تبریک نوروزی
نویسنده: پدر و مادر بهادر زندی
پدر و مادر گرانمایه مزدک کیانفر
شما چون ما دلسوختهاید و غم دیده و همدرد و همسفریم.
چهارمین بهار طبیعت را بدون وجود عزیزانمان با حُزن و اندوه سپری کردیم. و چه سخت بود و طاقتفرسا هرچند که هنوز رفتنشان را باور نداریم. پس بازهم محکوم به ادامه این راهیم و با خاطرات جگرگوشگانمان روزگار میگذارنیم.
از جرم گل سیاه تا اوج زحل
بگشادم بندهای مشکل به حیل
ای چرخ فلک خرابی ز کینـﺔ تُست
ای خاک اگر سینه تو بشکافند
|
***
|
کردم همه مشکلات کلّی را حل
هر بند گشاده شد بجز بند اجل
بیدادگری شیوة دیرینـﺔ تُست
بس گوهر قیمتی که در سینـﺔ تُست
|
نوروز 1390
پدر و مادر داغدیده (بهادر زندی)