کارآفرینی چیست و چرا کارآفرینی؟
نویسنده: سعیده سعیدی
هرروزه تعداد زيادي از زنان علاقمند به كار خارج از منزل به مجموعه زنان شاغل در سراسر دنيا میپيوندند. بخش قابل ملاحظهاي از اين نيروي كاد به مدد جهانيسازي بازار و تجارت آزاد اكنون ميتوانند در قسمتهاي همچون واردات صادرات بخصوص از مناطق آزاد تجاري و يا حتي شغلهاي كم درآمد و بصورت پارهوقت در خانه و يا كارگاههاي كوچك محل زندگي خود مشغول به فعاليت شوند. حتي در كشورهايي كه تعداد زنان صاحب كار و درآمد در آنها پايين است همچون كشورهاي عربي تعداد زنان شاغل رو به افزايش است.
در جنوب شرقي آسيا زنان بخش عظيمي از نيروي كار را در بخشهاي صادرات، توليد پارچه اسباببازي، كفش و بخشهاي الكترونيكي را دارا هستند و تعداد قابل ملاحظهاي از زنان شاغل نيز از بخشهاي توليدي و كارخانهها به بخشهاي خدماتي تمايل پيدا كردهاند. در آمريكاي لاتين هم درصد بالاي از زنان بخشهاي اقتصادي، خدماتي مشغول به كار هستند. تجربه محروميت طولاني مدت از مشاغل درآمدزا در گذشته و تمايل به عدم وابستگي مادي به همسر، پدر و يا خانواده بيشك زنان بيش از پيش علاقمند به داشتن شغل و درآمدي مستقل كرده است. براي بسياري از زنان جوان بيتجربه يا كمتجربه ديروز فرصت كسب استقلال مادي، اگرچه در بسياري مواقع بصورت موقتي و يا با دستمزدهاي پايين نسبت به همكاران مرد خود همراه است، امكان شكستن تابو و باورهاي مرسوم در جامعه خود را ميدهد و با كمك به افزايش اعتماد به نفس زنان امكان عرض اندام ايشان را در عرصههاي شغلي پيچيدهتر و حساستر را بوجود مياورد.
در عين حال بحران اقتصادي و شرايط خاص اجتماعي و اقتصادي فعلي همراه با كاهش درآمد متوسط خانوار در جهان در عين اينكه بيشترين آسيب را به موقعيت شغلي زنان كه از امنيت شغلي كمتري نسبت به مردان برخوردارند بوجود آورده است، زنان بسياري را مجبور كرده است كه پذيراي هر شغل درآمدزايي كه كمك به برطرف كردن نيازهاي اوليه زندگيشان را ميدهد باشند. در اينگونه مشاغل، ناامني شغلي، ساعات كار نامنظم و دستمزد كم، عدم امنيت و سلامت محيط كار، فرصت اندك پيشرفت و ترقي حرف اول و اصلي را ميزند.
واقعيت اين است كه ميزان بالاي تعداد زنان در اينگونه مشاغل غير رسمي به اين علت است در ساير مشاغل اقتصادي و رسمي فرصت چنداني براي عرض اندام زنان نيست و عملاً زنان از برخي مشاغل حساس بخاطر عدم آموزش، تجربه و تحصيلات كافي دور ماندهاند. جداي كار در كارخانهها و صنايع بزرگ، در صنايع كوچكتر و حتي كسب و كار خانوادگي هم زنان در بسياري مواقع در درجه دوم اهميت قرار ميگيرند و بيشتر در مشاغل اجرايي و نه تصميم گيرنده مشغول بكار ميشوند. در بسیاري از كشورهاي در حال توسعه مديران مذكر براي جذب سرمايه داران و مشتريان از زنان جوان كارمند استفاده ميكند كه معمولا اين مسئله زنان را در معرض انواع سواستفادههاي جنسي قرار ميگيرند و در اكثر مواقع شكايات مورد بيتوجهي قرار ميگيرد و يا به اخراج منتهي ميشود.
بطور كلي در بسياري كشورها دستمزد زنان بخصوص در بخش صنايع و توليدي و مشاغل غير تخصصي كمتر از مردان است و اين باورسنتي كه مردان نانآور خانواده هستند به تقويت اين موضوع كمك ميكند و حتي در بسياري موارد با تعديل نيرو يك كارخانه يا شركت، زنان بيشتر از مردان در معرض از دست دادن شغل خود هستند.
در كشورهای توسعه يافته كه قوانين حمايت كننده بسياري براي زنان بخصوص زنان سرپرست خانواده وجود دارد زنان حتي با وجود عدم نياز مالي، براي اثبات تواناي خود و ارضاي رواني و شخصيتي اقدام به ايجاد كسب و كار ميكنند، اما در كشورهاي در حال توسعه مانند ايران علاوه بر اين دليل دلائل ديگري براي خود اشتغالي و كار آفريني زنان وجود دارد.
با افزايش تعداد زنان جوان تحصيل كرده تمايل زنان به دردست كرفتن پستهاي حساستر و مديريتي بيشتر و بيشتر ميشود. زنان بسياري كه ادامه تحمل رفتارهاي گاه بسيار سركوبگر همكاران مرد بخصوص مديران مرد كه ريشه در باورهاي سنتي و قدرتطلبانه مردان كه جاي زنان در خانه و خدمت به اهل خانه است را ديگر ندارند چاره كار را در اين ديدهاند كه با ايجاد كسب و كار به اصطلاح ارباب خود باشند و نوكر خود.
دليل ديگر نياز مالي بعلت عدم حمايت مالي مرد از همسرو فرزندان، همسر معتاد، ناتوان فيزيكي، بيكاري مرد و ازدواج مجدد مرد و عدم حمايت از همسر قبلي و همين طورعدم پشتيباني دولت و مراجع مربوطه و دلايلي از اين قبيل راه چارهاي براي زنان نيمه تحصيلكرده و بيسواد كه شانس كار در محيطهاي معمول كاري را ندارند باقي نميگذارد جز اينكه يا دست نياز بسوي ديگران دراز كنند و يا خود وارد ميدان كار شوند و اگر توان آن را دارند دست به ايجاد كسب و كاري كوچك همچون كارگاه خياطي، آرايشگري و غيره براي گذران زندگي خود و فرزندانشان كنند و همين ميتواند مقدمهای براي ايجاد فرصت شغلي براي ديگر افراد يا همان كارآفريني و ايجاد ثروت باشد.
اما مفهوم كارآفريني چيست و چرا كار افريني؟
كارآفريني راه گريزي براي نه فقط زنان بلكه افراد ريسك پذير و علاقمند ايجاد كسب و كار، درآمد است تا از چهارچوب و قالبهاي سنتي و رايج كسب و كار فراتر روند.
كارآفريني به معني شروع فعاليت يك سازمان و يا بازسازي يك سازمان در پاسخ به قابليتهاي در دسترس است. به تعريفي ديگر كارآفريني يعني ايجاد كسب و كار و ثروت با توجه به سرمايه و همه پتانسيلها موجود میباشد. شروع يك كارآفريني بعلت امكان شكست آن با ريسك و خطر كردن اقتصادي توام است. اين كار میتواند از در دست گرفتن يك پروژه ـ حتي بصورت پاره وقت ـ تا شروع به فعاليت يك شركت توليدي ـ خدماتي همراه با ايجاد شغلهاي مربوطه باشد. مثل هر فعاليت اقتصادي ديگر، شروع بكار يك فعاليت كارآفريني نياز به سرمايه اوليه دارد كه اين سرمايه ميتواند توسط سازمانهاي ايجاد شده از طرف دولت، سازمانهاي جهاني حمايتكننده كارآفريني، مراكز علمي تحقيقاتي، و سازمانهاي غير دولتي و خيريه باشد. ايجاد و درك مفهوم كارآفريني مرهون فعاليت اقتصادداناني همچون جوزف اسچامپتر، لودويك ون ميسز و فردريك فن هايك است.
اسچامپتر در سال 1950م اينطور عنوان كرد كه: كارآفرين كسي است كه علاقمند و قادر باشد فكر و يا اختراعي جديد را به نوعآوري كه منجر به ايجاد ثروت شود تبديل كند. كارآفريني همراه با خلاقيت، نوآوري و توانايي ريسكپذيري است براي ايجاد محصولاتي جديد با استفاده از قابليتهاي باقوه، ايجاد اشتغال و راههاي جديد ايجاد كسب و كار و ثروت است. براي تعريف خصوصيات يك كار افرين با ساير افراد تعاريف متعددي عنوان شده است، واقعيت اين است كه كارآفرين قابليتهايي را در شرايط پيرامون خود ميجويد و ميبيند كه مردم عادي با سهل انگاري از كنار ان عبور ميكنند. توانايي ريسكپذيري و عدم پذيرش شرايط نامطلوب تحميل شده از ديگر شرايط يك كار افرين است. عمل كارآفريني غالبا همراه است با عدم اطمينان بخصوص كه وقتي پاي چيزي يا كاري جديد در ميان باشد كه قبلا در بازار وجود نداشته است و همين شروع كارآفريني را با ريسك بالا همراه میكند. ويژگيهاي كارآفريني باعث شده است كه كارآفرين هم به طبع ان ملزم به داشتن شرايط خاص باشد همچون قابليت مديريت و برنامهريزي در شرايط خاص و مبهم، سرسختي و عدم نااميدي از شكست، مبدع و نوآور، ريسك پذير، خوشبيني و اميدواري به سرانجام كار، اعتماد به نفس بالا و بسياري ويژگيهای ديگر خصوصيات يك كارآفرين را از ساير افراد عادي متمايز ميكند.
امتياز كارآفريني و خود اشتغالي
هر كارآفرين موفقي نه تنها براي خود كارآفرين و ساير افراد ذي نفع كه براي جامعه، كشور و حتي در سطح بين الملل میتواند سودآور باشد. اين سودآوری از چند جنبه قابل بررسي است.
ـ بازگشت مالي گاه بسيار فوق العاده و غير قابل انتظار
ـ فعايلت در سيستمي كه خود فرد گرداننده، مدير و تصميم گيرنده يا به نوعي دخيل در هدايت آن است و نه كار كردن در سيستم فقط اجرايي
ـ امكان بكارگيري ابتكارات، خلاقيت و نوآوري خود و ديگران
ـ كمك به رشد اقتصادي خود افراد ذي نفع و حتي جامعه و افزايش امكان سرمايه گذاري و گردش مالي در جامعه
عدم انباشتگي و تمركز ثروت و قدرت تصميم گيري در دست افراد محدود و خاص در جامعه
ـ امكان رشد بيشتردر بخشهای اقتصادي كوچكتر، كارگاههای كوچك توليدي در روستا و شهر دور افتاده و در نتيجه افزايش قدرت اقتصادي مردم
ـ افزايش فرصتهای شغلي و كاهش بيكاري
ـ افزايش كسب بازارهای جديد
ـ افزايش درآمد براي سيستم مالياتي دولت با ايجاد كسب و كارهای جديد
ـ افزايش كيفيت كالاهاي توليدي با افزايش ايجاد رقابت بين توليد كنندهها به نفع مصرف كننده
اينها تنها بخش كوچكي از امتيازات ايجاد كارآفريني است و به همين دليل همين خط مشي اقتصادي، سياسي و اجتماعي دولتهای بسياري امروزه در جهت توسعه كارآفريني و فرهنگ آن است. در همين راستا از سال 2008 از تاريخ 23 فوريه تا اول مارچ براي حمايت از كارآفريني بعنوان هفته جهاني كارآفريني ناميده شده است.
اما جايگاه ايران در اين ميان كجاست ؟
واقعيت اين است كه در ايران قانون كارآمد و موثري براي حمايت از كارآفرينان چه زن و چه مرد وجود ندارد و قوانين حمايت كننده فعلي ضمانت اجرايي بالايي ندارد؛ اما با اين حال بتدريج شاهد افزايش تعداد كارآفرينان بخصوص زنان كارآفرين در عرصههاي ـ توليدي و خدماتي ـ در گوشه و نقاط كشور هم در بخش شهري و هم در بخش روستايي هستيم. در عمل سازمانهای غير دولتي در حمايت از كارآفرينان بخصوص زنان كارآفرين براي ايجاد و ادامه كسب و كار، حمايت از پيشرفت زنان بخصوص در بخشهای مديريتي سعي در پر كردن فضاي خالي حمايتهای دولتي دارند. ديگر هدف اين قبيل انجمنها، ايجاد ارتباط بين زنان كارآفرين از گوشه كنار كشور براي تبادل دانش تجربيات بين ايشان است و اين كار از طريق برگذاري نشستهای متعدد، ارائه گزارش سالانه در خصوص ايجاد كارآفرينيهاي جديد، روند فعاليت كارآفرينان فعلي و بررسي مشكلات و چالشهاي پيش روي ايشان و آشنا كردند، جامعه با اين زنان و اين قبيل مسائل سعي در تشويق كارآفريني بخصوص در ميان زنان دارد.