جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران در یک نگاه
نویسنده: دکتر الهام ملکزاده
چکیده
اصولاً تمایل انسان به انجام امور خیر و به یادگار گذاردن آثار نیک و جاویدان، معلول عواملی است که میتوان آنها را به دو قسم مادی و معنوی تقسیم کرد. این عوامل متناسب با روحیات و اعتقادات افراد جوامع و انگیزههای متفاوت میتوانند دلایلی چون رویکردهای دینی در امور خیریه را همراه داشته باشند. شارع مقدس اسلام نیز در مورد دستگیری مستحقان و نیکی به ستم دیدگان و دلجویی از یتیمان تأکید بسیار کرده، و احکام مقدس الهی را به جهانیان ابلاغ فرموده است.
با این اوصاف، فکر تأسیس مؤسساتی برای حمایت آسیب دیدگان و بینوایان از قدیم در میان اقوام و ملل متمدن وجود داشته و در حقیقت از آن روز که بشر پا به دایره زندگی اجتماعی گذاشته، پی برده که میتوان در رنج و محنت هم نوعان آسوده خاطر باشد و در کنار او مردم فقیر و گرسنه بخوابند، لباس گرم بپوشند و در جوار خود در سرمای سخت بینوایان را برهنه ببیند، حس عاطفه و ترحم او را بر آن داشته تا برای تسکین آلام و مصائب همنوعان خود چارهای بیندیشد.
به هر حال، هر اندازه بشر بیشتر در جاده تمدن پیش رفت، در نهادش حس خیر خواهی و نوع پروری قویتر شد. پیغمبران بزرگ ادیان الهی و پیشوایان اجتماع و ارباب دانش و اخلاق و ادب نیز با احکام و قوانین آسمانی و سنن و اندرزهای حکیمانه و متین خودآن را تقویت کردند تا به تدریج این وظیفه از صورت تکالیف فردی بیرون آمد و در حیطه وظایف اجتماعی قرار گرفت، زیرا کمکهای فردی هر چند به موقع خود بسیار مفید و مؤثر بود، اما روی هم رفته نتیجهای که از آن لازم بود به دست نمیآمد. گذشته از این، مواردی اتفاق میافتاد که کمکهای فردی میتوانست کاری از پیش ببرد. جنگ میشد و عدة زیادی در میدانها مجروح باقی میماندند که ممکن بود با مراقبتی جزیی از چنگال مرگ رهائی بیابند، اما چون کسی نبود که بر جراحاتشان مرهمی بگذارد و از آنها مواظبت کند، دسته دسته جان میسپردند. حال اسیران جنگ از آن دلخراشتر بود و به هر صورت وظیفه انسانیت حکم میکرد برای پایان دادن به این گونه فجایع بشر متمدن فکری شود. در اینجا دیگرکمکهای فردی نمیتوانست مؤثر باشد، بهترین راه این بود که این قبیل کمکها در سازمانهای خیریه مرکزیت یابد و از آن به نفع عموم استفاده شود. هنگام صلح طبق اصول و موازین صحیحی با فقر و تنگدستی و بیماری مبارزه شود و در زمان جنگ به مواظبت و نگاهداری مجروحان و اسیران بپردازد. البته بهتر این بود که چنین سازمانی بینالمللی باشد و از طرف کلیه دولتها به رسمیت شناخته شود و بدین منظور یک همکاری بینالمللی به وجود آید. لزوم داشتن چنین سازمانی، مؤسسات بینالمللی صلیب سرخ و هلال احمر و شیروخورشید سرخ ایران را به وجود آورد. از این رو، تاریخچه فعالیتهای جمعیت شیر و خورشید سرخ در قالب روند ایجاد، توسعه و اقدامات به عمل آمده توسط دست اندرکاران جمعیت از بدو پیدایش در دورة قاجار تا پایان دورة پهلوی دوم تدوین شده است.
واژگان کلیدی: جمعیت شیروخورشید سرخ ایران، صلیب سرخ، ممتازالسلطنه، امیراعلم، هلال احمر.
مقدمه
شارع مقدس اسلام در مورد دستگیری مستحقان و نیکی به ستم دیدگان و دلجویی از یتیمان تأکید بسیار کرده، و احکام مقدس الهی را به جهانیان ابلاغ فرموده است. از همان زمان تاکنون ندای تعاونوا علی البرّ و التّقوی1 سراسر جهان اسلامی را فراگرفته و مؤمنان حق را به رعایت احوال همنوعان برانگیخته است. پیغمبران بزرگ ادیان الهی و پیشوایان اجتماع و ارباب دانش و اخلاق و ادب نیز با احکام و قوانین آسمانی و سنن و اندرزهای حکیمانه و متین خود حس نوع دوستی و کمک به آسیب دیدگان را تقویت کردند تا به تدریج این وظیفه از صورت تکالیف فردی بیرون آمد و در حیطه وظایف اجتماعی قرار گرفت، زیرا کمکهای فردی هر چند به موقع خود بسیار مفید و مؤثر بود، اما روی هم رفته نتیجهای که از آن لازم بود به دست نمیآمد. گذشته از این، مواردی اتفاق میافتاد که کمکهای فردی نمیتوانست کاری از پیش ببرد. جنگ میشد و عده زیادی در میدانها مجروح باقی میماندند که ممکن بود با مراقبتی جزئی از چنگال مرگ رهایی یابند، اما چون کسی نبود که بر جراحاتشان مرهمی بگذارد و از آنها مواظبت کند، دسته دسته جان میسپردند. حال اسیران جنگ از آن دلخراشتر بود و به هر صورت وظیفه انسانیت حکم میکرد برای پایان دادن به اینگونه فجایع بشر متمدن فکری شود، در اینجا دیگر کمکهای فردی نمیتوانست مؤثر باشد، بهترین راه این بود که این قبیل کمکها در سازمانهای خیریه مرکزیت یابد و از آن به نفع عموم استفاده شود. هنگام صلح طبق اصول و موازین صحیحی با فقر و تنگدستی و بیماری مبارزه شود و در زمان جنگ به مواظبت و نگاهداری مجروحان و اسیران بپردازد. البته بهتر این بود که چنین سازمانی بینالمللی باشد و از طرف کلیه دولتها به رسمیت شناخته شود و بدین منظور یک همکاری بینالمللی به وجود آید، لزوم داشتن چنین سازمانی، مؤسسات بینالمللی صلیب سرخ و شیر و خورشید سرخ ایران را به وجود آورد. قدیمیترین زمانی که این فکر جامعه عمل پوشید در زمان داریوش کبیر شاهنشاه ایران بود.
داریوش به پزشکان ایرانی دستور داد هنگام جنگ نسبت به زخمیهای دشمن مانند مجروحان ایرانی رفتار کنند و از آنها مواظبت به عمل آورند و نسبت به اسیران نیز بدرفتاری نکنند. در جنگهای صلیبی هم مسلمانان به پزشکان مسیحی اجازه دادند که برای معالجه و مداوای زخمیهای خود با کمال آزادی وارد اردوگاههای جنگی آنان بشوند. در سال 1847م. در جنگهای داخلی سوئیس ژنرال دوفور به پزشکان ارتش خود دستور داد بعد از عقب نشینی دشمن نسبت به مجروحین و اسیران نهایت دقت و مراقبت به عمل آورند. پس از آن، در زمستان سال 1856م. هنگام جنگ کریمه یک بانوی نیکوکار انگلیسی به نام «فلورانس نایتینگل» عملا در این راه گام نهاد. این بانوی نوع پرست هنگامی که خبرهای ناگواری از وضع مجروحان جنگ به انگلستان رسید، چهل تن از بانوان انگلیسی را با خود همراه کرد و با هم به قصد کمک و پرستاری زخمیها انگلستان را ترک گفته به سوی جزیره کریمه رهسپار شدند و از مجروحان جنگ پرستاری کردند و عده زیادی را نجات دادند و امروز بر اثر همین فداکاریها نام این بانوی نیکوکار به نام اولین پرستار در تاریخ جمعیتهای صلیب سرخ و هلال احمر و شیر و خورشید سرخ ثبت شده است. پس از آن قرار شد برای مشخص بودن هیاتهای صلیب سرخ یک علامت مشترک بین المللی انتخاب شود. این علامت به صورت پرچمی باشد که هر جا برافراشته میشود، آن منطقه بی طرف و مورد احترام قرار گیرد.
برای انتخاب این علامت چون کشور سوئیس در تشکیل کنفرانس ژنو پیش قدم شده بود، نمایندگان دولتها به احترام آن دولت تصمیم گرفتند رنگ پرچم سوئیس را انتخاب کنند. از این رو، پرچم رسمی این کشور از سوی مجامع بین المللی پذیرفته شد و به این ترتیب علامت صلیب سرخ به وجود آمد. با این وجود، دولت ایران در سال 1908م. در کنفرانس بین المللی ژنو پرچم صلیب سرخ را نپذیرفت و برای جمعیت خود علامت شیر و خورشید سرخ را پیشنهاد نمود. چنانچه دولت عثمانی نیز که یک دولت اسلامی بود، علامت هلال احمر را برگزید و هر دو پیشنهاد مورد موافقت قرارگرفت و پس از آن، دول اسلامی هم هلال احمر را قبول کردند و علامت شیر و خورشید سرخ منحصر به ایران شد. وظایف جمعیت شیر و خورشید سرخ چنان که در اساسنامه ذکر شده عبارت بود از: امداد در مورد بلیات و حوادث آسمانی و مصائب عمومی و مبارزه با بیماریها و دستگیری از فقرا، جمعآوری و پرستاری وآموزش کودکان یتیم، کمک به دانش آموزان بی بضاعت، تربیت پرستاران برای بیمارستانهای کشوری و لشکری، شیرخوارگاهها همچنین تأسیس پستهای مددکاری در راهها، تأسیس درمانگاههای عمومی و مجانی، مبارزه با تلفات اطفال و مادران.
جمعیت شیر و خورشید سرخ در تهران و شهرستانها هنگام بلایای طبیعی و حوادث به کمک آسیب دیدگان میشتافت با تأسیس بخش خدمات اجتماعی و تأسیس آموزشگاههائی برای یتیمان و مهد کودکان و دائر کردن مدرسه پرستاری و تأسیس بخش حمایت از کودکان و هر جا که اساسنامه تصریح کرده بود قدمهای مؤثری برداشت و با کمال جدیت نسبت به توسعه و تکمیل مؤسسات اقدام میکرد. در طی این مدت شیر و خورشید دست به فعالیتهای زیادی زد و در نقاط مختلف کشور به ایجاد بیمارستانها، درمانگاهها، پرورشگاهها و مؤسسات بهداشتی دیگر همت گماشت. علاوه بر آن، در بیش از 5 دهه هنگام بروز مصائب و حوادث مکرر به کمک آسیبدیدگان میشتافت و نتایج اقدامات و فعالیتهای جمعیت در این خصوص (چه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و چه پس از آن، در نقاط مختلف کشور) حاصل تلاش نیکوکاران و خداجویانی است که عمر خود را در این راه سپری کردهاند. بنا براین، مبادرت به انجام امور خیریه به عنوان یکی از مسائل اجتماعی که همواره مورد توجه افراد خیر اندیش بوده است در سلسله اقدامات جمعیت شیر و خورشید سرخ تجلی یافته است.
تاریخچه صلیب سرخ بین المللی
صلیب سرخ بین المللی که در سال1864م. پایه گذاری شده است، مولود جنگهای عمومی قرن نوزدهم است. جنگهایی که استفاده از سلاح گرم درآنها عمومیت یافته و صحنههای جنگ را از میدانهای کوچک محلی به بخشهای بزرگی از یک یا چندکشور کشانده بود. تا قبل از بکارگیری سلاحهای گرم، احتیاج به چنین مؤسساتی کمتر احساس میشد، ولی استفاده از سلاح گرم در جنگ و کشتار مردم بی دفاع و خرابیهای ناشی از آن مردم را با خطر مرگ و جراحات و بیماریهای واگیر رو به رو میکرد. مصداق عینی چنین رویکرد ویرانگری جنگ کریمه (سال 1854م.) است که ورد زبان اروپائیان بود. انگلیسیان، فرانسویان و ترکان عثمانی، متفقأ با روسها در جنگ بودند. در میدانهای هولناک جنگ کریمه روز به روز بر تعداد زخمیان افزوده میشد. خبر درد و رنج سربازان انگلیسی هیجان بزرگی در انگلستان برپا کرده بود. برای پرستاری سربازان زخمی، هیچ وسیلهای فراهم نبود.
بیماری تیفوس، میدان جنگ را فرا گرفته بود. وزیر جنگ وقت انگلیس به دوستش «فلورانس» نامهای نوشت و از او تقاضا کرد به شبه جزیره کریمه برود وکار پرستاری مجروحان جنگ را سروسامان دهد. فلورانس، اگر چه ابتدا برای حضور در میدان جنگ با مخالفت و تردید اولیای امور مواجه شد، اما این مخالفتها در اراده وی خللی وارد نیاورد و در اندک زمانی به سوی میدان جنگ شتافت. با مهربانی و محبت همراه با مهارت، هزاران سرباز را از مرگ نجات داد. فلورانس زنی خستگی ناپذیر بود. شبها «چراغ به دست» در میدان جنگ به دنبال مجروحان میگشت و آنان را مداوا و از مرگ نجات میداد. این گونه در مدت کوتاهی پرستاری10هزار سرباز بیمار به عهده این بانوی فداکار محول شد و پس از سه ماه کار شبانه روزی، آمار مردگان از 42 درصد به 2 درصد تقلیل یافت. بی تردید این رویکرد نتیجه تلاش بی وقفه، نظم، پاکیزگی و حسن اداره امور و عشق به کار «فلورانس نای تینگل» بود؛ ولی به منظور چاره اندیشی در قبال خسارات جانی و مالی چنین بلایایی، نخستین بار به همت و پیشنهاد فرد خیرخواهی به نام «هانری دونان» شالوده اولیه «جمعیتهای صلیب سرخ» پی ریزی شد. اقدامات این تاجر و جهانگرد سوئیسی به اجتماع اولین کنفرانس کشورهای اروپایی با هدف «بهبود حال بیماران و مجروحان زمان جنگ» منجرشد و نخستین قرار نامه ژنو با همین عنوان به رشته تحریر در آمد. هانری دونان، تاجر و جهانگردی بود که در سال 1859م. میدانهای جنگ سولفرینو میان فرانسویان و ساردها (ایتالیایی ها) از یک طرف و اتریشیها از طرف دیگر را به چشم خود دیده بود. این جنگ تقریبأ 4 سال پس از فروکش کردن غرش توپهای جنگ کریمه رخ داد، که این بار در دل اروپا شعله ور شده بود. در واقع هانری دونان روز چهارشنبه بیست و چهارم ژوئن سال 1859م. در سفری به شهر کاستیک لیون حوالی قریهای به نام سولفرینو واقع در جنوب دریاچه گارد شاهد چنین جنگی بود. در این جنگ هزاران نفر کشته و زخمی شدند. برای مداوای بیماران و مجروحان جنگی به اندازه کافی پزشک یافت میشد. هانری دونان با مشاهده اوضاع اسف بار ناشی از جنگ، به یاد فلورانس نای تینگل (بانوی چراغ به دست) افتاد که درمیدانهای جنگ کریمه فداکاری کرده بود. از این رو، بلادرنگ دست به کار شد و همراه چند خارجی حاضر در شهر کاستیک لیون گروهی را تشکیل داد. اعضای گروه، زخمیان را جا به جا کردند و برای پانسمان زخمها و آلام مجروحان اقدام کردند. متأسفانه وسایل مورد نیاز یافت نمیشد. هانری دونان مجبور بود کالسکهچی خود را به شهر پرسیا بفرستد و وسایل زخم بندی را از آنجا فراهم آورد. کار خسته کنندهای بود، ولی به همین امر بسنده نکرد. برای دوستان خود در ژنو و ایتالیا نامه نوشت و از آنان برای خرید توتون و وسایل زخم بندی تقاضای کمک کرده و به دنبال آن در اغلب شهرهای سوئیس و ایتالیای آن روز، جمعیتهای خیریه تشکیل شد و برای او وسایل زخم بندی و هدایا ارسال میکردند. دونان این هدایا را به تساوی میان پیروان مذاهب گوناگون و اهالی آن نواحی تقسیم میکرد. او به زخمیان فرانسوی، ایتالیایی، مجارستانی و اتریشی به یک چشم مینگریست، به آنان به یک اندازه مهربانی میکرد و برای نجات مجروحان سر از پا نمیشناخت. به همین دلیل، به فکر«ایجاد اتحاد مقدسی در میان ملتها و واداشتن آنان به همکاری برای نجات سربازان مجروح میدانهای جنگ» افتاد. سر انجام جنگ سولفرینو پایان یافت. دو سال بعد، از سوی هانری دونان کتاب یادبودی از سولفرینو منتشر شد. هانری دونان در این کتاب، ضمن بیان کشت وکشتار سربازان و فجایع دوران جنگ، اندیشه «تشکیل اتحادیه بین المللی صلیب سرخ» را در سر میپروراند.
کتاب مذکور به سرعت به زبانهای مختلف ترجمه شد. نهم فوریه سال 1863م. یکی از جمعیتهای خیریه ژنو به نام «جمعیت فواید عمومی» به درخواست گوستاوموانیه (رئیس جمعیت) جلسهای تشکیل داد تا درباره پیشنهاد هانری دونان مطالعهای انجام شود. در نتیجه کمیتهای پنج نفره (که هانری دونان و گوستاوموانیه، عضوآن بودند) تشکیل شد. هدف این کمیته ایجاد یک «جمعیت بینالمللی» بود. قصد آنان این بود که در هرکشوری جمعیتی تشکیل شود و با حمایت دولت متبوع، به فعالیت بشر دوستانه خود ادامه دهد. برای تحقق این هدف، میبایست به روسای کشورها مراجعه میکردند و پیام خود را به آنان ابلاغ مینمودند. کار سادهای نبود، ولی هانری دونان دست به کار شد و کتاب خود را به عنوان پیامی برای صلیب سرخ بین المللی به دربار سلاطین اروپایی هدیه کرد. سران کشورها پیام او را به گرمی پذیرفتند و دعوتش را اجابت کردند. چند ماه بعد (اکتبر سال 1863) به دعوت کمیته پنج نفره، 36 نماینده از 16 کشور اروپایی در یک کنگره بزرگ شرکت کردند. در این کنگره اولین قرارداد ژنو نوشته شد. اما آنان نماینده رسمی کشورهای متبوع نبودند و حق امضای یک عهدنامه بینالمللی را نداشتند. با وجود چنین مشکلی، اغلب مسائل اساسی حل شد. طرح اولیه کنوانسیون ژنو درباره حمایت سربازان مجروح میدان جنگ و بی طرفی امکانات و تجهیزات بیمارستانها و بنگاههای صحی لشکری به تصویب نمایندگان رسید. موافقت شد در هرکشور کمیتهای برای حفاظت سربازان مجروح زمان جنگ تشکیل شود، و در زمان صلح زمینههای کار خود را فراهم آورد. صلیب سرخ نیز، به عنوان علامت مشخص تمام این مؤسسات و کارمندان آنها در زمان جنگ و صلح رسمیت یافت. اینگونه پایههای اولیه «صلیب سرخ» نهاده شد. دو سال بعد، شورای دولتی کشور سوئیس، بر پایه تقاضای اعضای نخستین کنگره بینالمللی ژنو، ازکشورهای اروپا دعوت کرد تا به اعزام نمایندگان خود و تأیید و امضای قراردادی که به تصویب اعضای کنگره بینالمللی رسیده بود، به فعالیت صلیب سرخ رسمیت دهند. دومین کنگره، هشتم اوت سال 1864م. در یکی از تالارهای شهرداری ژنو به مدت 2 روز تشکیل شد، و به «کنفرانس دیپلماتیک» معروف گردید. درکنفرانس دیپلماتیک پس از15 روز بحث و تبادل نظر، اولین کنوانسیون ژنو درباره «حمایت و بهبود حال سربازان زخمی در میدانهای جنگ» در10 ماده به امضا رسید و «کمیته بین المللی» را به عنوان پایه تشکیلات صلیب سرخ به رسمیت شناخت. دولت ایران نیز، پنجم دسامبرسال 1874م. قرارنامه ژنو را در تهران امضا کرد.2
اتحادیه بینالمللی صلیب سرخ ها:
در طول50 سال (1864ـ1914م) بیش از10 بارکنفرانسهای بین المللی صلیب سرخ در شهرهای مختلف از قبیل ژنو، لاهه، لندن، پاریس و... برگزار شد و مقررات کنوانسیونهای ژنو همـﺔ وسایل بهداشتی از ساکن و متحرک، انسانی و غیر انسانی را پوشش داد. جمعیتهای ملی صلیب سرخ برای تکمیل و تکامل خود گامهای وسیعی برداشتند. در جنگ بینالملل اول (1914ـ1918م.) بزرگترین نقش کمیته بین المللی صلیب سرخ فراهم آوردن زمینه ارتباط بین اسیران جنگی کشورهای مختلف با خانه و زادگاهشان بود. از این طریق صدها هزار نفرکه در اردوگاهها به سر میبردند، با دریافت خبر سلامت خانه و زادگاهشان خوشحال میشدند و امید به دیدار با خانواده در دل آنان جوانه میزد. مبادله بیماران و اسیران جنگی نیز از بزرگترین اقداماتی بود که فقط به ابتکار کمیته بینالمللی صلیب سرخ به نتیجه رسید. پس از جنگ جهانی اول، هنری دیویسن رئیس صلیب سرخ آمریکا به کمک ویلسون رئیس جمهور وقت این کشور از چهارکشور بزرگ جنگ طلب آن زمان (انگلیس، فرانسه، ایتالیا و ژاپن) دعوت به عمل آورد تا کار صلیب سرخها را در زمان صلح سامان دهند. به همین منظورکمیتهای متشکل از نمایندگان پنج کشور مذکور تشکیل و مقدمات کار فراهم آمد. به دعوت این کمیته در آوریل 1919م. کنفرانس بزرگی از معروفترین پزشکان کشورهای مختلف در شهر «کان» برگزار شد تا برای فعالیت صلیب سرخ در زمان صلح کار بنیادی انجام دهند. در همین کنفرانس، شالوده «لیگ» (اتحادیه بین المللی صلیب سرخها) ریخته شد و پنچم ماه مه1919در پاریس فعالیت خود را آغازکرد. قرار شد هر جمعیت ملی صلیب سرخ برای اینکه شرایط عضویت در اتحادیه را احراز کند، ابتدا به وسیله کشور متبوع و اتحادیه به رسمیت شناخته شود.3
سازمان و وظایف اتحادیه جمعیتهای صلیب سرخ
اشاره شد که هانری دونان سوئیسی در سال 1859م. در صحنه جنگهای سولفرینو، پس از مشاهده اوضاع بحرانی مجروحان جنگی تصمیم گرفت در مراجعت به ژنو«سازمان امدادی» را برای نجات جان افرادی که قربانی جنگهای خانمان سوز میشدند، تأسیس کند. این ایده در سایه تلاش فراوان محقق شد. پنج سال بعد، موافقت نامه ژنو که برای کشورهای امضا کننده تعهد ایجاد میکرد تنظیم شد. این گونه نخستین گام به سوی صلیب سرخ بین المللی و سازمان اقدامات امدادی در زمان جنگ و صلح برداشته شد. اندکی پس از امضای موافقت نامه ژنو (1864م.) به منظور اقدامات امدادی در اغلب کشورها جمعیتهای ملی صلیب سرخ به وجود آمد. این جمعیتها برای توسعه حیطه عملیات خود تلاش فراوان کردند و با احساس لزوم همکاری نزدیک، حسن تفاهم متقابل، پس از جنگ جهانی اول در سال 1919م، 26 جمعیت ملی صلیب سرخ متحد شدند و «اتحادیه جمعیتهای صلیب سرخ» را پایه گذاری کردند. این اتحادیه بعدها از جمعیتهای ملی کشورها تشکیل شد و از مجموع جمعیتهای ملی و کمیته بین المللی، صلیب سرخ واحدی به نام «صلیب سرخ بین المللی» شکل گرفت.
وظایف اتحادیه: جمعیتهای صلیب سرخ که صرفاً هدفی در قالب نوع دوستی را دنبال میکردند، از طریق اتحادیه جمعیتهای صلیب سرخ با یکدیگر همکاری میکردند. اتحادیه اهداف زیر را پی میگرفت:
الف) تشویق تأسیس و توسعه یک جمعیت ملی صلیب سرخ در هرکشور تا طبق اصول موافقت نامه هایی که مورد تایید اتحادیه جمعیتهای صلیب سرخ قرار گرفته بود، فعالیت کند.
ب) تشکیل یک سازمان رابط تا پیوسته فعالیتهای جمعیتهای صلیب سرخ را هماهنگ کند و در تنظیم و اجرای عملیات آنان در حوزههای ملی و بین المللی مساعدت نماید.
ج) همکاری با این جمعیتها با هدف بهبود بهداشت و پیش بینی امراض و تسکین آلام آسیب دیدگان؛
د) مراقبت از اعضا برای حفظ چارچوب درستکاری وحمایت از منافع آنان؛
سازمان: اتحادیه جمعیتهای سرخ بنگاهی مستقل بود که بوسیله کمکهای داوطلبانه جمعیتهای عضو اداره میشد و چون سازمانی جهانی بود، ملاحظه نژادی، مذهبی، ملی و یا دیدگاههای سیاسی در آن راه نداشت. علامت صلیب سرخ (معکوس پرچم سوئیس) «صلیب سفید روی متن سرخ» را پذیرفته بود. درکشورهای اسلامی علامت پذیرفته شده، «هلال احمر» و در ایران «شیر و خورشید سرخ» بود.
جمعیتهای ملی دیدگاهها، مشکلات و تجارب خود را از طریق اتحادیه به شورای نمایندگان اتحادیه اعلام میکردند در اجلاسیه شورا، هر یک از جمعیتها نمایندهای برای شرکت در اجلاس اعزام میکرد. در حقیقت، شورای نمایندگان مجمع عمومی اتحادیه بود و هر دو سال یک بار تشکیل میشد، و چارچوب کلی برنامه اجرایی اتحادیه را تعیین و اجرای آن را به عهده دبیرکل محول میکرد. در خلال دورههای اجلاسیه شورای نمایندگان، اختیارات شورا به کمیته اجرایی تفویض میشد. کمیته اجرایی از نمایندگان جمعیتهای ملی تشکیل و هر 6 ماه یک بار در ژنو (مرکز اتحادیه) جلسه برگزار میکرد. دبیرخانه اتحادیه توسط دبیر کل اداره میشد. دبیر کل به منظور انجام وظایف خود یک معاون و یک منشی داشت. چهار کمیته زیر، با هیأت رئیسه اتحادیه در انجام وظایف مربوط کمک میکردند:
- کمیته مشورتی بهداشت؛
- کمیته مشورتی پرستاران؛
- کمیته مشورتی صلیب سرخ جوانان؛
- کمیسیون دائمی مالی؛
دبیر خانه اتحادیه از حوزههای زیر تشکیل شده بود:
- دایره سازمان؛
- دایره امداد؛
- دایره بهداشت؛
- دایره پرستاران و خدمات اجتماعی؛
- دایره صلیب سرخ جوانان؛
- دایره اطلاعات و انتشارات؛
- دایره امور اداری؛
- دایره امور مالی؛
- دفتر روابط بین المللی غیر صلیب سرخ؛
- دفتر سخنرانیها؛
هر یک از این دوایر تحت مسؤولیت یک رئیس و همکاران او اداره میشد. هر یک از رئیسان نیز، وقت خود را صرف یکی از فعالیتهای صلیب سرخ میکرد. همه با همکاری صمیمانه و نزدیک برای نیل به یک هدف (که توسعه اندیشه صلیب سرخ بود) تلاش میکردند.
وظایف صلیب سرخ در کشورهای مختلف:
با وجود اینکه اتحادیه کانون اصلی فعالیتهای صلیب سرخ بود؛ ولی ارتباطات حقیقی در حوزه جمعیتهای ملی به وسیله ادارات مرکزی یا شعب و یا بین افراد و بالاخره بین نماینده صلیب سرخ و شخصی که از خدمات آن بهره مند میشد، برقرار میگردید. تصوری که اشخاص از صلیب سرخ داشتند، بستگی به کمکی داشت که از طرف موسسه به آنها میشد. به عنوان مثال: به یکی کمک مادی میشد، به دیگری که از وضعیت خانواده خود بیاطلاع بود، به وسیله دستگاههای تخصصی موسسه از حال آنان آگاه میشد. شخص دیگری از تزریق خون یا حمل بیمار یا کمک یک بهیار، یا مراقبتها و مداوای یک پزشک یا یک پرستار و یا کمک پرستار برخوردار میشد.
دایره پرستاران و خدمات اجتماعی
هدف اصلی این دایره و سایردوایر اتحادیه کمک و همکاری با جمعیتهای ملی صلیب سرخ برای رفع احتیاجات مختلف آنان بود. این دایره تلاش جمعیتها را برای تربیت پرستاران و کمک پرستاران به تعداد لازم و هنگام ضرورت مثل جنگ، سانحه و بیماریهای مسری تقویت میکرد. اگر سازمانها و مقامات رسمی دیگر میتوانستند به درخواست داوطلبان ادامه تحصیل در رشته پرستاری ترتیب اثر دهند، این دایره ایجاد مدارس پرستاری صلیب سرخ را تسهیل میکرد. علاوه برآن، تلاش میکرد تا پرستار و کمک پرستار در رشتههای مختلف بهداشت عمومی برای مواقع ضرورت تربیت شوند. مراقب بود که شؤون صنفی کاملاً محفوظ و قراردادهای استخدامی متناسب باشند. جمعیتهای ملی را وادار میکرد که نه فقط به پرستاری و همکاری خود، بلکه به کارمندان جمعیتهای دیگر که فاقد امکانات کافی بودند، برای مطالعه هزینه تحصیلی اعطا شود. این دایره مراقب تقسیم اعتبار هزینههای تحصیلی بود و برنامهها را به گونهای تنظیم میکرد که داوطلبان از اعتبارات اعطایی حداکثر استفاده را بنمایند.
طبق تقاضای جمعیتهای ملی برای تشکیل و اداره قسمتهای پرستاری و همکاری عمومی، متخصصانی اعزام میکرد و به توسعـﺔ آنها کمک میکرد. به نشر نامه اطلاعات پرستاران صلیب سرخ به چهار زبان حاوی مطالعات مفید برای پرستاران همت میگمارد. مدیر بخش، شخصأ از جمعیتهای ملی بازدید میکرد. هر دو سال یکبار جلسه کمیته مشورتی پرستاران را منعقد میکرد. از 8 یا 9 جمعیت به تناوب دعوت میشد. هر جمعیت یک یا دو نماینده برای شرکت در این جلسات اعزام میکرد. از نمایندگان سازمانهای بینالمللی مانند: شورای بینالمللی پرستاران، بنگاه بینالمللی فلورانس نایتینگل، سازمان بینالمللی پناهندگان، سازمانی جهانی بهداشت و کمیته بین المللی صلیب سرخ که به امور پرستاری علاقهمند بودند، دعوت میشد.4
شورای حکام اتحادیه صلیب سرخها
شورای حکام اتحادیه صلیب سرخها از اجتماع نمایندگان تمام جمعیتهای عضو تشکیل شده بود. از میان اعضای شورای حکام، 12 نفر به عنوان «شورای اجرایی اتحادیه» انتخاب میشدند. کنفرانس بین المللی صلیب سرخها در دو سال یک بار در یکی از کشورهای عضو تشکیل میشد و به فعالیتهای اتحادیه رسیدگی میکرد. «شورای اجرایی اتحادیه» نیز، سالی دو بارتشکیل جلسه میداد. مجری دستورات شورا، دبیرخانه اتحادیه بود و به ریاست دبیرکل اتحادیه اجرا میشد.
وظایف شورای حکام
شورای حکام اتحادیه صلیب سرخها، علاوه بر انجام مأموریتهای زمان جنگ، تأمین سلامت و بهداشت، جلوگیری از بیماری وکاهش رنج و آلام بشر را بر عهده داشت. به طور کلی، فعالیتهای اتحادیه در چارچوب محورهای زیر ادامه مییافت:
امداد: سوانح غیرمترقبه (از قبیل: سیل، زلزله، آتش سوزی و...)
بهداشت: جلوگیری از بیماریهای واگیر، امراض ناشی از فقر و تنگدستی و...
تربیت پرستار: برای خدمت در درمانگاهها و بیمارستانهای ثابت و سیار و تأمین بهداشت مردم
جوانان: آشنا کردن جوانان به فعالیتهای انسان دوستانه5
نقش ایران در بیست و ششمین جلسه شورای حکام اتحادیه صلیب سرخها
بیست و ششمین جلسه شورای حکام اتحادیه مؤسسات صلیب سرخ به دعوت صلیب سرخ چکسلواکی از سوم تا پانزدهم مهرماه سال 1340 در شهر پراگ پایتخت این کشور برگزار شد. علاوه بر شورای حکام، هیأت مشورتی بهداشت و امور اجتماعی، هیأت مشورتی صلیب سرخ جوانان، کمیسیون دائمی امور مالی،کمیسیون فرعی ضمانت اجرایی، با هدف تنظیم کار و ترتیب برنامه و ارایه نظریات و پیشنهادها و بحث وتبادل نظر پیرامون مأموریتها و تصمیم گیری درباره نحوه کار وسیاست و برنامه بعدی صلیب سرخ در این جلسه حضور داشتند.
جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران نیز به عنوان یکی از قدیمیترین اعضای اتحادیه جمعیتهای صلیب سرخ، علاوه بر عضویت در هیأتهای مشورتی امداد، پرستاری و کمیسیون امور مالی، ریاست هیأت مشورتی بهداشت و امور اجتماعی را بر عهده داشت.
اصول بنیادین نهضت بینالمللی صلیب سرخ و هلال احمر
1. انسانیت: نهضت بینالمللی صلیب سرخ و هلال احمرکه زاده آرزوی انسان برای یاری رسانی بیغرضانه به زخمیان آوردگاهها بوده است، امروزه میکوشد در جایگاه بینالمللی و ملی خود، آلام انسانها را هر جا که بروز کنند، بازداری کند یا تسکین بخشد. هدف آن عبارت است از: حفاظت از زندگی و سلامت انسانها و تضمین احترام به آنها. نهضت به ترویج تفاهم، دوستی، همکاری و صلح پایدار میام ملتها میپردازد.
2. بیغرضی: نهضت در مورد ملیت، نژاد، باورهای مذهبی، و عقاید طبقاتی یا سیاسی قائل به تبعیض نیست. تلاش آن بر تسکین آلام افراد است، که تنها رهنمون آن همانا نیاز اینگونه افراد میباشد و نیز بر اولویت دادن به فوریترین موارد پریشانی است.
3. بیطرفی: به منظور تداوم برخورداری از اعتماد همگان، نهضت میتواند در مخاصمات جانبگیری کند یا هیچ گاه درجدول هایی که ماهیت سیاسی، نژاد، مذهبی یا عقیدتی دارند مداخله نماید.
4. عدم وابستگی: نهضت مستقل است، جمعیتهای ملی در عین آنکه معین دولتهای خود در زمینه خدمات بشر دوستانه و تابع قوانین کشورهای مربوطه هستند، همواره باید خودمختاری خود را حفظ کنند تا بتوانند قادر باشند مطابق اصول نهضت عمل نمایند.
5. خدمات داوطلبانه: نهضت، یک سازمان امدادی داوطلبانه است و انگیزه آن به هیچ روی خواست انتفاعی نیست.
6. یگانگی: در هرکشور واحدی تنها یک جمعیت صلیب سرخ یا هلال احمر میتواند وجود داشته باشد.جمعیت ملی باید به روی همه گشوده باشد و فعالیتهای بشر دوستانه خود را در سراسر قلمرو خود انجام دهد.
7. جهان شمولی: نهضت بینالمللی صلیب سرخ و هلال احمر، که همه جمعیتها از جایگاه برابر در آن برخوردارند، و عهدهدار مسؤولیتها و وظایف مشترکی در یاری به یکدیگر هستند، نهضتی جهان شمول است.6
جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران
ضرورت تأسیس نهادی که در شرایط صلح و جنگ «کمک رسانی و امداد به جامعه» را به عهده بگیرد، به اوایل قرن بیستم میلادی باز میگردد. ایجاد چنین مؤسسه نوینی در ایران، علاوه بر ضرورت اجتماعی آن، ناشی از پیشینه تاریخی ایرانیان در ادوار گذشته بود.
با وجود اینکه ایران در سال 1874م. در کنفرانس صلیب سرخ جهانی در ژنو به عضویت آن نهاد بینالمللی درآمد، اما ظاهراً دولت ایران برای تشکیل این نهاد اقدامی نکرد. تا اینکه در سال 1906م.، بار دیگر درکنفرانس صلیب سرخ در شهر ژنو در باب چگونگی تشکیل این مؤسسات درکشورهای عضو بحث و تبادل نظر بهعمل آمد، و وجه سیاسی آن اهمیت یافت. جایگزین کردن نشان «شیر وخورشید سرخ» به جای نشان «صلیب سرخ» موضوعی بود که حتی درکنفرانس صحی سال بعد در پاریس مورد بحث و گفتگوی دولتهای عضو قرار گرفت. حال، چرا ایران بعد از چند دهه تعلل برای ایجاد شعبه ایرانی صلیب سرخ اقدامی نکرد، موضوعی است که احتمالاً دلایل اصلی آن فقدان نیروی متخصص و توانمند و یا امکانات فنی و زیر بنایی مالی لازم بوده باشد، ولی چرا علیرغم فقدان زمینههای مادی و معنوی برای ایجاد چنین نهادی، ایران فعالانه در کنفرانسهای صلیب سرخ شرکت کرده و عضو شده و حتی هزینههای سالانه عضویت خود را پرداخته است، مسألهای است که در درجه اول به نگرانی ایران از خدشهدار شدن تمامیت ارضی کشور توسط قدرتهای روس، انگلیس و عثمانی بر میگشت. به عبارت دیگر، شرکت ایران در تمام کنفرانسها، از جمله صلیب سرخ جهانی، به عنوان یک نهاد بینالمللی، نشان از علائم حیاتی یک ملت و کشور به نام ایران داشت. به همین دلیل از هیچ گونه اقدامی در این زمینه فروگذار میشد7. در این راستا، دکتر امیر اعلم که یکی از پایهگذاران جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران بوده است، در تاریخچهای که در همان دوران برای جمعیت نوشته بیان کرده است: کلمات شیر و خورشید سرخ در اوراق رسمی وزارت خارجه در نهایت دقت محفوظ و مستور ماندند. شاید نوشتهای هم در این خصوص به وزارت جنگ وقت ارسال شده باشد، اما اولیای امور مانند زمامداران گذشته عثمانی تشکیل جمعیتهای شیر و خورشید را جزء افسانه پنداشته، فوایدی بر آن تصور میکردند. حتی در دوایر صحی قشونی نیز نامی از شیر و خورشید سرخ به میان میآمد و یا شنیده میشد. البته، تشکیل جمعیت شیر و خورشید سرخ آسان نبوده است. شاید سهل انگاری و عدم توجه زمامداران وقت به اهمیت و لزوم چنین مؤسسهای در ایران در تأسیس آن بیتأثیر نبوده است. دولتهای وقت که سرگرم مشغلههای سیاسی خود بودهاند و به ویژه اشتغالات دوره مشروطیت وتشتتهای ناشی از جنگ بینالملل اول، توجه آنان را از هر مسأله دیگر بازداشته و میتوانستند از نزدیک پیشرفت کشورهای اروپایی را ببینند و از تجربیات آنان برای توسعه و پیشرفت کشور از جمله جمعیت شیر و خورشید گام بردارند.8
نخستین کنفرانس بین المللی در سال 1864 به پیشنهاد ناپلئون سوم امپراتور فرانسه در ژنو تشکیل شد و دولتهای شرکت کننده در این کنفرانس تصمیم گرفتند هیأتهایی به نام صلیب سرخ درکشورهای خود تشکیل دهند تا کمکهای انسان دوستانه و امداد رسانی چه در زمان صلح و چه در زمان جنگ را به آسیب دیدگان برسانند. کشورهای عضو صلیب سرخ جهانی به دلیل اینکه سوئیس بانی این نهاد انسان دوستانه و امداد رسانی بود، برای احترام و قدردانی از کشور مذکور، با اقتباس از پرچم آن (که صلیب سفید در متن سرخ رنگ قرار داشت) پیشنهاد کردند صلیب سرخ در متن سفید پرچم این نهاد بینالمللی باشد9 هر چند ایران در سال 1874 (ده سال بعد) به عضویت این نهاد بینالمللی درآمد، اما تا سال 1906 حساسیتی نسبت به پرچم آن نشان نداد. در این سال برخی دولتها از جمله ایران، ضمن ابراز همراهی با اجرای مفاد قرارداد صلیب سرخ جهانی، بر لزوم استفاده از نشان ملی خود تأکیدکردند، اما کشورهای اروپایی با این موضوع موافق نبودند. دراین کنفرانس عبدالصمد خان ممتازالسلطنه در نطقی اظهارداشت: با وجود این که صلیب مذهبی مورد احترام آئین اسلام است ونباید نسبت به صلیب عیسی ذرهای بی احترامی کرد؛ اما به دلیل پارهای ملاحظات تاریخی و از آنجا که سابقأ صلیب علامت جنگ و جهاد با ممالک اسلامی بوده، شاید در بین مسلمانان اثر سوء داشته باشد و تحت پرچم صلیب سرخ پذیرای خدمات نشوند.10
سخنرانی ممتازالسلطنه مورد استقبال شرکت کنندگان قرار گرفت. سرانجام با تلاش ممتازالسلطنه، شیر و خورشید سرخ برای امداد رسانی و کمکهای انسان دوستانه مورد تأیید صلیب سرخ جهانی قرار گرفت؛ اما دولتهای بزرگ از این رویکرد خشنود نبودند. درکنفرانس صحی بین المللی پاریس (1907م.) دولتهای روس، انگلیس و آلمان با ایجاد مریضخانـﺔ دولتی و قرنطینههای مورد تأیید نهاد بینالمللی صلح در نواحی مرزی و بنادر ایران تحت پرچم ایران مخالفت کرده و هنگامی که دولت سعی کرد در جزیره هرمز مریضخانهای تحت پرچم خود با مستحفظین ایرانی برپا کند، دولت انگلیس با آن مخالفت کرد11. ایران قبلأ در سال 1903 نیز، با دولت عثمانی بر سر این مسأله اختلاف پیدا کرده بود. هنگامی که بندر بوشهر به عنوان بندر صحی رسمی ایران اعلام شد، دولت عثمانی اعلام کرد، چون زمان«قرانتیین» به عهده صندوق حفظ الصحه استانبول گذاشته شده، باید اطباءآن نیز، به عهده و نظارت عثمانی باشد که در آن کنفرانس با مخالفت دکتر امیر اعلم نماینده ایران رو به رو شد. نباید فراموش کرد که آن سالها مقارن تقسیم ایران به دو منطقه تحت نفوذ روس و انگلیس و چشم داشت عثمانیها به بقیه خاک کشور بود، از این رو، ایران سعی داست برای حفظ تمامیت ارضی خود از هر بهانه و فرصتی استفاده کند. بنابراین، بحث صلیب سرخ و یا شیر و خورشید سرخ نیز در چنین چارچوبی جریان داشت، ولی به تدریج بعد اجتماعی آن اهمیت مییافت.
بعد از پیروزی انقلاب مشروطیت (1327 ق/1907 م) که جنگ داخلی بین مشروطه خواهان و مستبدان جریان داشت، برای نخستین بار نمونههایی از فعالیت رسمی شیر و خورشید سرخ به چشم میخورد. این تلاش با حمایت اداره صحیه نظام و به همت دکتر امیر اعلم معمار اصلی جمعیت شیر و خورشید سرخ صورت گرفت. درآغاز تعدادی از دیپلمههای پزشک فارغ التحصیل دارالفنون پس از گذراندن آزمونهای لازم، استخدام شده، و با ایجاد مریضخانههای سیار متعدد، آنان را به اردوهای مختلف جنگ روانه کردند. ظاهراً این جمعیت در جنگهای مختلفی که در قراچه داغ، قزوین، اطراف تهران، همدان وکرمانشاه جریان داشت، حضور یافتند و علاوه بر کمک به مجروحان جنگی، در پیشگیری از امراض مسری نیز کوشا بودند و حتی دو تن از اطباء جمعیت یکی در همدان و دیگری در شاهرود، در حین انجام وظیفه کشته شدند.12
در سال 1913م/1331 ق دکترامیر اعلم رئیس اداره صحیه نظام، دکتر غلامحسینخان را به عنوان نماینده ایران در کنفرانس بین المللی بلژیک معرفی کرد و تقاضا نمود بودجهای معادل250 تومان جهت هزینه اعزام او تخصیص یابد که با مخالفت خزانهدار کل مواجه شد. دکتر امیراعلم در نامهای خطاب به وزارت مالیه با تأکید بر خدمات جمعیت در طول زد و خوردهای مشروطه به تأثیر سیاسی حضور ایران در این کنفرانس و مناسبات سیاسی خارجی دولت اشاره کرد و عدم تصویب بودجه را مخالف شؤونات سیاسی دولت قلمداد نمود. سرانجام توضیحات دکتر امیر اعلم دولت را قانع کرد تا مبلغ درخواست شده را پرداخت و سرهنگ دکتر غلامحسین خان عازم بلژیک شود.13 در جنگ جهانی اول درپی هجوم نیروی نظامی روسیه به ایران، کمیته دفاع ملی تحت ریاست سردار اسعد بختیاری «خورشید سرخ» را تأسیس و فعالیتهایی انجام داد. در مقدمه اساسنامه «خورشید سرخ» اقدام پیشبینی شدهای مانند اهداف جمعیت شیر و خورشید سرخ مطرح شده بود. دراساسنامه این جمعیت که 21 آذر1294 در21 ماده به تصویب هیأت مدیره کمیته دفاع ملی رسیده بود، ارتباط با اداره صحیه دولتی، همچنین صلیب احمر و هلال احمر، موافق قرارداد دنیا از اهداف «خورشید سرخ» بر شمرده شد.14
بعد ازکودتای سوم اسفند 1299 و خروج نیروهای خارجی از ایران، در کنار دیگر اقداماتی که برای بازسازی ایران صورت گرفت، تلاشهایی نیز، برای تشکیل جمعیت شیر و خورشید سرخ آغاز شد. دکتر امیر اعلم مقررات صلیب سرخ را ترجمه و در اختیار احمد شاه گذاشته و پس از مذاکرات زیادی با احمد شاه و رجال دیگر ایران، مبنی برضرورت تشکیل جمعیت شیر و خورشید سرخ در ایران، آنان را به تأسیس آن مجاب نمود.15 اما به نظر میرسد صلیب سرخ جهانی هم ایران را برای تشکیل جمعیت شیر و خورشید تحت فشار قرار داده بود، زیرا سفارت ایران در سوئیس از طریق وزارت امور خارجه، طی نامهای مجلس حفظ الصحه دولتی را به تسریع در تشکیل جمعیت شیر و خورشید سرخ ترغیب نموده و مجلس حفظ الصحه نیز، در پاسخ به وزارت خارجه اطمینان داده بود که مقدمات تشکیل و نظامنامه اساسی آن را نیز تهیه خواهد کرد.16 هیجدهم بهمن1301 جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران تحت ریاست افتخاری محمد حسین میرزا ولیعهد تشکیل و در اسفند ماه 1301 نظامنامه اساسی آن منتشر شد. این نظامنامه از ده فصل و 61 ماده درباره تشکیلات و فعالیتها تنظیم شده بود.17 پنجم مرداد 1302 نخستین جلسه رسمی کمیته مرکزی جمعیت تشکیل و مقرر شد برای پیشبرد اهداف و امور جمعیت یک یا دو جلسه در هفته برگزار شود.18
تاریخچه نشان جمعیت شیر و خورشید
بیست و نهم ژوئیه سال1899م. کنفرانسی در لاهه برگزار شد. نمایندگان کشورهای حاضر درکنفرانس، مواد قرارنامه اول ژنو سال 1864 را که منحصرأ مربوط به جنگهای زمینی بود، برای جنگهای دریایی نیز تأیید کردند. دولت ایران نیز، چهارم سپتامبر سال 1900م. این قرار نامه را امضا کرد.19
بیستم دسامبر1904کنفرانس دیگری درلاهه برگزار و برای مریضخانه کشتیها نیز امتیازاتی قایل شد. اندیشه انتخاب علامت برای کشور ایران در کنفرانس بعدی (1904ـ1906م.) ادامه یافت تا اینکه ششم ژوئیه سال 1906کنفرانس بزرگی در ژنو برگزار شد تا در مواد کنوانسیون اول ژنو تجدید نظر شود. این کنفرانس که به «کنفرانس تجدید نظر» معروف شد، مواد مورد توافق کنوانسیون اول ژنو را بسط و توسعه داد و تمام مواردی که در طول سالهای پیش جداگانه مورد موافقت کنفرانسهای بینالمللی قرار گرفته بود، تأیید کرد. احمدخان ممتازالسلطنه که به عنوان نماینده دولت ایران در این کنفرانس حضور داشت، با دلایل متقن علت انتخاب علامت پیشنهادی «شیر و خورشید سرخ» بر پارچه سفید را ارائه داد، و با تلاش وی علامت «شیر و خورشید سرخ» به جای «صلیب سرخ» به تأیید و تصویب حضار کنفرانس رسید. در سال1907 علامت شیر و خورشید در مجامع بین المللی رسمیت یافت.20
پس از اعلام دولت ایران مبنی بر تأسیس جمعیت شیر وخورشید سرخ، پنجم مردادماه سال 1302 خ/ 1923 م. جمعیت شیر و خورشید سرخ طی بخشنامه شماره241 رسمأ به عضویت صلیب سرخ بین المللی درآمد و به استناد همین سند اساسنامه و نشان آن نیز مورد پذیرش قرار گرفت.21
بعد از تأسیس جمعیت شیر وخورشید سرخ، نشان شیر و خورشید نیز معرف جمعیت در داخل و مجامع بین المللی شد. نکتهای که در این باره باید به رشته تحریر درآید، مقرراتی است که بیست و هفتم آذرماه سال 1306 توسط هیأت اداری مرکزی جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران به تصویب رسیده است. این مقررات که به وسیله آقای اویسی پیشنهاد شده، چگونگی جزئیات علامت و بیرق شیر و خورشید سرخ را بیان میکند:
1. بیرق رسمی شیر و خورشید سرخ ایران یک گره و نیم عرض و سه گره طول دارد و عبارت است از یک تخته پارچـﺔ سفید که در وسط آن شیر و خورشید سرخ به رنگ گلی به شمشیر و بدون تاج ایستاده است. روی شیر به طرف چوب بیرق است. چوب بیرق باید حداقل سه برابر عرض پرده باشد (حداقل چهارگره و نیم) رنگ چوب روغنی سفید وسرچوب ساده است. شیر در وسط پارچه بیرق و ارتفاع آن از نقطه اعلای بلندترین شعاع خورشید تا کف پای شیر معادل ثلث عرض پارچه خواهد بود.
2. این بیرق بر سر ابنیه مؤسسات شیر و خورشید سرخ در مواقع اعیاد و جشنها نصب خواهد شد و به علاوه در موقع حرکت و دستجات صحیه شیر و خورشید سرخ در مواقع جنگ و دفع آفات همراه آنها خواهد بود.
3. شبیه این بیرق ممکن است به اندازه کوچکتر در سر اتومبیلها و وسایل نقلیه و در مواقع دیگر مربوط به جمعیت نصب گردد.22 در فصل دهم نخستین اساسنامه جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران، به تاریخ اسفندماه سال1301 توضیحات جامع و کاملی درباره شکل نشان و موارد استفاده از آن آمده و با استناد به بخشنامه 241 کمیته بینالمللی صلیب سرخ در نشریه و بولتن ماه مه سال1924م. نیز درج شده است.23
دلیل تغییر نشان جمعیت
اشاره شد، قبل از تأسیس جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران، تشکیلات منسجم و منظم رسمی برای امور خیریه عمومی وجود نداشت. اقدامات خیر خواهانه مردم بر پایه حس نوع دوستی و ایمان و انگیزههای معنوی آنان صورت میگرفت. جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران نخستین مؤسسه رسمی بود که به امور خیریه و فعالیت اجتماعی عامالمنفعه و تجمیع امکانات مردم خیرخواه و نوع دوست برای کمک به همنوعان همت گمارد و مسؤولیت مساعدت و رسیدگی به امور بیماران، آسیب دیدگان، فقرا و مستمندان را برعهده گرفت. این جمعیت درسال 1302خ به طور رسمی تشکیل شد و شمس پهلوی در سال 1325خ تحت حمایت برادرش محمدرضا ریاست آن را به عهده گرفت. جمعیت، از همان سال رسمیت یافتن (1302) به عضویت اتحادیه بین المللی صلیب سرخ در آمد. در سال 1329خ پس از شرکت در انتخابات کنفرانس حکام اتحادیههای صلیب سرخ، در میان12 عضو منتخب به عنوان عضو شورای اجرایی انتخاب شد و رتبه چهارم را احراز کرد. پس ازآن، از جمله فعالترین مؤسسات عضو اتحادیه بینالمللی صلیب سرخ بود24 ولی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، به اقتضای شرایط انقلابی، شور و شوق زدودن همه نشانههای بازمانده از رژیم پهلوی فراگیر بود. شرایط حاکم بر فضای اوایل انقلاب چنین رویکردی را توجیه میکرد؛ اما، در این میان یک مسأله مغفول ماند و مرز مخالفت با رژیم پهلوی و آنچه با هویت ایرانی و سرزمین ایران پیوند دیرینه داشت، مشخص نشد. شرایط و فضای انقلاب ایجاب میکرد که پیشنهاد تغییر نام مانند تغییر نام کرمانشاهان به باختران و ... رخ دهد. اما، علامت شیر و خورشید و به تبع آن نشان شیر و خورشید سرخ ایران به عنوان نشان و نماد شیعی ـ ایرانی دیگر به نهاد سلطنت یا خاندان پهلوی ارتباطی نداشت که متأسفانه بدون توجه به پیشینه و قدمت آن، تغییر یافت. تبدیل شیر و خورشید سرخ به هلال احمر و پیامدهای آن از جمله مواردی است که مورد توجه جدی قرار نگرفته است.
دلایل عدم استفاده از نشان هلال احمر
دلیل اینکه چرا ایران، در برقراری مناسبات خود با صلیب سرخ جهانی از هلال احمر استفاده نکرد، نکته تاریخی مهمی است که باید سابقه آن را در مناسبات ایران و عثمانی جست و جوکرد. نشان شیر و خورشید بر پرچم ایران در تمام دوره صفوی و عصر قاجاریه، نشان مذهب تشیع در مقابل نشان هلال عثمانی (به عنوان نشان اهل سنت) شناخته میشد،25 جنگ بر سر نمادهای مذهبی و ملی که در قالب تقابل شیر و خورشید ایرانی و هلال ماه و ستاره عثمانی بروز یافته بود، نشان از حساسیتهایی داشت که در پی مجادلات چندین ساله ایران و عثمانی بر سر افراشتن پرچم بر سر در سفارتخانههای خود در استانبول و تهران، در جریان بود. عبارت «اسدالله الغالب» بر پرچم شیر و خورشید ایران نماد مذهب تشیع و هلال عثمانی نماد اهل سنت محسوب میشد. برافراشتن پرچمها در پایتخت دو کشور گاه باعث بروز تنش میشد که با دخالت نیروی انتظامی، پرچم پائین آورده میشد. در نخستین سالهای حکومت ناصرالدین شاه (1268ـ1270 ق) یکی از طولانیترین جنگهای پرچم بین ایران و عثمانی درگرفت که بر اثر آن روابط سیاسی دو کشور رو به تیرگی نهاد، تا جایی که سفارت ایران در اسلامبول تهدید شد که در صورت برافراشتن پرچم، حمله نیروی انتظامی و مردم اسلامبول به سفارت ایران قطعی خواهد بود؛ اما بعد طرفین توافق کردند که تنها در مناسبتها و اعیاد ملی یا مذهبی مشترک بین دو کشور در طول سال، دو سفارت اجازه بر افراشتن پرچمهایشان را داشته باشند.26
دلیل مهم دیگری که مانع استفاده ایران از هلال ماه و یا صلیب سرخ به عنوان نشان «سازمان امدادرسانی بینالمللی» و «امورات صحی» و بهداشتی میشد، مسأله ایجاد پایگاههای قرنطینه و «صحی» در مرزهای ایران بود و از مسائل مورد مناقشه میان ایران و عثمانی و انگلستان به شمار میرفت. تاریخ فراموش نکرده است که سال 1903 در کنفرانس بینالمللی صلح در پاریس ایجاد یک پایگاه قرنطینه در جزیرة هرمز برای جلوگیری از وبا و طاعون مورد تصویب قرار گرفت. دولت عثمانی برای کنار گذاشتن ایران ادعا کرد چون چنین پایگاه قرنطینهای به وسیله صندوق حفظالصحه اسلامبول ساخته خواهد شد و ناتوانی و ضعف دولت ایران در نداشتن قشون برای حفاظت پایگاه و اطباء این امکان را به دولت عثمانی میدهد که متولی آن باشد و از آنجا که جزیره هرمز هم متعلق به دولت عثمانی است، بنابراین، مسؤولیت این پایگاه قرنطینه باید به عهده دولت عثمانی باشد.27 ممتازالسلطنه و دکتر امیر اعلم نمایندگان ایران در آن کنفرانس از طریق مذاکره با دیگر اعضای کنفرانس، دیدگاهها و نظریات عثمانیها، آلمانیها و انگلیسیها را نپذیرفتند.28 قاطعیت و ایستادگی نمایندگان ایران موجب شد که در بند 18 قرارداد صلح سال1903 دولت ایران موظف شود در باب ایجاد قرنطینه و مریضخانه «که شرایط راجع به بیرق مریضخانه و ملیت مستحفظین مسلح حفظالصحه را کاملأ محفوط و برقرار دارد...» اقدام لازم را به عمل آورد.29 با توجه به چنین مناقشههایی میان ایران و عثمانی، ایران میتوانست از هلال ماه که نشان ملی عثمانیها بود استفاده کند.
دلیل مهم دیگری که ایران دوره مظفری به رغم فقدان زمینههای صلیب سرخ شرکت کرده و عضویت یافته بود و حتی هزینههای عضویت خود را میپرداخت، در درجه اول حاکی از نگرانی ایران از خدشهدار شدن تمامیت ارضی کشور به وسیله روسیه، انگلستان و عثمانی بود. به عبارت دیگر، انگیزه ایران از شرکت در بسیاری از کنفرانسهای آن دوره از جمله کنفرانس صلیب سرخ جهانی تصریح و تأکید بر این نکته بود که ایران و ایرانی کشور و ملتی زنده و پویاست. به همین دلیل لازم بودکسانی که این دغدغه را در سر داشتند از هیچ اقدامی فروگذار نکنند. تأکید ایران بر استفاده از شیر و خورشید سرخ و هلال احمر نیز در این چارچوب قابل بیان و پیگیری است.30
ایران مدافع شیر و خورشید سرخ و هلال احمر
در سال 1906م. کنفرانس صلیب سرخ جهانی در ژنو برگزار شد. تنها دوکشور مسلمان ایران و عثمانی اجازه حضور داشتند. نماینده عثمانی به دلیل عدم حضور در کنفرانس صلیب سرخ 1904 و امضاء نکردن قرارنامه آن، از شرکت درکنفرانس صلیب سرخ در 1906 محروم ماند. از این رو، ایران تنها کشور مسلمانی بود که در آن کنفرانس حضور داشت و میبایست به اتفاق اعضای دیگر در مورد نماد و نشانـﺔ پرچم امداد رسانی (صلیب سرخ) تصمیم نهایی میگرفت. این کنفرانس در شرایطی تشکیل شد که جو به شدت بر ضد عثمانی و مسلمانان بود و جهان در آستانه دسته بندی کشورها برای آغاز جنگ جهانی قرار داشت. دولتهای مسیحی به خصوص نمایندگان دولتهای بالکان، چنان بر ضد عثمانی و قرار دادن هلال ماه به عنوان نشان پرچم سازمان امداد رسانی کشورهای مسلمان موضع گیری کردند که گمان میرفت تنها صلیب سرخ و شیر خورشید سرخ به عنوان نشانهای رسمی تصویب شود. اما، دفاع ممتازالسلطنه از هلال ماه موجب دگرگونی فضای کنفرانس شد. از این رو، نمایندگان دیگر کشورهای آسیایی (مانند ژاپن، چین، تایلند) بدون کوچکترین مخالفتی صلیب سرخ را پذیرفتند.31 نطق ممتازالسلطنه اثرگذار بود و با وجود سعایت کشورهای مسیحی و بالکان، هلال احمر به عنوان پرچم امدادرسانی کشورهای مسلمان به تصویب رسید.32
تلاش ممتازالسلطنه در حفظ حقوق مسلمانان و دولت عثمانی باعث شد منیر پاشا سفیر کبیر عثمانی در پاریس شخصا به حضور ممتازالسلطنه رفته و قدردانی نماید و سلطان عثمانی پیام تشکر و قدردانی برای وی ارسال کند، در حالی که در آن برهه از زمان در خصوص بررسی مسائل مرزی، مجادلات پرتنشی بین دوکشور جریان داشت و با وجود این مناقشات، نماینده ایران نه تنها با هلال ماه ابراز خصومت نکرد، بلکه پایمردی و تلاش وی باعث شد هلال احمر جزو پرچمهای امداد رسانی بینالمللی شود. به دلیل حضور پررنگ و تأثیر گذار ممتازالسلطنه در آن کنفرانس، وی به عنوان تنها نماینده مسلمان و تنها نماینده کشورهای آسیایی در کمیسیون تدوین اساسنامه جدید و نهایی کنفرانس ژنو انتخاب شد. قرار گرفتن نشان شیر و خورشید سرخ و هلال احمر در کنار صلیب سرخ بر پرچم سازمانهای امدادرسان بینالمللی در این کمیسیون تصویب شد.33 عضویت ممتازالسلطنه در کمیسیون تدوین قرارنامه جدید باعث شد، فصل 18 قرارنامه که مربوط به استفاده تنها از علامت صلیب سرخ بود، تغییر یابد و هلال احمر و شیر و خورشید سرخ نیز به نشان پرچمهای سازمانهای امدادرسانی اضافه شوند.34
ستاره سرخ داود در تقابل با شیر و خورشید سرخ
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، نشان شیر و خورشید سرخ، ا ز پرچم سازمان امداد رسانی ایران حذف شد و هلال احمر جای آن را گرفت و در سال 1980م. دولت جمهوری اسلامی ایران طی نامهای به صلیب سرخ جهانی اعلام کرد ایران هلال احمر را جایگزین شیر و خورشید سرخ خواهدکرد؛ ولی با وجود عدم استفاده ایران از نشان شیر و خورشید سرخ این علامت کماکان در کنار هلال احمر و صلیب سرخ به عنوان علامت پرچم امداد رسانی بین المللی مورد قبول صلیب سرخ جهانی واقع بود.
دولت اسرائیل در 1949م از صلیب سرخ جهانی درخواست نمود ستاره داود به عنوان یک علامت بینالمللی برای امدادرسانی به رسمیت شناخته شود، اما صلیب سرخ این پیشنهاد را رد کرد. از 1965 صلیب سرخ آمریکا شروع به همکاری با ستاره سرخ داود میکرد وکمکهای آموزشی و فنی در اختیار آنان میگذارد. در 1971 صلیب سرخ آمریکا خواستار افزودن تبصرهای به قوانین صلیب سرخ جهانی شد که بر اساس آن ستاره سرخ داود به رسمیت شناخته شود و از آن سال مدام فشار فزایندهای بر صلیب سرخ جهانی وارد میآورده و هر سال با تبلیغات گسترده و تشکیل کمیتههای کاری سعی میکرد فشار را بر صلیب سرخ جهانی ادامه دهد. در 1989 م صلیب سرخ آمریکا ستاره سرخ داود را به عنوان یک نهاد خواهر به رسمیت شناخت و از سال 1990 شروع به مذاکره با تک تک کشورها کرد تا نظر آنان را برای پذیرش عضویت ستاره داود در صلیب سرخ جهانی جلب نماید. دولت آمریکا از 1997 هزینهها و مخارج این مسأله را متحمل شده و از سال 1998 فرستادگان صلیب سرخ آمریکا به شکل گستردهای به کشورهای مختلف سفر کردند تا نظر آنان را جلب نمایند. در 2000 م. ستاره سرخ داود اسرائیل از صلیب سرخ جهانی درخواست کرد به دلیل عدم استفاده دولت ایران از نشان شیر و خورشید، صلیب سرخ جهانی آن را حذف وستاره سرخ داود را جایگزین آن کند. این درخواست با حمایت قوی آمریکا همراه بود. صلیب سرخ جهانی نیز درخواست اسرائیل را به دولت ایران ارسال و نظر ایران را خواستار شد. خوشبختانه نمایندگی دولت ایران در ژنو این درخواست را رد و اعلام کرد، ایران کماکان شیر و خورشید سرخ را قبول دارد، اما فعلا استفاده از آن را مسکوت گذاشته است. به موازات درخواست اسرائیل، برخی کشورهای دیگر هم، درخواست کردند که آنان نیز از نشان ملی خود استفاده کنند که با مخالفت صلیب سرخ جهانی مواجه شد. شاید این مسأله باعث شده که صلیب سرخ جهانی در مقابل فشار اسرائیلیها و آمریکاییها مقاومت کند و به آنان گوشزد نمایدکه پذیرش ستاره داود، باعث درخواست کشورهای دیگر هم میشود. دولت آمریکا که 25 درصد هزینه صلیب سرخ جهانی را میپرداخت، از سال2000 آن را قطع کرد و به صلیب سرخ جهانی فشارآورد که باید در قوانین و اساسنامه 1906 تجدید نظر شود. ظاهرأ هم توانست حمایت بسیاری از کشورها را به دست آورد. در صورت تحقق اهداف آمریکا و اسرائیل، اولین پیامد آن حذف شیروخورشید سرخ پذیرش عضویت ستاره سرخ داود و یا دست کم تأمین نظریات آمریکا و اسرائیل خواهد بود. حال، باید پرسید، ایران برای آینده چه برنامهای خواهد داشت؟35 در صورتی که جمهوری اسلامی ایران بخواهد نشان شیر و خورشید سرخ را دوباره احیا کند، بی تردید با تصمیمات جدید صلیب سرخ جهانی مبنی بر استفاده کلی از «نشان کریستال» مبنی بر قرار دادن نشان جمهوری اسلامی ایران در آن مواجه خواهد شد.
اهداف شیر و خورشید سرخ ایران
جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران که بر طبق مقررات بینالمللی مرتبط با مؤسسات صلیب سرخ و هلال احمر جهانی تشکیل شد، در 1302 رسما فعالیت خود را شروع کرد و در کشور منشأ فعالیت و خدمات خیرخواهانه گوناگونی گردید، اگرچه قبول مقررات ژنو و پیوستن کشور ایران به مقررات مذکور در تاریخی پیشتر از 1302خ بوده است. در آن سال به همت خیرخواهان و نوع پروران نخستین هیأت مدیره آن بر طبق اساسنامه مصوب شکل گرفت و رضاخان که در آن تاریخ رئیس الوزراء بود، رئیس افتخاری هیأت مدیره شد. دوران خدمتگزاری شیر و خورشید سرخ ایران در عصر پهلوی را میتوان به دو قسمت تقسیم کرد:
الف) پیش از شهریور 1320
در این دوره فعالیت جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران بیشتر محدود به امور امدادی و رسیدگی به حال آسیب دیدگان و حوادث و سوانح گوناگون بود، و احیانا تأسیسات درمانی مفیدی نیز در بعضی نقاط کشور از جمله آذربایجان به وجود آورد که اهم آن بیمارستانهای شیر و خورشید سرخ تبریز، اردبیل، ماکو، خوی، بوکان و سلدوز در نقاط مختلف آذربایجان و پرورشگاه شیر و خورشید سرخ مشهد، اصفهان و تهران بود.
ب) شهریور 1320 به بعد
جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران زیر نظر شاه و خواهرش شمس پهلوی فعالیت میکرد. در این دوره جمعیت دامنه فعالیت خود را گسترش داد و نه تنها در رشتههای چهارگانه مربوط به وظایف اصلی مؤسسات صلیب سرخ و هلال احمر جهانی، بلکه در سایر رشتههای خدمات خیریه و اجتماعی نیز، توفیق خدمت به مردم داشت و در سراسر کشور نزدیک به 300 مؤسسه مختلف خیریه و درمانی را در 123 شعبه اداره میکرد و علاوه بر فعالیتهای درمانی و خیریه و امدادی، در امور تربیتی و اجتماعی نیز گامهای بلندی برداشت. جمعیت تلاش میکرد علاوه بر وظایف محوله، افراد جامعه را جهت ایجاد هماهنگی و همکاری در امور خیریه و تعلیم تربیت، تشویق و آنان را به مساعدت اجتماعی در راه تأمین رفاه مستمندان و ایجاد وسایل آسایش دردمندان و محرومان آماده میکرد. قصد خیرین و متولیان جمعیت این بود که مردم را به این نکته آگاه کنند که هیچ فردی از آحاد بشر نباید و میتواند تنها برای خود زندگی کند و به آنچه در اطراف میگذرد بی اعتنا باشد، بلکه باید در غم و شادی دیگران سهیم باشد. در این صورت راهی جز اعطای سهمی از آنچه خداوند به وی عطا کرده به محرومان و مستمندان ندارد و با این مساعدت راه را برای بهبود حال دردمندان و مستحقان هموار کند.36 علیایحال، جمعیت شیر و خورشید سرخ با انگیزه اینکه به صورت کانونی فعال در آید و مردم نوع دوست ایران بتوانند نیات خیرخواهانه خود را به هر طریق ممکن مرکزیت دهند و آن را برای خدمت به همنوعان محروم به کار گیرند، شکل گرفته است.
پینوشتها
1) سورة مائده، آیه 2.
2) نامه ماهانه شیر و خورشید سرخ ایران شماره 8؛ دی ماه سال 1329؛ صص 16 – 20؛ همچنین ر. ک:
2/1) پهلوی نامه؛ دی ماه 1335: صص 14ـ18
2/2) پیام هلال؛ شماره 30؛ اردیبهشت ماه سال 1371: صص 8ـ9.
3) نامه ماهانه شیر و خورشید سرخ ایران؛ شماره 8؛ دی ماه 1329: صص 21ـ22.
4) همان؛ شماره 1؛ خردادماه سال 1329: صص 6 – 8.
5) همان؛ شماره 8؛ دی ماه سال 1329: ص 22.
6) پورشالچی، محمود؛ قزاق، عصر رضا شاه پهلوی؛ بر اساس اسناد وزارت خارجه، چاپ اول، نشر مروارید، تهران، 1384، ص 411؛ نیز ر.ک: راهنمای نهضت بینالمللی صلیب سرخ و هلال احمر و حقوق بینالملل بشر دوستانه؛ جمعیت هلال احمر ج. ا. ایران؛ اداره کل امور بین الملل؛ بهمن سال 1384: صص 43 – 46.
7) ساتن، الول، رضا شاه کبیر یا ایران نو، ترجمه: عبدالعظیم صبوری، چاپ افست، انتشارات علمی، تهران، بی تا ،ص 391. نیز ر. ک: ماهنامـﺔ گفت و گو؛ شماره 35؛ آذرماه سال 1381: ص 77
8) نامه ماهانه شیر و خورشید سرخ ایران؛ شماره 9 و 10 سال دوم؛ بهمن و اسفند ماه سال 1329: ص 26؛ به نقل از مجله شیر و خورشید سرخ ایران؛ شماره 4؛ شهریور ماه سال 1307: ص 10.
9) مجله شیر و خورشید سرخ ایران؛ سال اول؛ شماره اول؛ خردادماه سال 1304: صص 9 – 10.
10) هفته نامـﺔ حبل المتین؛ شماره 8؛ چهارم شعبان ماه سال 1324 ﻫ ق (21 سپتامبر 1906م): ص 16 . نیز ر. ک: ساتن الول، رضا شاه کبیر یا ایران نو، ترجمه: عبدالعظیم صبوری، علمی، تهران، بی تا ، ص 392.
11) آرشیو وزارت امور خارجه؛ سال 1325 ﻫ ق: کارتن 22؛ پرونده شماره 3.
12) سازمان اسناد ملی ایران؛ 240015560 / 12900008؛ نیز ر. ک: مجله جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران؛ سال اول؛ شماره اول؛ خرداد ماه 1304: ص 13.
13) سازمان اسناد ملی ایران؛ 240015560 / 290000.
14) روزنامه ستاره ایران؛ شماره 51؛ 26 آذر ماه سال 1334 ﻫ ق: ص 1.
15) ارمغان جاوید (زندگینامه دکتر امیر اعلم)؛ تهران؛ انتشارات مجله تاریخ اسلام؛ بهمن ماه سال 1340: ص 121.
16) روزنامه ایران؛ شماره 1141؛ چهارم خرداد ماه سال 1301.
17) سازمان اسناد ملی ایران، 290005406 / 365 ن 2؛ الف ب 1.
18) مجله شیر و خورشید سرخ ایران؛ شماره اول؛ سال اول؛ خرداد ماه 1304: ص 22.
19) آرشیو اسناد و موزه هلال ایران؛ سند نمره 2 / 827 تهران.
20) آرشیو اسناد و موزه هلال ایران؛ سند نمره 125 – 126 – 127 / 827 تهران. نیز ر. ک: پورشالچی، محمود؛ قزاق، عصر رضا شاه پهلوی؛ براساس اسناد وزارت خارجه، نشر مروارید، تهران، 1384، ص 41.
21) روزنامه شفق سرخ، شماره 895، سال 1306، صفحه 2. نیز ر. ک: اساسنامـﺔ جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران، پنجم مرداد ماه سال 1302 شمسی، بخشنامه شماره 241.
22) نامه ماهانه جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران؛ شماره 9 و 10؛ سال دوم؛ بهمن و اسفند ماه سال 1329: به نقل از مجله شیر و خورشید سرخ؛ شماره 1؛ خردادماه سال 1304: صص 23ـ34.
23) اساسنامـﺔ جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران، اسفندماه سال 1301 منتشر شده در نشریه و بولتن ماه مه 1924م.
24) پهلوی نامه، دی ماه سال 1335: صص 7ـ8.
25) مجله آینده؛ شماره 7ـ 9؛ سال پنجم؛ پاییز سال 1358: صص 705 – 707.
26) فصلنامه گفت و گو؛ شماره 43، مهرماه سال 1384: ص 84.
27) روزنامه ایران نو، شماره 60؛ ص3؛ 23 شوال سال 1327 ﻫ ق: مرکز اسناد وزارت امور خارجه)؛ مکاتبات شماره 88؛ ص 66.
28) همان؛ شماره 60؛ ص 3؛ 1330 ﻫ ق: و مرکز اسناد وزارت امور خارجه؛ نمایندگی پاریس؛ سال 1331 ق: ک 95؛ پ 10 و 25.
29) آرشیو وزارت خارجه؛ سال 1334 ق: ک 19؛ پ 6؛ س 3.
30) گفت و گو؛ شماره 35؛ آذرماه سال 1381: ص 77.
31) آرشیو وزارت امور خارجه؛ سال 1325 ﻫ ق: 27؛ پ 1.
32) مرکز اسناد وزارت امور خارجه؛ سال 1325 ﻫ ق: ک 25؛ پ 1؛ سند 97، 98، 151؛ نیز ر. ک: روزنامه حبل المتین؛ شماره 8؛ سال چهارم؛ شعبان سال 1324 ﻫ ق: ص 16.
33) وزارت امور خارجه؛ سال 1325 ق: ک 27؛ پ 1؛ سند 82.
34) وزارت امور خارجه؛ نمایندگی لندن؛ سال 1324 ق؛ ک 16؛ پ 292.
35) گفت و گو؛ شماره 43؛ مهرماه سال 1384: صص 86 – 95.
36) پهلوی نامه؛ فروردین ماه سال 1340: صص 6 – 7.