حبیب یغمایی در دنیای مطبوعات
نویسنده: سید علی آل داود
سال گذشته مهندس مزدک کیانفر فرزند دوست دانشمندمان جمشید کیانفر ـ که به تازگی در رشته مهندسی عمران از دانشگاه فارغالتحصیل شده بود در تصادفی مهیب جان خود را از دست داد و پدر و مادرش را سوگوار ساخت، اینک که دوستداران آن مرحوم در پی تدوین یادنامهای به منظور گرامیداشت سالگرد وی هستند، بر خود لازم دانست به منظور شرکت در تدوین این بزرگداشت و تسلیتی دیگر باره به حضرت آقای کیانفر، این مقاله را که موضوع سخنرانی نگارنده در مرکز پژوهشی میراث مکتوب در تیرماه 1385 است بار دیگر تکمیل و برای درج در این یادنامه تقدیم نماید. از خداوند آمرزش روح آن شادروان و بردباری و صبوری برای دوستمان کیانفر را طلب میکنیم.
حبیب یغمایی، شاعر، مجلهنگار و نویسنده معاصر در سال 1277 ش در خور بیابانک دیده به جهان گشود. دوران کودکی او در خور به سرآمد، در دامغان و شاهرود در سالهای نوجوانی به تحصیل پرداخت. سپس در سال 1300 ش به تهران آمد و در دارالمعلمین عالی، ادبیات و حقوق خواند. در همان سال به مدت چندین سال همکار و دستیار محمد فرخی یزدی در انتشار روزنامه انقلابی طوفان شد. در سال 1321 سردبیری نامـﮥ فرهنگستان به او سپرده شد. جمعاً در مدت 9 سال چند شماره این مجله را منتشر کرد. در همین سالها دو دوره سردبیر مجله آموزش و پرورش گردید و سپس در سال 1323 ش روزنامه سیاسی یغما را بنیاد نهاد و چند شماره در دو سه سال منتشر کرد. دیری نپائید که دست از انتشار آن کشید که از عهده انتشار نشریهای سیاسی برنمیآمد. در سال 1327 مجله یغما را بنیاد گذاشت و 31 سال مداوم آنرا منتشر کرد. یغما در اسفند 57 تعطیل شد و یغمایی هم 6 سال بعد در اردیبهشت 1363 درگذشت.
یغمایی در بسیاری از حوزههای پژوهشی و تحقیقی در مقوله ادبیات، تاریخ و شعر صاحب نظر و اثر است و آثار و تألیفاتی دارد، از جمله در سه زمینه متنشناسی، تصحیح متن و فهرستنگاری، آثار مفیدی از او برجای مانده است.
گذشته از اینها حبیب شاعری است استاد و مجلهنگاری برجسته، و در این زمینهها هم آثار برجای مانده از او قابل توجه است. اما بیش از همه باید از تسلط و اشراف او در حوزه نشریات و مطبوعات یاد کرد که متأسفانه تاکنون و به اندازه لازم و کافی به آن پرداخته نشده است.1 از اینرو در اینجا با تفصیل بیشتر به آن
میپردازیم.
یغمایی در نوجوانی از زادگاه خود بیرون آمد و رهسپار سمنان شد و سپس به شاهرود رفت. در این دو شهر در مدارس جدید آنجا به کسب دانشهای جدید پرداخت. از همان روزگار ارتباط او با روزنامهها و مجلات تهران آغاز گردید. نخست برای روزنامههایی چون کوشش و اقدام و رعد گزارشهایی تهیه و ارسال میکرد. سپس با روزنامههایی چون نوبهار و تازهبهار ارتباط مستقیم برقرار کرد. همین ارتباطها و آشنایی سبب گردید که با شاعر نامی ایران ملکالشعرای بهار که در آن سالها سخت به کار سیاست میپرداخت دوستی و آشنایی بهم رساند، چنانکه پس از ورود به تهران و دیدار با ملکالشعرا بهار، وی در همه جا از یغمایی به عنوان شاعر و ادیب جوان سخن میراند.
با شروع انتشار مجله ارمغان در سال 1298 ش همکاری منظم یغمایی که هنوز در شاهرود میزیست با این نشریه ادبی موقّر آغاز گردید. پس از ورود به تهران و ادامه تحصیل در دارالمعلمین عالی، او مقاله مفصلی تحت عنوان «شرح حال یغما و جغرافیای جندق و بیابانک» تحت نظر استادش عباس اقبال آشتیانی فراهم آورد و آنرا در سالهای نخست ارمغان در چند شماره به چاپ رساند و شهرت زیادی برایش به ارمغان آورد. استادان برجسته دارالمعلمین چون عباس اقبال، احمد بهمنیار و بیش از همه ابوالحسن خان فروغی رئیس آن مؤسسه علمی مشهور همه حبیب را تحت حمایت و تشویق خود قرار میدادند، اما آموزشهای مقدماتی به خصوص در حوزه تصحیح متون را او بیش از همه از استادش اقبال آشتیانی فرا گرفت.
فضای آزاد سیاسی ایجاد شده در دوران پس از مشروطه و در عصر احمدشاه، یغمایی را همچون بسیاری از جوانان آن روز برانگیخت تا به جرگه سیاست وارد شود. در این زمان او اندیشهای انقلابی داشت و همکار اصلی محمد فرخی یزدی در انتشار روزنامه مشهور طوفان به شمار میرفت. او گذشته از اشتغال دائم در دفتر روزنامه و کمک به انتشار آن، در هر شماره قطعه شعری انقلابی میسرود و فرخی را ـ که اندیشهای نو و شخصیتی متهوّر داشت امّا تسلط چندانی بر شعر فارسی نداشت ـ در اصلاح و تصحیح اشعارش یاری میرساند. غزلیات و قطعات یغمایی در روزنامه طوفان همه بیامضاست. چون فرخی از همکارانش خواسته بود که نوشتهها و سرودههای خود را بیامضا در طوفان منتشر کنند. بدین سبب کسانی از قبیل حسین مکّی که در سالهای پس از شهریور 20 به گردآوری اشعار و سرودههای فرخی پرداختند. گاه اشعار دیگران را نیز از فرخی پنداشته و در دیوان او آوردهاند. چند غزل و قطعه یغمایی هم به این سرنوشت دچار شد.
با برچیده شدن بساط آزادی و دموکراسی کوتاه مدت 20 ساله پس از مشروطه و استقرار سلطنت رضاشاهی، یغمایی همچون برخی از همقطارانش از سیاست دست کشید و وقت خود را کلاً صرف امور علمی و مطبوعاتی نمود و تا شهریور 20 هرگز پیرامون سیاست نگشت. امّا فعالیت مطبوعاتی او در حوزههای غیرسیاسی تشدید یافت. گاه به گاه همچنان با ارمغان همکاری داشت. در جلسات انجمن ادبی ایران و انجمن ادبی حکیم نظامی که وحید دستگردی آنها را برپا کرده بود عضویت داشت و شرکت میکرد. در سال 1312 ش پس از انتقال به ادارة انطباعات وزارت فرهنگ که به پیشنهاد وی نامش به ادارة نگارش تغییر یافته بود یغمایی به همکاری با محمدعلی فروغی برای تصحیح کلیات سعدی برگزیده شد، این همکاری چندین سال ادامه داشت اما در کنار آن او همچنان به صورت غیررسمی و بیآنکه عنوانش در مجله ذکر شود نشریه تعلیم و تربیت ارگان وزارت معارف را که بعدها به آموزش و پرورش تغییر نام داد، انتشار میداد. مقالات این نشریه را عمدتاً او فراهم میآورد و در سال 1316 ش شمارة مفصلی از آنرا تحت عنوان سعدینامه به مناسبت ششصدمین سال تصنیف گلستان به معرض انتشار درآورد. در شمارة مذکور مقالات محققانه زیادی نشر شده که هنوز هم اعتبار خود را حفظ نموده و مورد مراجعه سعدیشناسان و سعدیپژوهان قرار دارد.
پس از واقعه شهریور 20 و سقوط رضاشاه، یغمایی دیگربار در گرداب سیاست فرو افتاد. امتیاز روزنامـﮥ یغما را گرفت و چند شماره از آنرا در چند سال منتشر کرد. یغما روزنامهای با اندیشههای اصلاحطلبانه، ملی و وطنی بود و بیآنکه از حزب یا گروه خاصی حمایت کند هر گرایش را که در هر حزب مثبت مییافت تأیید و عکس آن را انتقاد میکرد. صفحه آخر این روزنامه کلاً به زبان فرانسوی بود. اما یغمایی به زودی تشخیص داد که در عرصـﮥ سیاست و انتشار نشریات سیاسی کار چندانی از عهده او برنمیآید، پس به آسانی از این همه دست کشید و تمام اوقات خود را وقف پژوهش و شعر و شاعری و تصحیح متون و نگارش مقالات تحقیقی نمود. در سال 1322 ش بنا به دعوت فرهنگستان اوّل مدیریت و سردبیری نامـﮥ فرهنگستان اولین نشریه رسمی این سازمان را به عهده گرفت. اما این مجله مرتباً منتشر نشد و تا سال 1329 مجموعاً ده شماره آن انتشار یافته، اما همه شمارهها حاوی مقالات تحقیقی مفید است چنانکه اکنون پس از گذشت حدود 60 سال یکی از ناشران به تجدید چاپ همه شمارههای آن در یک مجلد دست زده است.2
در دهه 20، مجله آموزش و پرورش در سه دوره به طور رسمی و یکی دو دوره بیآنکه نامی از او در صفحه عنوان ذکر شود به اهتمام یغمایی و سردبیری او انتشار یافت. سالهایی که آموزش و پرورش به تصدی یغمایی منتشر شده از حیث ادبی و تحقیقی بر ادوار پیشین و پس از آن رجحان دارد. در این سالها مقالات پژوهشی خوب در مجله به طبع رسیده و غیر از مقالات تحقیقی ادبی که به قلم یغمایی نوشته شده و در مجله درج گردیده پارهای متون آموزشی و تربیتی را نیز از زبان فرانسه ترجمه و در مجله آورده است.
امّا کار منظم و مرتب مطبوعاتی یغمایی با انتشار مجله یغما از فروردین 1327 آغاز گردید. مجله یغما از فروردین 27 تا اسفند 1357 مدت سی و یکسال به طور منظم و بیآنکه حتی وقفهای یک ماهه داشته باشد منتشر گردیده است. در مدت یکصد سال اخیر چند مجله پژوهشی قابل توجه و اعتنا در عرصه مطبوعات مجال انتشار پیدا کرده که موضوع اصلی آنها مطالعات و تحقیقات ایرانی و تاریخی بوده است، لیکن زمان نشر آنها یا طولانی نبوده و یا به وقفههای درازمدت دچار گردیده است.
یادگار نشریه عباس اقبال مدت 5 سال منتشر و بعد تعطیل شد. سخن با آنکه نزدیک به سه دهه منتشر شد لیکن در انتشار آن چند بار وقفه روی داد و وانگهی مندرجات آن هرچند مدت با سلیقههای مختلف مواجه میبود. چنانکه پس از چند سال که خوش درخشید در ده سال آخر همواره بخش اصلی مطالب آن، ترجمه از آثار ادبی فرانسه و مطلوب دسته محدودی از افراد با فرهنگ جامعه بود، چنانکه اغلب مقالات ترجمه شده را جامعه روشنفکری دهه 50 محل اعتنا نمیدانست، و انتقادهای قابل قبولی نسبت به آن ابراز میداشت. راهنمای کتاب دیگر نشریه معتبر این زمان با آنکه از حیث مطالعات ایرانی و تحقیقات کتابشناسی مجلهای بسیار مفید بود اما اشتغالات دانشگاهی و تدریس مدیر آن در خارج کشور بارها در انتشار مرتب آن اختلالاتی رخ میداد. حتی در یکی دو سال فقط یک شماره از آن انتشار یافته است.
اما یغمایی از آغاز انتشار مجله یغما، چهارچوب و اهداف خود را با دقّت معین و تعریف کرده و هیچگاه در طول زمانهای طولانی از آن تخطّی نکرده است. مندرجات یغما شامل موضوعات تاریخی، ادبی، جغرافیای تاریخی، خاطرات رجال، برخی مطالب و مقالات سیاسی و اجتماعی و به خصوص سرودههای شاعران برجسته سنّتگرای معاصر است. یغمایی شعرشناسی بصیر و آگاه بود، به این سبب اشعار انتخابی او برای درج در یغما بهرحال میباید ویژگیهایی داشته باشد. او حتی از درج سرودههای مناسب شاعران گمنام و ناشناس هم ابا نداشت. بسا شده بود که این ناشناسان که اول بار شعر یا اثرشان در یغما درج گردیده در سالهای بعد در شمار ادبا و شعرای نامی درآمدهاند.
یغما هرچند نشریهای سیاسی نبود و حتی مطالب اجتماعی آن در مقایسه با سایر مطالبش اندک مینمود، لیکن گاه به طور رسمی و جدّی وارد عرصه سیاست شده است. مقالات استاد شادروان مجتبی مینوی در سلسله گفتارهایی که تحت عنوان «آزادی و آزادفکری» در سالهای نخست مجله به طبع رسیده کاملاً جنبـﮥ سیاسی دارد. یغما همراه با رخداد ملی شدن نفت، درج مقالات سیاسی در این خصوص با ترجمه استاد مرحوم علی محمد عامری نائینی را آغاز کرد. عامری که خود از وطنخواهان پاکسرشت و از متخصصان کمنظیر در آموزش و پرورش بود با تجسّس در نشریات اروپایی بهترین تحلیلها و تفسیرهای سیاسی در باب حوادث سیاسی ایران را میجست و آنها را با زبانی فصیح و روان و درست ترجمه میکرد. چاپ ترجمههای عامری در عصر خود در مجله یغما، تأثیر مستقیمی در هدایت افکار عمومی داشته است.
در سالهای بعد با ورود دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن به جرگـﮥ نویسندگان یغما و با درج سلسله مقالاتی از او که مضامین همه آنها نوعی رهنمود سیاسی برای سیاستپیشگان و آحاد جامعه و تشریح آلام موجود و احیاناً برخی راهحلها برای رسیدن به مقصود بود، مجله باز گام در عرصه مقولات سیاسی و اجتماعی گذاشت. نوشتههای دکتر اسلامی در یغما هرچند بر روی قشر دانشجو و جوانان انقلابی اثر مستقیمی نداشته، لیکن گروه درسخواندگان میانسال و افراد بافرهنگ جامعه ایران و عموم وطنپرستان همواره از آن استقبال کرده و در شمار خوانندگان آنها بوده و مشوق نویسنده در ترغیب وی به نوشتن بیشتر مضامین از این دست بودهاند. چنانکه سیل نامههای ارسالی به سوی دفتر مجله نشان از استقبال وسیع این قشر داشته است. چند بار هم لحن تند سخنان او و برخی مقالات دکتر غلامحسین یوسفی سبب توقیف پیاپی مجله شده است.
مجله یغما به جز مقولات سیاسی و اجتماعی و تاریخی از حیث درج مقالات پژوهشی پیرامون موضوعات ایرانشناسی و درج خاطرات رجال سیاسی معاصر نیز کوشش میورزیده و به ویژه درج خاطرات کسانی از قبیل دوستعلی خان معیرالممالک که به تشویق یغمایی دست به تدوین و نشر خاطرات خود زده اثر شایستهای در روشن شدن اذهان دربارة حوادث سیاسی قرن پیش و دوره قاجاریه داشته است.
با تعطیل شدن و توقف کامل مجله یغما در اسفند 1357 ش جای خالی آن بر همگان آشکار شد. مجله یغما هرچند تیراژی فراوان نداشت اما تأثیر اینگونه نشریات را روی افراد بافرهنگ جامعه نمیتوان با مقیاس شمارگان آنها سنجید. چه بسا یک خواننده، مطالب مفید را به دهها نفر منتقل میکند.
حبیب یغمایی شش سال پس از تعطیل مجله یغما زنده ماند، اما عشق به مطبوعات همچنان در وجودش شعلهور بود. پس همکاری با مجله آینده را که دوستش ایرج افشار به انتشار آن پرداخته بود آغاز کرد. سرودههای مستحکم اواخر عمر را در آنجا به چاپ رساند و بخش شعر مجله زیر نظر او قرار گرفت. اما مهمترین کار او در این سالها نگارش خاطرات وی در خصوص نشر مجله یغما و همکاران آن بود. این خاطرات در دو سه سال مجله آینده به طبع رسیده و در آن مطالب خواندنی و تازه، فراوان دیده میشود.
به این ترتیب اگر بخواهیم سه حوزة مهم را برشماریم که یغمایی در آن بیش از سایر زمینهها به فعالیت پرداخته و تأثیر شایسته برجای نهاده باید از سه مقوله
متنشناسی و تصحیح متون، شاعری و مجلهنگاری نام ببریم.
پینوشتها
1. ارجنامه حبیب یغمائی، باهتمام سیدعلی آل داوود، تهران: مرکز پژوهشی میراث مکتوب، 1385.
لازم به توضیح است که ارجنامههای منتشره از سوی میراث مکتوب اختصاص به فعالیت شخصیتهای علمی منحصراً در زمینـﮥ تصحیح متون، نسخهشناسی و فهرستنویسی نسخ خطی دارد. لذا مجموعه مقالاتی که در این ارجنامه در نکوداشت شخصیتها اختصاص دارد به ابعاد دیگر زندگی و فعالیتهای علمی آن بزرگواران نپرداخته است. (کیانفر)
2. نامـﮥ فرهنگستان