مختار فرزند ابوعبید است. کسی که به همراه سعد بن عباده انصاری و سلیط بن قیس در روزهای نخست خلافت عمر، راهی فتح ایران ساسانی شدند، و فرماندهی حمله به ایران بر عهده کسی نبود جز ابوعبید. مختار به همراه پدر به نبرد فتح ایران روی آورد. پدری که در طی نبرد یوم الجسر جان باخت. پس از پدر سرپرستی وی را عمویش، سعد بن مسعود ثقفی، والی مدائن، بر عهده گرفت.
در دوران خلافت حضرت علی(ع)، مختار در کوفه بسر برد، پس از شهادت حضرت امیر راهی بصره شد. اما در اخبار است که مسلم نخست در منزل مختار در کوفه ساکن گشت و حشر ونشر با مسلم را علت دستگیری مختار توسط ابن زیاد، گزارش کردهاند. این دستگیری باعث شد که در زمان نبرد کربلا، مختار در بند باشد و در آن رویداد مهم، شرکت نداشته باشد.
مختار در بند ماند و تنها پس از كشته شدن عبدالله بن عفيف، با وساطت عبدالله بن عمر، شوهر خواهرش، نزد يزيد، آزاد شد. جالب خواهد بود که بدانیم خواهر دیگر مختار همسر عمر بن سعد بوده است.
اما آیا مختار تا پیش از این شیعهای مومن بوده است؟ این پرسشی است که درنگ میطلبد. در منابع شیعی آمده است که مختار به عموی خود پیشنهاد تسلیم امام حسن مجتبی(ع) به معاویه را در برابر پول و مقام داده است. پیشنهادی که با شدت از سوی عموی وی رد شده است. حتی در خبری منسوب به امام صادق (ع) آمده است که مختار بر علی بن الحسین (ع) دروغ میبست. در این میان علماء اهل سنت نیز بر این ویژگی مختار انگشت گذاشتهاند. برای مثال: خلیفۀ بن خیاط، در مورد وی آورده است که اقدامات وی مرضی خاطر ائمۀ شیعه بوده است و یا ابن سعد در طبقات آورده که امام سجاد (ع) هدایای مختار را رد کرده و در حضور مردم وی را لعن کرده است. درباره مختار آوردهاند که او اول جزو خوارج بود بعد پیرو زهیر شد بعد هم شیعه گشت. اما پس از حضرت علی(ع) به امامت محمد بن حنفیه قائل شد. مختار خود را نماینده محمد حنفیه در کوفه معرفی کرد. سخن پیرامون مختار فراوان است، تا جایی که حتی ابن حزم و ابن عماد حنبلی او را دارای دعوی نبوت میشناسند. از معاصران نیز مرحوم جعفر شهیدی در تاریخ تحلیلی اسلام، مختار را مردی دانسته که خویی مهتری جوی داشته و برای جلب توجه مردم شعبده بازی میکرده است. فرقه کیسانیه که پیرو مختار هستند محمد بن حنفیه را امام و مهدی آخرالزمان میدانستند. این فرقه منقرض گشته و از بین رفتهاست. اما کیسانیه در مورد خلافت پس ازحضرت علی(ع) به چند گروه تقسیم میشوند:
- گروهی براین یقین هستند که محمد حنیفه پس از حسن و حسین(ع) امام بوده. (مختاریه)
- گروهی بر این باورند که محمد حنیفه مهدی موعود است. (کربیه)
- گروهی معتقد به امامت علی بن حسین زین العابدین پس از امامت محمد حنیفه هستند.
- گروهی معتقدبه امامت ابوهاشم عبداله بن محمد حنفیه پس از امامتش هستند.
- گروهی میگویند که امامت به وصیت ابوهاشم به محمد بن علی بن عبداله ابن عباس ابن عبدالمطلب رسیده است. (راوندیه)
- گروهی معتقدند که امام پس از ابو هاشم، بیان ابن سمعان تمیمی است. (بیانیه)
- آخرین گروه کسانی هستند که معتقدند امام پس از ابوهاشم، عبداله بن عمرو بن حرب است. (حربیه)
با این همه در باره مختار آوردهاند که وقتى ابن زياد پس از كشتن عبدالله عفيف سخنرانى كرد و نسبت به اميرالمؤمنين على بن ابيطالب جسارت و توهين نمود، مختار تحمل نکرد و به او پرخاش كرد و گفت: خدا را شكر كه حسين و لشكرش را با مغفرت و ورود به بهشت، عزت و كرامت بخشيد، و تو و يزيد و لشكريانش را با ورود به دوزخ، ذليل و زبون گردانيد. سخنانی که بار دیگر بند را در پی داشت. اما باز وساطت شوهر خواهرش بکار آمد.
در زندان با عبدالله بن حارث و ميثم تمار هم بند بود، پس از رهایی از این بند بود که به خونخواهی حسین(ع) قیام کرد و ابن زياد و حرملۀ بن كاهل، و شمر بن ذى الجوشن و گروه بسيارى از مردم كوفه كه در قتل امام حسین(ع) مشاركت داشتند، را كشت. بنا بر نقل ابن نماى حلى، مختار در قیام خود بالغ بر هيجده هزار نفر از كوفيان را كشت ... ! یا به گفته دینوری طی قیام مختار حدود ده هزار نفر از ساکنان کوفه نیز فرار كردند و به معصب بن زبير پناهنده شدند.
قیام مختار در تاریخ شیعه نقطه عطفی شمرده میشود. این قیام در ادبیات شیعی نیز جایگاهی درخور یافته است. زیرا به یکی از رکن های اصلی تاریخ تشیع پیوند خورده است: عاشورا. عاشورا یکی از بنمایههای همواره زنده هنر شیعی بوده و خواهد ماند. بطوری که میتوان این رویداد را به نوعی هویت شیعه دانست.
باور بر این است که نخستین مقتالی که در بیان رویداد عاشورا به رشته تحریر آمده کتاب روضۀ الشهداء است. کافی است بیاد آوریم که نام مراسم سنتی عزاداری دورهای برای جان باختگان عاشورا که در فرهنگ جامعه ما به گونه دورهای، در خانهها برگزار میشد و هنوز نیز برگزار میشود روضه است. این نام بیشک از نام کتاب روضۀ الشهدا میآید. مراسمی که در آن به بازخوانی این کتاب میپرداختند.
با نگارش کتاب روضۀ الشهدا، مقتلنويسی دگرگونی فراوانی يافت و نسل سوم مقاتل پا به عرصه حيات گذاشت. اين نسل از مقاتل در دوران صفويه و قاجاريه از لحاظ کمی و کيفی رشد فراوانی کردند. آنچه از لحاظ بينشی در مقتلنويسیهای اين دوره وجود دارد، آن است که در اين مقاتل پيش از آنکه متنی تاريخی در اختيار بگذارند، عمدتاً از زاويه اندوه و غم و مصيبت و ابتلا به قضيه نگاه شده است. لذا متنی حزنآور آن هم به قصد روضهخوانی تهيه کردهاند. غالب اين آثار برای مجالس سوگواری تاليف شده و هدف عمده آنها فراهم کردن زمينه برای گريستن بوده است. دقت در اسامی کتابهای اين دوره نشانگر آن است که چند مفهوم کليدی در آنها وجود دارد که عبارت است از بکا، حزن، ابتلا، اشک و مصيبت کربلا در اين دوره از زاويه اين مفاهيم مورد توجه قرار گرفته و ديد تاريخی در آنها کمتر مد نظر بوده است، از این رو است که مرتضی مطهری و نیز محدث نوری، صاحب لؤلؤ مرجان، روضۀالشهداء را کتابی چندان در خور توجه نمییابند. با این وجود اما، کتاب روضۀالشهدا چنان شهرت و مطلوبیتی در جهان تشیع فارسی زبان پیدا کرد که در هر کتابخانه قدیمی در جهان اسلامی و شیعی میتوان اثری از آن را یافت. شهرت این کتاب به حدی بوده که به زبانهای هندی، دکنی و ترکی هم ترجمه شده و مهمتر از همه اینکه عدهای هم سعی کردهاند به سبک این کتاب و به تقلید از آن اثری را بنویسند. سالها پیش مرحوم ملا آقای دربندی تمام حرفهای روضۀ الشهداء را باضافه داستانهای دیگری همه را یکجا جمع کرد و کتابی نوشت بنام اسرار الشهادۀ.
از این دست آثار میتوان به اثری دیگر اشاره کرد: ریاض الشهاده که سرودهای است از محمدحسن بن محمدمعصوم حاج معصوم حائری قزوینی شیرازی. او به سبب مهارت در اصول به اصولی نیز مشهور بوده است. اصل وی از قزوین است که در پی تحصیل علم به عتبات رفت و در کربلا سکنی گزید و حائری نیز نامیده شد. از محضر آقا محمدباقر وحید بهبهانی استفاده نمود واز او و سید بحرالعلوم به دریافت اجازه نائل شد. وی علاوه بر تحصیلات به تجارت نیز میپرداخت و در پی تجارت به بصره و از آنجا به شیراز رفت و در آنجا ساکن شده ودر مسجد نو به تدریس و وعظ میپرداخت و در همانجا درگذشت و جنازۀ او را به عتبات عالیات برده و در کربلا دفن کردند. وفات او را در سال1240ه . ق ذکر کردهاند. از دیگر آثار وی میتوان به: مصابیح الهدایه، و همین ریاض الشهاده اشاره کرد.
این کتاب نیز داستان قیام مختار را در بردارد. مجلس هجدهم روضۀالشهداء با چنین عنوانی است: در شمه احوال مختار بن ابی عبیده ثقفی و بعضی از هواخواهان جناب سید شهدا که بعد از شهادت آن جناب در مورد طلب نمودن خون آن شهید مظلوم برآمدند.
آن طور که پیشتر رفت، این آثار همسو با روضۀالشهداء در حقیقت بیشتر رنگی ادبی دارند تا تحلیلی. این دست آثار از یک رویداد تاریخی دستآویزی میسازند برای گریاندن مخاطبان خود. شاید این دست آثار در پی رسیدن به اجری هستند که در حدیثی از امام صادق(ع) آمده است. حضرتش فرمود: من انشد فىالحسین ـ علیه السلام ـ بیت شعر فبکى و ابکى عشرۀ فله و لهم الجنۀ، هر کس دربارهحسین (ع) شعرى بگوید و گریه کند و ده نفر را بگریاند، براى او و آنان بهشت است.
درباره آداب تعزیه و سوگواری در ابتدای یک نسخه خطی مقتل چنین میخوانیم: در بیان آداب تعزیه و ماتم داری و آن اموری چند میباشد: اول گریستن و جزع نمودن و مهموم و مغموم بودن و آه کشیدن و اظهار حزن نمودن است؛ بلکه این خود تعزیت و ماتم داری است، نه از آداب آن و چون بعضی از علماء آن را از آداب شمردهاند ما نیز شمردیم. و این فیالحقیقه آن چه مطلوب است در این باب و سزاوار است زیاد نمودن بتاکی و گریه بخود بستن یا این که مانند گریهکنندگان صدا را ظاهر کند و سر را به ته اندازد و اظهار اندوه نماید. اگر چه گریه نکند و این امری است آسان و بسیار بیسعادتی است حضور در مجلس تعزیه و ترک گریه و بتاکی بالمره و استحباب این امور به جهت اخباره کثیره است که از خانواده عصمت رسیده است.
تو گویی این باور، خود سرآغاز و علتی برای پدیداری هنر دراماتیک دینی بر پایه رویداد عاشورا است. هنری که از پرده خوانی آغاز و به گونهای از نمایش مذهبی به نام تعزیه ختم گشت. هر چند در سرمنشا پیدایی و ریشه این گونه نمایش آئینی، نظرها و آرای گوناگون و گاه حتی متضاد آورده شده است.
گروهی این نمایش آئینی را ریشهدار در مناسک سوگ سیاووش دانستهاند و گروهی دیگر اصولاً بن مایه اصلی و اساس اساطیر در منطقه خاورمیانه را نبرد میان خدا باران و دیو خشکسالی دانستهاند و گریستن را نمادی از بارش و گونهای یاری رساندن به ایزد باران ذکر کردهاند. شگفتا که این باور به گونهای دیگر در باور مانی نیز متجلی است.
در دوران معاصر نیز هستند گروهی که تعزیه را با گونه نمایش برشتی همسان دانستهاند. بویژه تکنیک فاصلهگذاری در نمایش برشتی را در نحوه اجرای تعزیه باز یافتهاند.
سنت عزاداری عاشورا در عصر قاجار را میتوان در سه گونه پرده خوانی، شبیه خوانی یا همام که به طور عمومی تغزیه نامیده میشود و مجلس روضه که به طور عمومی مجلسی زنانه بوده و هست، «در دوره محمدخان قاجار پس از اینکه مجتهد بزرگ آن زمان حکم معروف به شبیه خوانی را صادر و آن را تایید کرد، مقبولیت عمومی یافت و بعد از آن به علت رواج تکیه و سینه زنی در دوره ناصرالدین شاه پیشرفت کرد و منجر به تاسیس تکیه دولت شد البته ناصرالدین شاه پس از دیدن تئاتر در اروپا میخواست شبیه به آن را در ایران نیز بر پا کند که پس از ساختن ساختمان تکیه با مخالفت مردم مواجه شد و مجبور شد آن را به محل تعزیه خوانی تبدیل کند».
دوران قاجار را شاید بتوان عصر زرین تعزیهداری و تعزیهنویسی نامید. در این عصر است که هنرمندان و شبیه خوانان نامداری پدیدار شدند. قدیمیترین متنهای تعزیه موجود، به دوران فتحعلی شاه میرسد. امروزه در حدود سیصد مجلس تعزیه در دسترس ماست.
پس از دوران رضا شاه که اجرای تعزیه ممنوع گردید، در سال 1344، پرویز صیاد در تالار سنگلج قطعهای از مجلس عبدالله عفیف را به صحنه برد. از سال 1346 نیز در جشن هنر شیراز تعزیه به عنوان گونهای از نمایش ایرانی و میراث معنوی ایران، به طور منظم به صحنه رفت.
در میان مجلسهای تعزیه، مختار نیز مجلسی از آن خود دارد. این مجلس خروج مختار، واقعه قيام مختار و انتقام او از قاتلان امامحسين (ع) را حکایت میکند. مجلسی که هنوز نیز اجرا میشود.
ایرانشناسان به تعزیه به عنوان نمایش ایرانی علاقه نشان دادهاند. میتوان از الکساندرحوچکو، ایرانشناس وگیلان پژوه لهستانی به عنوان نخستین کسی نام برد که به جمعآوری مجالس تعزیه همت کرد. مجموعه او که امروز در اختیار کتابخانه ملی فرانسه است، یکی از پربارترین مجموعه مجالس تعزیه است. مجموعهای که توسط خود وی در دفتری به نام تأتر ایرانی در فرانسه منتشر شد.
در مجموعه کتابهای خطی و چاپ سنگی کتابخانه ملی ملک نیز کتابهائی در موضوع تعزیه یافت میشود. بخشی از مجموعه خطی مجالس تعزیه موجود در کتابخانه ملی ملک، پیشتر توسط دکتر محمدرضا خاکی و همکاری پریسا کرم رضایی، تصحیح و منتشر شده است. جمشید ملکپور پیرامون مجموعه خطی مجالس تعزیه در کتابخانه ملی ملک چنین مینویسد:
مجموعه کتابخانه ملک صد و هفده مجلس دارد که بسیاری از آنها شامل نسخههای مکرر میباشد. یعنی از هر مجلسی چند نسخه وجود دارد که البته برخی از آنها تفاوتهای اساسی با یکدیگر دارند. این امر خود ارزش دیگری برای این مجموعه است چرا که امکان یک مطالعه تطبیقی را فراهم میسازد.
اما مراثی مذهبی، در سنت اسلامی - ایرانی خود، تنها در قالب نمایشی پدیدار نشده است. بازگویی داستان غم بار عاشورا و رویدادهای پس از او یکی از موضوعات این دست ادبیات است. در میان مجالس تعزیه مجموعه خطی ملک، اگر چه مجلسی از مختار یافت نمیشود اما پیرامون وی و قیام او سرودههایی در قالب منظومه یافت میشود. یکی از این دست آثار رونق انجمن است. از آنجایی که این اثر به داستان قیام مختار میپردازد، میتوان آن را مختارنامه نامید.
نسخه شماره 4744 مجموعه خطی ملک. با عنوان رونق انجمن تالیف ملا محمد باقر صحبت لاری (1162ـ1251ق)، امام جمعه و جماعت شهر لار، و به خط نستعلیق خوش فضلالله بن محمدیوسف و مذهب و دارای یک لوح و کتیبهای زرین است. صفحات آن دارای جدول هست. کتاب منظومهای است که به سفارش مقربالسلطان آقایی آقای محمد صادق خان نگاشته شده است. تاریخ کتابت آن 1300 هجری است.
این کتاب به همت مرحوم سیهلی از استاد زرین خط برای کتابخانه ملی ملک خریداری شده است. تاریخ ثبت آن 17 اردیبهشت 1331 است.
صحبت لاری اصولاً شاعر اهل بیت است. در قصیدهای در مدح امام رضا (ع) چنین سروده است:
ریزد ز شوق جانان، خیزد زیاد منزل
|
|
چون رود آبم از چشم، چون درد آهم از دل
|
اما از قرائن چنین بر میآید که این نسخه، نسخهای یگانه است. با جستجو در پایگاه بر خط آقا بزرگ، برای کتاب رونق انجمن هیچ موردی یافت نشد. اما وجود دست کم یک نسخه از این کتاب صحت جستجو و در این پایگاه را خدشهدار میسازد. اما تا یافتن نسخه دیگری از این اثر، نسخه ملک را نسخهای منحصر بفرد باید دانست. زیرا در منابع پیرامون محمدباقر متخلص به صحبت لاری سخنی از این اثر نیست. در این مورد میتوان به لغت نامه دهخدا نیز اشاره کرد.
از رونق انجمن برمیآید که صحبت لاری نیز مختار را شیعهای تام و کامل میپنداشته، از این رو به رد نظر دیگرانی پرداخته که وی را چندان مومن به باورهای تشیع دوازده امامی نمیدانند، پرداخته است. در بخشی از آن میخوانیم:
یکی گفته مختار کیسانی است
|
|
تهی از ره و رسم حقانی است
|
بپور خلیفه دلش مایل است
|
|
بحجته و عصمتش قائل است
|
حقوق محمد گذارد همی
|
|
امام زمانش شمارد همی
|
بروی محمد نهاده است دین
|
|
بری گشته از سیدالساجدین
|
معاذالله او را چنین نسبتی
|
|
مبرا ست او از چنین تهمتی
|
و یا:
یکی همت از حیدر و هر دو پور
|
|
طلبکرد بر دست و بازوی زور
|
بدین کر و فر تیغ بال کشید
|
|
ولی تیغ قدامه را چون بدید
|
دل و سینه دید پر کینهاش
|
|
بفرق آمد و رفت تا سینهاش
|
برآن زور بازوی و آن تیغ کین
|
|
قضا کرد تحسین قدر آفرین
|
اما رونق انجمن به رویداد پس از عاشورا و قیام مختار نمی پردازد. این اثر با شهادت امام حسین(ع) و تحول روحی مختار در بند پایان میپذیرد:
خیال حسین بند جانش گرفت
|
|
غم کربلا در میانش گرفت
|
بهر عضوش اندر بن چاه تنگ
|
|
دو صد گژدم غم فرو برده چنگ
|
ز بس کش زده افعی عضو نیش
|
|
شده عضو عضوش همه ریش ریش
|
............................................................
|
|
............................................................
|
سحر چون زدی نوبت گرگ و میش
|
|
شدی او بسر چشمه چشم خویش
|
وضو تازه کردی بشورابهاش
|
|
اشاره نمودی به سبابهاش
|
سوی فرق فاروق دین آله
|
|
براه دمشق از دم حبس گاه
|
زیارت بمویه بیامیختی
|
|
بدینگونه گفتی و خون ریختی
|
که مولای مولای یا سیداه
|
|
سلام علیک ای شه دین پناه
|
سلام علیک ای مه هاشمی
|
|
فسرده گل روضه فاطمی
|
سلام علیک ای عمود سپهر
|
|
فروزان ز چهرت رخ ماه و مهر
|
............................................................
|
|
............................................................
|
شدی تا مر عرش را گوشوار
|
|
همه گوش شد عرش پروردگار
|
دریغا که آن گوشوار ثمین
|
|
درافتاد از گوش عرش برین
|
کنون بر تنش گوش بارآمده
|
|
که بی زینت گوشوار آمده
|
دو بحر کرم در هم آمیختند
|
|
دو لولوی مرجان برون ریختند
|
نخستین حسین لولو جان شکست
|
|
کنون پور مرجانه مرجان شکست
|
این نسخه رونق انجمن، نسخهای پاکیزه و تمیز است. عدم ذکر آن در منابع مربوط به صحبت لاری و عدم اشاره به وجود این اثر در پایگاه برخط نسخههای خطی، ضرورت باز نشر این اثر را مبرم میسازد.
پینوشتها
. الکامل، ج 2، ص 433 (به نقل از: رضوی اردکانی، سید ابوفاضل. ماهیت قیام مختار، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، 1374، ص 49).
. رضوی اردکانی، سید ابوفاضل. پیشین، ص 50.
نبردی که میان سپاه ایران و مسلمانان در کنار رود دجله روی داد. در این نبرد سپاهیان ایران تلفاتی نسبتاً زیاد به سپاه اسلام وارد آوردند.
. برای نمومه: بحارالانوار، ج44، ص33. ( به نقل از: رضوی اردکانی، سید ابوفاضل. پیشین، ص 62).
افتخارزاده، محمودرضا (دکتر). نهضت مختار ثقفی. دفتر نشر معارف اسلامی، 1375، ص 59.
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AE%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8 C%D 9%87
. رضوی اردکانی، سید ابوفاضل. پیشین، ص 67 و ص 68.
. http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D8%A8%D9%86_ % D8%AD%D9%86%D9%81%DB%8C%D9%87
. http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%DB%8C%D8%B3%D8%A7%D9%86%DB%8C % D9%87
. مقتل مقرم، ترجمه : عبدالرحيم عقيقى بخشايشى. به این اثر میتوانید در نشانی زیر دست رسی داشته باشید:
http://ketaab.iec-md.org/IMAM_HOSSEIN/maqtal_moghrem_22.html
. http://www.kheimehnews.com/vdchzmnz.23niwdftt2.html
. این ترجمه در سده دهم توسط محمد بن سلیمان فضولی و با عنوان حدیقۀ السعداء صورت پذیرفته است.
. http://anthropology.ir/node/1395
. مقتل، نسخه خطی شماره 2937، کتابخانه ملی ملک. برگ 1 الف.
. در این گروه میتوان از مرحوم استاد مهرداد بهار یاد کرد. در اواخر دهه 60 در دیدارهایی که با وی داشتم. او در این باره بسیار سخن گفت که متأسفانه ضبط آنان برای اینجانب ممکن نبود. حسرتی که تا امروز نیز با من است.
. http://hamvatansalam.com/news76010.html
. خاکی، محمدرضا. کرم رضایی، پریسا. جنگ شعاع. تهران: مؤسسه فرهنگی گسترش هنر، 1381.
. رونق انجمن، نسخه خطّی شمارۀ 4744، کتابخانه ملّی ملک. ص 71.