مؤیدالدّین برمک بن مبارک عُرضی منسوب به عُرض از روستاهای شام متوفی 664 ﻫ.ق یکی از همکاران برجستـﮥ خواجه نصیرالدّین طوسی در رصدخانـﮥ مراغه بوده است.
خواجـﮥ طوسی با نفوذ علمی خود و محبّتی که به اهل علم روا میداشت موفّق شد که بزرگترین ریاضیدانان و فلکیّون و منجّمان را از اقصی نقاط جهان اسلامی در شهر مراغه گرد آورد و برنامههای علمی آن مرکز دانش را به نحو مطلوب تنظیم نماید. کاتبی قزوینی و رکنالدّین استرآبادی و قطبالدین شیرازی و عرضی دمشقی از مشهورترین همکاران خواجه در رصدخانـﮥ مراغه به شمار میآیند. از دانشمند اخیر یعنی عُرضی دمشقی کتابی به نام الارصاد به جای مانده که متن عربی با ترجمـﮥ ترکی آن با کوشش پروفسور سویم تکلی استاد تاریخ علوم دانشگاه انکارا ـ ترکیه در سال 1972 م در آن شهر چاپ و منتشر شده است.
در آغاز کتاب مؤلّف که مطالب آن را بر شاگردان املاء میکرده با عناوین: «امام علّامه ملک المهندسین من ارباب التّعالیم» خوانده شده است و از موضوع کتاب به عنوان: «فی کیفیّة الارصاد و مایحتاج الی علمه و عمله» یاد شده است. عُرضی معتقد است که هرچند این علم جزئی از علم ریاضی است ولی منتهی به علمی نظری میگردد که بیشتر از سایر علوم ما را به علم الهی نزدیک میگرداند و از این جهت و از جهت استواری و اتقان میتوان گفت که از شریفترین علوم است چه آنکه موضوع آن که آسمانها و افلاک است از عظیمترین مخلوقات و عجیبترین مصنوعات خدای سبحان است و روش تحقیق و بررسی در آن مبتنی بر حساب و هندسه است که برهانهای آن از استواری و اتقان برخوردار است.
او میگوید از آنجا که ارصاد به وسیلـﮥ ابزار و آلات ویژة خود باید صورت گیرد و این ابزار و آلات در یک پایه از استواری و اتقان نیستند ما از میان آنها بهترین را برگزیدیم و چگونگی ساختن و کاربرد آنها را بیان نمودیم. او پیش از آنکه به ذکر ابزار و آلات و چگونگی کاربرد آنها بپردازد اشاره به محیط و فضای علمی که در مراغه برای او و همکارانش به وجود آمده، میکند و این آرامش علمی و فضای محبتآمیز را مرهون بزرگی مقام و جلالت قدر و دانش خاتم بَرَعةالمحقّقین خواجـﮥ بزرگ نصیرالدّین طوسی میداند. اینک ما عین عبارت عرضی دمشقی را در اینباره نقل میکنیم:
اکنون یاد میکنیم ابزارهائی را که ما با آن کار کردهایم در رصدخانـﮥ نگهداری شده در شهر مراغه واقع بر تپهای که در سوی غرب نزدیک شهر قرار دارد و این در سالهای پیش و پس از ششصد و شصت هجری بوده است. همـﮥ اینها با اشاره و دستور خواجـﮥ ما، امام اعظم، عالم فاضل، محقّق کامل، پیشوای دانشمندان و بزرگِ فاضلترین عالمان و حکیمان اسلامی بلکه برتر از پیشینیان. او از کسانی است که خدای سبحان آنچه را که میان دیگران پراکنده ساخته در وجود او گرد آورده است از فضایل و مناقب ستوده، و سیرت نیکو، و فراوانی دانش و بلندی اندیشه، و تیزهوشی و احاطه بر همـﮥ دانشها.
او دانشمندان را نزد خود گرد آورده و با دانش فراوانش آنان را به خود پیوسته است. او نسبت به آنان مهربانتر از پدر به فرزند است و ما در زیر سایـﮥ او در امان و با دیدار او شادمان هستیم چنانکه گفته شده است:
شعر
ما به دور او چنان میگردیم
گاهی او را به خشم در میآوریم
تا از هر دو حالت او
|
|
که گوئی دور پدرمان میگردیم
تا هر دو حالِ او را دریابیم
بخشش و نرمش را ببینیم
|
او خواجه نصیر ملّت و دین، محمّد بن حسن طوسی است که ـ پایدار بداراد خداوند روزگارانش را ـ پیش از این اخبار فراوانی از او میشنیدیم.
شعر
پیش از دیدن او خبرهائی که از او میرسید بزرگ میشمردیم
|
|
|
و وقتیکه او را دیدیم دیدار او آنخبرها رابرای ما کوچکنمود
|
|
|
|
برای خداوند باد روزگارانی که ما را به خدمت او گرد آورد و با سودهای او ما را شادان ساخت. هرچند که آن روزگاران ما را از وطن و خاندان و فرزندان دور کرد ولی در عوض وجود او را برای ما نگه داشت. کسی که او را یافت چیزی را از دست نداد و کسی که او را از دست داد همه چیز را از دست داد.
خداوند ما را بیوجود او نگذاراناد و با نگهداشتن او ما را بهرهمند گرداناد.
او در کتاب نخستین از ابزاری یاد میکند که بطلمیوس آن را «لبنه» نامیده و مؤلّف کتاب آن را به عنوان «ربع» میخواند و کیفیت ساختن آن را بیان میدارد. پس از آن از ابزاری به نام «ذات الحق» یاد میکند و توصیف آن را از بطلمیوس و ثاون اسکندرانی بیان میدارد. او از ابزارهای دیگری به نام «ذات الثقبتین» و «ذات الربعین» و «ذات الشعبتین» یاد میکند و انواع مسطرها را که بهترین آنها «مسطرالارتفاع» است توصیف میکند.
لازم به ذکر است که رصدخانههائی که پس از رصدخانـﮥ مراغه در جهان اسلام تأسیس شد از جمله رصدخانـﮥ سمرقند که به فرمان الغ بیک پسر شاهرخ پسر تیمور ساخته شد و رصدخانـﮥ استانبول که به امر سلطان مراد سوم پادشاه عثمانی بنا گردید در گردآوری آلات و ابزار رصد از نمونههای رصدخانـﮥ مراغه اقتباس و استفاده کردند چنانکه علاءالدّین منصور شیرازی که در شهنشاهنامـﮥ خود داستان تاسیس رصدخانـﮥ استانبول و گردآوری منجّمان و ریاضیدانان عصر را ذکر میکند و در پایان داستان تخریب آن را به امر سلطان بیان میدارد در این ابیات به برخی از آلات و ابزار رصدی کرده است:
مهیّا شد القصّه آلات کار
چو ذات الحق لبنه کرد او تمام
اگر چارمش ذاتألشعبتین
ذگر ذات الاوتار سعد اقتران
|
|
فزونش ز توج و نحاس استوار
چنین ذات سمت ارتفاعش به کام
همی ربع مسطر ابا ثقبتین
مشبّهة بالمناطق چنان
|
او در همین منظومه کاربرد این آلات و ابزار را چنین بیان میدارد:
ز ذات الحق یافت اهل عقول
هم از لبنه شد میل شمس آشکار
هم از ذات سمت ارتفاعش عیان
هم از ربع مسطر بشد بینزاع
گرفتند از ذاتألشعبتین
هم از ذاتالاوتار چیزی نکاست
دگر از مشبّه بیاشتباه
ز تحریر و تصحیح بنکام نیز
هم از مسطر محکم منتخب
بشد جمله بیحصر و حد
|
|
همه موضع کوکب از عرض و طول
دگر بعدها از معدّل نهار
نمودند با یکدیگر راصدان
پی ارتفاعش تمام ارتفاع
بدین سان هم از ذات ألثقبتین
که شد نقطـﮥ اعتدالین راست
بشد در رصد از سر انتباه
عیان مطلع اخترانای عزیز
چه مسطر درین فن شنیدی لقب
موازات آلاتهای رصد
|
چون در این گفتار اشاره به ابزارهای رصد در رصدخانـﮥ استانبول شده و راقم این سطور مقالهای تحت عنوان «رصدخانـﮥ استانبول» نوشته است که در کتاب دومین بیست گفتار او (صفحـﮥ 128 تا 145) چاپ شده (انتشارات مؤسسـﮥ مطالعات اسلامی دانشگاه تهران ـ دانشگاه مک گیل، تهران، 1369) مناسب دانست که تصویر این مقاله را به شرکتکنندگان در این همایش تقدیم نماید.
در پایان به اولیای همایش توصیه مینماید که کتاب الارصاد عرضی دمشقی همکار پرکار خواجه نصیرالدین طوسی را که حکایت از استواری و اتقان نظام علمی در کشورمان دارد ترجمه و منتشر نمایند و این خود بهترین هره و نافعترین ثمرهای است که از این همایش نصیب اهل علم به ویژه مورّخان تاریخ علم ریاضی و نجوم خواهد گردید. بعون الله تعالی و توفیقة.