههای درباری دیده میشود که مشغول نواختن تار، سنج و آلات دیگر موسیقی برای شاهزادگان و زنان درباری هستند (تصویر 9ـ2) در این تصاویر زنان در حال نواختن ساز برای شاهزادهای نشان داده شده است (تصویر9ـ3).
8ـ2. بزم و شکارگاه
یکی دیگر از موضوعات ترسیم شده در ارتباط با زنان بر روی سفالها، صحنههایی از شاهزاده خانمها و ملتزمين زنانه و صحنههایی از زنان در حالت ایستاده یا نشسته (زکي، ص 203ـ204: 1377) و صحنههایی از بزم و شکارگاه است (کريمي، کياني، ص48: 1364). در مجالس بزم، حاضران بیشتر زنان هستند که در شادی شرکت میکنند و تعداد معدودی مرد تماشاگر نیز حضور دارند (حجازی، ص221: 1376). در تصاویر مربوط به پادشاهی، تعداد کمتری زن به نسبت مردان حاضرند و پذیرایی عموماً توسط مردها انجام میگیرد. اما در مجالس شادمانی زنانه، زنها بیشتر نوازنده هستند و مردان پذیرایی میکنند .
8ـ3. تصاویر ایستاده و نشسته زنان
گروه دیگری از تصاویر زنان درباری را به تنهایی یا به همراه شاهزادگان و ملازمان درباری به صورت نشسته یا ایستاده در صحنههای بزم، رقص، شکارگاه و جشنها (ویلسن، ص94: 1366) به تصویر کشیدهاند (تصویر 9ـ3).
9. نتیجهگیری
نقوش باقیمانده از سفالهای دوره سلجوقی تصویری از زنان این دوره را نشان میدهد. با توجه به آنکه این ظروف اکثراً به طبقات درباری تعلق داشتهاند، بنابراین مطالعه نقوش روی ظرفها میتواند تصویری از زنان و بویژه زنان درباری دوره سلجوقی ارائه دهد. در این تصاویر زنان در صحنههای منفرد، گروهی، بزم و شکار، رقص و سوارکاری به تنهایی یا به همراه شاهزادگان و ملازمان درباری نشان داده شدهاند. در این نقوش به آسانی میتوان نحوه پوشش زنان درباری و ملازمان آنها را مشاهده و آنها را از هم تفکیک کرد. زنان درباری عموماً لباسهایی بلند به شکل قبا به تن دارند که دارای یقه گرد یا هفت میباشد و اغلب آستینهای بلندی است که تا مچ دست را میپوشاند. یک نوع دیگر لباس زنان اشرافزاده درباری، لباسهای جلو بازی بود با آستینهای گشاد و این نوع لباسها تزیین پرکاری داشت. دسته دیگر لباسهای ملازمان درباری است که عموماً قباهای تا زانو یا کمی بلندتر با شلوارهایی معمولی یا تنگ را در بر میگرفت. کلاههای آنها کلاههای گرد ساده تا کلاههای بزرگتر و مجلل تر را شامل میشد. در این میان کلاههایی که دارای دنبالهای در پشت سر بود، به نظر میرسد که به ندیمههای درباری تعلق داشته است. زنان دارای موهایی کوتاه یا بلندی بودند که در دو طرف صورت ریخته شده بود. در تمامی این تصاویر چهرهها عموماً شبیه بههم نشان داده شده است، صورتها نسبتاً گرد با چشمهای کشیدهای که با خطی به گوش متصل شده بود، ابروان پیوسته و یا جدا از هم و لبها کوچک بودند. به نظر میرسد، کفشهای زنان درباری بیشتر کفشهای چکمه مانند بوده است و ملازمان درباری عموماً بدون کفش یا با کفشهایی که نوک تیزی داشته است، نشان داده شدهاند. تنوع طرحها و نقوش لباسهای بانوان عصر سلجوقی گویای رونق صنعت پارچه بافی در این عصر است. زنان اشرافزاده معمولاً گوشواره به گوش داشتند و موهایشان با سربند یا نگین تزیین شده بود. حضور زنان در صحنههای تاجگذاری، بزم و شکار و... گویای آن است که زنان عصر سلاجقه در مقایسه با گذشته حضور فعالتری در جامعه داشتهاند.
منابع
اتینگهاوزن و گرابر، ترجمه یعقوب آژند، 1383، هنر و معماری اسلامی، تهران، سمت.
بویل، جی.آ، ترجمه انوشه، حسن، 1379، تاریخ ایران کمبریج، ج 5، تهران، امیرکبیر.
بهرامی، مهدی، 1337، صنایع ایران ظروف سفالین، انتشارات دانشگاه تهران.
بیانی، شیرین، 1345، تاریخ آل جلایر، تهران، دانشگاه تهران.
بیانی، شیرین، 1383، زن در ایران عصر مغول، چاپ دوم، تهران.
پوپ، آرتور ابهام، ترجمهآژند, يعقوب، 1378، سير و صور نقاشي ايران، تهران، مولي.
تالبوت رایس، دیوید، ترجمه بهار، ماه ملک، 1386، هنر اسلامی، تهران.
حجازی، بنفشه، 1376، به زیر مقنعه (بررسی جایگاه زن ایرانی از قرن اول هجری تا عصر صفوی)، تهران.
دیماند، موریس، ترجمه عبدا.. فریار، عبدا..، 1383، راهنمای صنایع اسلامی، تهران.
زکی، محمد حسن، 1377، ترجمه اقلیدی، محمد ابراهیم، هنر ایران در روزگار اسلامی، تهران.
سلیمان راوندی، محمدبن علی بن، 1333، راحةالصدور و آیةالسرور در تاریخ آل سلجوق، تهران، امیرکبیر.
ضیاء پور، جلیل، 1348، پوشاک زنان ایران از کهن ترین زمان، انتشارات فرهنگ و هنر.
کارل جی، دوری، ترجمه بصیری، رضا، 1368، هنر اسلامی، انتشارات یساولی، چاپ دوم، تهران.
کریمی، فاطمه و کیانی، محمد یوسف، 1364، هنر سفالگری دوره اسلامی، وزارت فرهنگ و ارشاد.
کونل، ارنست، ترجمه طاهری، هوشنگ، 1368، هنر اسلامی، انتشارات توس، چاپ سوم.
کیانی، محمد یوسف، 1381، پیشینه سفال و سفالگری در ایران، انتشارات نسیم دانش.
ویلسن، کریستی، ترجمه عبدا.. فریار، عبدا..، 1366، تاریخ صنایع ایران، انتشارات یساولی (فرهنگسرا)، تهران.