مدخل بر بررسی اشعار حافظ در زمان حیات او
نویسنده: مهدی رحیمپور
بيشترين پژوهشهايي كه طي چند سال اخير در زمينه ديوان حافظ انجام گرفته، در خصوص نسخههاي ديوان اوست و بحث و بررسي در مباني هنر او به مراتب كمتر از تحقيق و بررسي نسخ خطي اوست. حافظ و فردوسي در بين شاعران زبان فارسي بيشترين حجم تحقيقات مربوط به نسخه شناسي را به خود اختصاص دادهاند كه چرايي اين موضوع خود میتواند موضوع پژوهشي جداگانه و مفصّل باشد. استاد شفيعي كدكني معتقدند مباحث مربوط به نسخه بدلهاي حافظ هم، خود به صورت غيرمستقيم، «بحث در هنر و شيوه خلاقيّت شعري اوست». ايشان تأثير عوامل سياسي، تجديد نظر خود حافظ بنا به دلايل جمال شناسي و تبديل به لحاظ موسيقي كلام را از عمده ترين دلايل اختلاف بين نسخههاي مختلف ديوان حافظ دانستهاند.1 همين اختلاف بين نسخهها باعث شده تا محققان و حافظ پژوهان معاصر هميشه به دنبال يافتن نسخهاي برتر و كهنتر از ديوان حافظ باشند تا بر اساس آن اقدام به ارائه تصحيح و چاپي بهتر از ديوان حافظ كنند. اما یکی از مواردی که تا حدودی مغفول باقی مانده و یا کمتر بدان توجه شده است بررسی اشعار حافظ، از نسخ به جا مانده از زمان حیات اوست. توجه به این موارد صرف نظر از قدمت ضبط و موجودیّت آنها از چند جنبه اهمّیّت دارد؛ اوّلاً میزان مقبولیت حافظ در همان زمان حیاتش مشخّص میگردد. ثانیاً با توجّه به پراکندگی جغرافیایی اشعارش، این موضوع نیز روشن میشود که در زمان حیات حافظ اشعار وی تا کدامین نقاط ناحیه ایران و انیران رسیده است.
به نظر میرسد قدم نخستین برای رسیدن به این منظور جمع و تدوین اشعار باقی مانده از زمان حیات خافظ از منابع و نسخ مختلف است که پس از آن میتوان به بررسی همه جانبه اشعار و مسائل مطروحه دیگر رسیدگی کرد. لذا نگارنده تا آنجایی که اطّلاعات بسیار محدودش اجازه میداده، اقدام به جمع آوری منابع مربوطه پرداخته است و همچنان که از عنوان یادداشت نیز برمیآید مدخلی جهت ورود به بحث دامنه دار بررسی اشعار حافظ از منابع باقی مانده از زمان زندگی اوست که در مراحل بعدتر میتوان به سایر موارد مطرح شده پرداخت. بنابراین ما در اين جا فهرست وار به معرفی منابع مربوط به قديميترين غزلهاي باقي مانده از حافظ اشاره میكنيم و بقیّه موارد را به آینده موکول میكنيم.
ـ دو غزل از حافظ در جنگ شعر مسعود متطبب است که در سال 763 ﻫ.ق. كتابت شده است. اين جنگ در كتابخانه سليمانيه (چلبي عبدالله) به شماره 280 نگهداري میشود.2
ـ يكي ديگر از قديميترين منابع در برگيرنده ابياتي از حافظ، نسخهاي است از كتاب المعجم في معايير اشعار العجم شمس قيس كه اين نسخه از آنِ ذكاء الملك فروغي بود و در فاصله سالهاي 775 تا 781 ق توسط كاتبي به نام عمادالدين عبدالرضا بن فقيه كتابت شده است. غزل كتابت شده، از غزلهاي معروف حافظ است به اين مطلع:
عكس روي تو چو در آينه جام افتاد
|
|
عاشق از خنده می در طمع خام افتاد3
|
ـ منبع ديگري كه در زمان حيات خواجه كتابت شده و ابياتي از ديوان حافظ نيز در آن مندرج است، جنگ بياض تاج الدين احمد وزير است كه در سال 782 ق (ده سال پيش از وفات حافظ) كتابت شده است. اين نسخه كه هم اكنون در كتابخانه مركزي دانشگاه اصفهان نگهداري میشود، در سال 1353 به صورت نسخه برگردان چاپ شده است.4
ـ در نسخهاي از اختيارات بديعي كه در سال 785 ق توسط كمال غياث طبيب كتابت شده است، دو غزل از حافظ آمده كه آقاي هدايت ارشادي آنها را ديده و نقل كرده است.5
ميكائيل بايرام ده غزل حافظ را در ورقهاي آخر نسخهاي از كتاب بيان التذكره و تبيان التبصره فضل الله عبيدي يافته است كه تاريخ دقيق كتابت آن 773 ق ـ يعني حدود 18 سال قبل از وفات حافظ ـ است. ولي با توجه به قرايني كه بايرام بدانها اشاره كرده، مستنسخ رساله كه همام طبيب از معاصران خواجه حافظ باشد، نُه غزل حافظ را بعد از وفات حافظ كتابت كرده است، چرا كه در آغاز صفحه چنين نوشته است: »شمس الله و الدين حافظ شيرازي تغمده الله تعالي بغفرانه» و در بالاي غزلها نوشته است: «وله رحمه الله و له طاب ثراه». ولي در آغاز يك غزل ناتمام كه سه بيت دارد و بر صفحـﮥ ديگر ثبت شده، نوشته است: «اعلي الله تعالي شانه جمالاً حاسباً» كه دعايي است براي زندگان.6
ـ يكي ديگر از نسخههايي كه اخيراً كشف و چاپ و منتشر شد، نسخهاي بود از 48 غزل ديوان خواجه كه بنا به ادعاي مصحح در سال 791 ق توسط فردي به نام علاء مرندي كتابت شده است.7 در مورد اين نسخه كه تا حد نسبتاً گستردهاي نيز بازتاب داشت، تني چند از محققان و حافظ شناسان اقدام به ارائه نظرياتي كردهاند كه اكثراً در اصالت آن بنا به دلايلي ترديد داشتهاند. پرداختن بدانها در اين مجال ضرورتي ندارد و ما صرفاً به اين دليل كه مصحح مدعيِ اصالت نسخه است، در اينجا ذكر كرديم.8
- يك نسخه كهن ديگر كه 115 غزل حافظ را شامل میشود، عبارت از جنگي است معروف به جنگ معروف بغدادي، كه در كتابخانه كاخ ملي گلستان (سلطنتي سابق) به شماره 2184 نگهداري میشود9 آقاي بشري، نسخه پژوه فاضل، با توجه به تحقيقاتي كه پيرامون تاريخ كتابت اين جنگ انجام داده، به اين نتيجه رسيده است كه تاريخ دقيق كتابت نسخه به احتمال زياد قبل از سال 795 ق است.10 بنابراين، اين 115 غزل نيز كه در مقايسه با بسياري از نسخههايي كه حاوي اشعار حافظ باشند، مفصلتر است، میتواند به عنوان يكي از كهن ترين نسخه ها در تصحيح ديوان حافظ مفيد باشد.
- همچنين غزلي از حافظ به مطلع «گر میفروش حاجت رندان روا كند...»، در پشت ورق اول نسخهاي از تلويحات سهروردي وجود دارد كه در قرن هفتم كتابت شده ولي غزل مندرج در آن مربوط به اواخر قرن هشتم است. اين نسخـﮥ رسالـﮥ تلويحات متعلق به آقاي كرامت رعنا حسيني است.11
- علامه قزويني در مقدمهاي كه بر ديوان حافظ نوشتهاند، به اين مسئله اشاره كردهاند كه در پاريس چند نسخه خطي به فارسي مشاهده كرده بود كه از جمله آن نسخهها، نسخهاي خطي از ديوان حافظ بوده كه ظاهراً در زمان حيات خواجه كتابت شده بوده است؛ هم اكنون نسخه مزبور گويا به يكي از كتابخانههاي مدارس امريكاي شمالي فروخته شده است.12
ـ در ارديبهشت سال 1348 مهدي غروي معاونت وقت رايزن فرهنگي ايران در هند، در گزارشي كه از بازديد از كتابخانـﮥ رضا رامپور به همراه يونس جعفري ارائه داده، در بين اسامي آثاري كه از آن كتابخانه، فهرست وار، نقل میكند، ديواني از حافظ به چشم میخورد كه طبق ادّعاي وي در سال 796 ق كتابت شده است. به گفتـﮥ وي 29 نسخه از ديوان حافظ در اين كتابخانه موجود است كه شش نسخـﮥ آن مصوّر است و نسخـﮥ 796 ق قديميترين نسخـﮥ موجود از ديوان حافظ در كتابخانـﮥ مذكور است.13
ـ در جلد اول فرائد غیاثی، نامهای از شاه شجاع به سلطان حسین ایلکانی مندرج است که در قالب آن، این مصرع حافظ آمده است:«کس چه داند که پس پرده چه خوب است و چه زشت».14
ـ مجموعـﮥ بسيار ارزشمند ديگري كه 127 غزل حافظ را شامل شده است، مجموعـﮥ لطايف و سفينـﮥ ظرايف سيف جام هروي است كه ترتيب و تبويب آن از زمان فيروز شاه تغلق شروع شده و تا مدّتي بعد از 802 ﻫ.ق. ادامه داشت. مرحوم استاد نذير احمد و دكتر عارف نوشاهي بيشترين پژوهشها را در خصوص اين مجموعه انجام دادهاند. از اين مجموعه دو نسخه موجود است كه يكي در موزة بريتانيا (شمارة 4110 .Or) در 445 برگ و ديگري كه قبلاً در دانشكدة ادبيات كابل نگهداري میشد در پي اتّفاقاتي كه دكتر نوشاهي بدان اشاره كرده، هم اينك در پاكستان است و ظاهراً عكس هر دو نسخه در دانشگاه اسلامي عليگره نگهداري میشود.15 نذیر احمد بر اساس همين مجموعه غزليات حافظ را با مقابلـﮥ نسخه ها و چاپهاي معتبر غني ـ قزويني، عيوضي، افشار و گوركهپور چاپ كرده است.16
ـ مجموعـﮥ ديگري كه باز مرحوم نذير احمد معرّفي كرده است، مجموعـﮥ لطايف اشرفي و مكتوبات اشرفي است كه گفتارهاي سيّد اشرف جهانگير سمناني (م 809 هجري) را شامل شده است. وي، كه غالب دورة زندگيش در زمان حيات حافظ سپري شده است، در ضمن گزارشي از سفرش به شيراز به ملاقات خود با حافظ اشاره كرده و حدود «بيست و هفت مورد!»17 از ديوان حافظ را در اين مجموعه گردآورده است.18
- نسخه بعدي كه به لحاظ قدمت، قديميتر از نسخه مورد بحث ماست و حاوي 392 غزل كامل و 40 غزل ناتمام و يك ترجيح بند، نسخهاي است مورخ 803 ق كه توسط برهان بن غياث كرماني براي امير مجدالدين كتابت شده است. اصل نسخه به شمارة 12770 در كتابخانـﮥ ابوريحان بيروني مؤسّسـﮥ شرق شناسي تاشكند مضبوط است. سيدعلي آل داوود به استناد تأييد برخي نسخه شناسان، به صحت تاريخ كتابت نسخه اشاره كرده است.19
ـ نسخهاي نيز توسط ركن الدين همايونفرخ چاپ شده كه مدّعي است از سال 805 ق است. اين نسخه نيز در سال 1367 به صورت عكسي چاپ شده است.20
به غير از اين منابع ممكن است نسخه21 يا مقالهاي ديگر نيز در اين زمينه باشد كه راقم سطور اطلاعي از آن نداشته باشد.
پينوشتها
- ر.ك: موسيقي شعر، تهران، آگاه، 1368، صص 420 ـ 421. (مقالـﮥ «اين كيمياي هستي»)
- بنگريد به: مقدمهاي بر تدوين غزلهاي حافظ، دكتر سليم نيساري، تهران، علمي، 1367، ص 11 همو، نسخههاي خطي حافظ (سده نهم)، شيراز، مركز حافظ شناسي، 1380، ص 25 نيز: ر.ك: «دو غزل حافظ در جنگ خطي سال 763»، حسين صمدي، مجله آينده، دي تا اسفند 1368، شماره 10-12، صص 712-713، عكس اين دو غزل در صفحه 846، همان شماره چاپ شده است؛ همين مقاله عيناً در مجلّـﮥ كتابداري دفتر16، سال 1369 صص 87 ـ 92 و مجموعـﮥ حافظشناسي جلد 13، سال 1369، صص 228 ـ 232 چاپ شده است.
- در اين مورد مراجعه شود به: در پیرامون اشعار و احوال حافظ، سعید نفیسی، انتشارات کتابفروشی اقبال، طهران، 1321، صص4ـ 6؛(ظاهراًآن مرحوم اولین کسی هستند که به این منبع توجه داشتهاند.)؛ نیز ر.ک: المعجم في معايير اشعار العجم، شمس الدين محمد بن قيس الرازي، تصحيح محمد بن عبدالوهاب قزويني، با مقابله با شش نسخـﮥ خطي قديمي و تصحيح محمد تقي مدرس رضوي، تهران، زوار، 1360، ص 416(حاشيه)؛ نير نك: قديميترين مأخذ كتبي شعر حافظ، صص 18-17؛ نيز؛ مقدمهاي بر تدوين غزلهاي حافظ، ص 9؛ نسخههاي خطي حافظ (سده نهم) ص 25؛ همچنين مرحوم ناتل خانلري نيز تعليقات ديوان حافظ به اين مسئله اشاره كرده است. رجوع شود به: ديوان حافظ، جلد 2، به تصحيح و توضيح دكتر پرويز ناتل خانلري، تهران، خوارزمي، ج 2، 1375، ص 1124
- بياض تاج الدين احمد وزير (چاپ عكسي)، به اهتمام ايرج افشار و مرتضي تيموري، دانشگاه اصفهان، اصفهان، 1353ش، ص 437 و 796 ـ 797.
- ر.ك: نسخهای دیگر از دیوان حافظ، ایرج افشار، مجله آینده، سال پانزدهم، 1368، شماره 6و7، ص657.
- مراجعه كنيد به «قديميترين نسخه ده غزل حافظ شيرازي»، دكتر ميكائيل بايرام، سخن اهل دل (مجموعه مقالات به مناسبت بزرگداشت ششصدمين سال تولد حافظ)، گردآوري كميسيون ملي يونسكو در ايران، 1371، صص 111-118؛ لازم به ذكر است نسخه بيان التذكره و تبيان التبصره، در اصل شرحي است بر كتاب التذكره في الهيئه خواجه نصيرالدين طوسي كه فضل الله عبيدي در سال 728 تأليف كرده و نسخهاي از اين شرح در كتابخانه يوسف آغا در قونيه به شماره 692 نگهداري میشود و همام طبيب در سال 773 ﻫ آن را براي خود استنساخ كرده است. اما 9 غزل آن را بعد از وفات حافظ براي خود نوشته است. ر.ك: همان صص 111ـ112.
- غزلهاي حافظ، نخستين نسخه يافت شده در زمان حيات شاعر، به كوشش علي فردوسي، تهران، ديبايه، 1387
- استاد نيساري در ماهنامـﮥ گزارش ميراث نقدی با عنوان «غزلهاي حافظ از زمان حيات شاعر» (دورة دوم، سال سوم، شمارة 29 و 30، صص 55ـ60) به چاپ رساندهاند و بر اساس سه معيار صحت متن، اصالت متن و منقح و مضبوط بودن متن نسخـﮥ علا مرندي را فاقد امتياز و اعتبار میدانند. این نقد به واکنش مصحح غزلیات منجر شد و جوابیهای در همان مجله، دوره دوم، سال سوم، شماره سی و سوم، خرداد و تیر 1388، صص 46ـ50 به چاپ رسید.نيز جهت مشاهده اشاره كلي درخصوص ديدگاههاي استاد نيساري بنگريد به: از حافظ پژوهي تا حافظ شناسي: گفتگوي حسن قريبي با استاد دكتر سليم نيساري در هفتهنامه كتاب هفته، شنبه 22 فروردين 1388، شماره 176، پياپي 827، ص 10. صرفنظر از اين نقد در برخي روزنامه ها و سايتها از جمله در روزنامـﮥ اطّلاعات و سايت فرهنگستان زبان و ادب فارسي بهاء الدين خرمشاهي و ابوالفضل خطيبي اقدام به نقد نسخه و تصحيح آن كردهاند.استاد بهاء الدين خرمشاهي در تاريخ 5/12/1387 در روزنامـﮥ اطلاعات به نقد نسخه و مقدّمـﮥ آقاي علي فردوسي پرداختند و تاريخ صحيح كتاب را 892 (با صدگان8) اعلام كردند. همچنين در همان روزنامه و در تاريخ 19 اسفند 1387 نتيجـﮥ نشستي كه در شهر كتاب در خصوص نقد و بررسي دو كتاب در زمينـﮥ حافظ برگزار شده بود، چاپ شد كه يكي از آنها، كتاب مورد بحث ما بود كه بنا به آن گزارش، استاد خرمشاهي و ضياء موحد نسبت به تاريخ كتابت و نيز نحوة كتابت علاء مرندي ايراداتي داشتند و هيچ اعتقادي نسبت به اصالت نسخه نداشتند، ولي در مقابل دكتر محمود عابدي نظر مثبتي نسبت به نسخـﮥ مورد نظر داشت. باز در 17 فروردين 1388 و در همان روزنامه مقالهاي با عنوان «بررسي دو بيت حافظ به روايت نسخه علاء مرندي» چاپ شد كه مطلب قابل توجّهي نداشت. آقاي ابوالفضل خطيبي نيز مطالبي را در ردّ نسخـﮥ مورد نظر نوشتهاند كه ابتدا در سايت فرهنگستان زبان و ادب فارسي گذاشته شد و سپس در مجلّـﮥ نامـﮥ فرهنگستان دوره دهم، شماره دوم، تابستان 1387، پیاپی 38، صص112 ـ 124، با عنوان «با مدعی بویید یا مگویید» منتشر شد.ایشان نیز اصالت نسخه را فاقد اعتبار میدانند. ناگفته نماند متن سخنراني دكتر انوري در روز رونمايي كتاب در بهمن ماه 1387 كه در فرهنگسراي نياوران برگزار شد، در مجلـﮥ بخارا، شماره 69 و 68، بهمن و اسفند 1387 صفحات 53 تا 63 چاپ شده است؛ ولي آن سخنراني و به تبع آن متن مكتوب، معرفي اجمالي نسخه و مطابقت آن با «دفتر ديگرسانيها در غزلهاي حافظ» استاد نيساري است و هيچ اظهار نظري درخصوص صحت يا عدم صحت تاريخ كتابت ندارد.استاد ایرج افشار نیز در قالب مقاله های با عنوان «جنگ علامرندی» ضمن معرفی نسبتاً مشروح نسخه، اصالت آن را ظاهراً مورد تأیید قرار دادهاند. ر.ک: آینـﮥ میراث، دوره جدید، سال ششم، شماره چهارم، زمستان 1387، پیاپی 43، 5ـ 49(به ویژه صفحات 6ـ8؛ در ضمن در مورد این چاپ مقالهای نیز در کتاب ماه ادبیات سال دوم شماره 24 پیاپی 138، فروردین 1388 در صفحات 28 ـ 35 نوشته شد که نویسنگان مقاله به مقایسه غزلیات این چاپ با چاپهای خانلری و نیساری پرداختهاند.
- درباره اين نسخه رجوع شود به: فهرست ديوانهاي خطي كتابخانه سلطنتي و كتاب هزار و يك شب، بدري آتاباي، ج2، تهران، 1355، صص 1087-1084؛ همچنين: فهرست ناتمام تعدادي از كتب كتابخانه سلطنتي، بيتا، صص 584-587؛ همچنين در مورد معرفي نسخه و بررسي تاريخ كتابت آن و نيز بررسي و مطابقت غزليات حافظ كه در آن مندرج است بنگريد به مقاله بسيار ارزشمند «بررسي يكي از كهن ترين نسخههاي خطي غزلياتي از حافظ (جنگ «معروف بغدادي»)» از آقاي جواد بشري، كه در شماره 3 تابستان 1385 مجلّـﮥ نامـﮥ فرهنگستان به چاپ رسيده است. همچنين مراجعه كنيد به: يك مجموعه اشعار فارسي ناشناخته از قرن هشتم هجري مهدي بياني، نشريه نسخههاي خطي، زيرنظر محمدتقي دانش پژوه و ايرج افشار، دفتر هفتم، 1353، صص 675-683، ظاهراً اين نسخه با آنچه كه سالها پيش به اهتمام بدري آتاباي در380 صفحه منتشر كرده بود، تفاوت دارد. ر.ك: چند غزل اصيل از ديوان خواجه شمس الدين محمد حافظ شيرازي، به اهتمام بدري آتاباي، بي نا، 1344؛ نيز فهرست ديوانهاي خطي كتابخانـﮥ سلطنتي، جلد3، ص 3043.
- رجوع شود به: بررسي يكي از كهن ترين نسخههاي خطي غزليات حافظ، صص 128-129
- در اين مورد بنگريد به سخني مقدماتي در باب طرح كتابشناسي سعدي و حافظ، ايرج افشار، حافظ شناسي، فراهم آورنده سعيد نياز كرماني، ج اول، 1364، صص 117-130
- ر.ك مقدمه مرحوم قزويني بر ديوان خواجه شمس الدين محمد حافظ شيرازي، تهران، كتابخانه زوار، چاپ سينا، 1360 ق (تاريخ بر اساس مقدمه مرحوم قزويني نوشته شد)، ص كط؛ گفتني است در صفحـﮥ «لج» اين مقدّمه مرحوم قزويني نسخهاي از اوايل سدة نهم از ديوان حافظ معرّفي میكند كه متعلّق به كتابخانـﮥ خصوصي محمد نخجواني است و شامل 493 غزل است. نگارنده به غير از اين نقل قول هيچ سند ديگري بر صحت اين گفته پيدا نكرد و براي همين در متن مقاله هيچ اشارهاي به اين نسخه نشد.
- بنگريد به: بازديد از كتابخانـﮥ رضا رامپور، مهدي غروي، مجلّـﮥ وحيد، سال هفتم، شمارة اوّل، دي 1348، شمارة 73، صص 47 ـ 48.
- ر.ک: فرائد غیاثی، جلال الدین یوسف اهل، به کوشش حشمت الله موید،جلد اول، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، 1356، ص43. این نکته نیز قابل ذکر است که در همان جلد در صفحه 583 بیتی از حافظ نقل شده که در قالب نامهای از خود یوسف اهل است که به قرن نهم مربوط میشود.
- مراجعه كنيد به: A very old source of hafiz,s ghazals, nazir, ahmad, Indo _ Iranica, Calcutta, .1966, pp 35 _ 47. همچنين در مورد اين مجموعه بنگريد به: «مجموعـﮥ لطايف و سفينـﮥ ظرايف، منبعي كهن در شعر فارسي و صنايع ادبي» عارف نوشاهي، معارف، فروردين ـ تير 1378، شمارة 46، صص 50 ـ 65. نيز: قند پارسي، نذير احمد، جلد دوم، بنياد موقوفات افشار، تهران، 1383، 213 ـ 214.
- غزلهاي حافظ بر اساس مجموعـﮥ لطايف و سفينـﮥ ظرايف، نذير احمد، خانـﮥ فرهنگ جمهوري اسلامي ايران در دهلي نو، دهلي، 1991.
- عين عبارت نذير احمد است و به دليل در دسترس نبودن نسخه، برنگارنده دانسته نيست كه منظور از «مورد»، «بيت» است يا «غزل».
- در اين مورد بنگريد به: قند پارسي، جلد 2، صص 214 ـ 215 (مقالـﮥ دربارة حافظ)
- «كهن ترين نسخه ديوان حافظ مورخ 803»، سيدعلي آل داوود، نامـﮥ فرهنگستان، بهار 1376 شماره 9، صص 42-43، لازم به توضيح است اين كتاب با عنوان ديوان حافظ بر اساس نسخـﮥ نويافتـﮥ بسيار كهن به تصحيح علي بهراميان و صادق سجادي با توضيحات كاظم برگ نيسي به واسطه نشر فكر روز در سال 1379 در تهران منتشر شد. ولي چون به صورت تزييني به چاپ رسيد، چندان مورد توجه محققان، علاقهمندان و دانشجويان قرار نگرفت. نكتـﮥ جالب ديگر اينكه در چاپ سوم (1386) اين كتاب اثري از نام دو مصحّح (بهراميان و سجّادي) نيست و نسخه تنها با نام شارح ديوان يعني كاظم برگ نيسي چاپ شده است.
- ر.ك: ديوان حافظ نسخـﮥ 805 هجري (چاپ عكسي)، مقدّمـﮥ ركن الدين همايونفرخ، تهران، باورداران، 1367؛ اين كتاب يك بار ديگر به صورت حروفي و با عنوان ديوان شاعر ساحر خواجه شمس الدين محمد حافظ شيرازي، توسّط مرحوم همايونفرخ در سال 1371 در تهران با سرمايـﮥ انتشارات اساطير چاپ و منتشر شد. حافظ شناسان معاصر در اصالت اين نسخه ترديد دارند و آن را به لحاظ نسخه شناسي، خط شناسي و حافظ شناسي نسخهاي سقيم میدانند. مهمترين و بهترين نقد موجود توسّط استاد خرمشاهي نوشته شده است (حافظ، انتشارات طرح نو، تهران، 1373، صص 274 ـ 276)، ايشان با دلايل مستدل رقم و تاريخ كتابت نسخه را مغلوط دانسته و چنين حدس زدهاند كه در اصل به جاي «ثمانمائه»، «تسعمائه» بوده كه بعدها اين تاريخ جعل شده است. ايشان همچنين نظريّات استادان نيساري و سايه را نيز جويا شدهاند كه آن دو استاد نيز در اصالت تاريخ نسخه ترديد جدي داشتهاند. (ر.ك: همان، ص 274). استاد خرمشاهي به غير از اين كتاب در چند كتاب ديگرشان نيز اشارههايي به مغلوط بودن تاريخ نسخه داشتهاند. از جمله بنگريد به: ذهن و زبان حافظ، انتشارات ناهيد، چاپ هشتم، تهران 1380، ص 307. ضمناً استاد منوچهر مرتضوي نيز در يادداشت ارزشمندشان بر چاپ سوم مكتب حافظ «عدم بصيرت كاتب و كثرت اغلاط فاحش» نسخه را مانع استفاده از آن در حلّ مشكلات تصحيح ديوان حافظ دانستهاند. بنگريد به: مكتب حافظ، يا مقدّمه بر حافظشناسي، تبريز، انتشارات ستوده، چاپ سوّم، 1370، ص سي و شش.
- بد نيست اشاره اي به اين مورد بكنيم كه استاد محيط طباطبايي در سال 1347 مجموعهاي كهنه از اشعار شعراي قرون ششم تا هشتم را يافته و مدّعي شدند، تاريخ كتابت آن قبل از سال 765 ق است؛ حتي از نظر ايشان مشخصات اين نسخه از لحاظ خط و املاي قديميو تذهيب، قدمت اين نسخه را به فاصله سالهاي 750 الي 760 میبرد. ايشان به استناد دعاهايي چون«سلمه الله» و «دام فضله» كه مقابل اساميشاعراني چون ركن صاين، عماد فقيه و سلمان ساوجي آمده و بنا به گواهي غالب تذكره نويسان تاريخ درگذشت اين شعرا به ترتيب در سالهاي 765، 773 و 778 هجري بوده است، معتقدند اشعار حافظ مندرج در آن جنگ در زمان حيات حافظ كتابت شده است. (ر.ك: «قديميترين مأخذ كتبي شعر حافظ»، محمد محيط طباطبايي، مجموعه مقالات درباره حافظ، گردآوري و تنظيم اكبر خداپرست، تهران، انتشارات هنر و فرهنگ، 1363، صص 18-25)؛ نيز گفته میشود در جنگي كه مورخ 777 است، در كنار بيست شاعر ديگر، از حافظ نيز بيست غزل مندرج است. اين جنگ ظاهراً در اختيار آقاي هدايت ارشادي بوده است. (نسخهاي ديگر از ديوان حافظ: ايرج افشار. آينده، سال پانزدهم، شهريور تا آذر 1368، شماره 9-6، ص 659).همچنین استاد افشاردر همان مقاله(ص660) سخن از جنگی به میان آوردهاند که در محتوای آن بیش از سی رساله عرفانی از شاه نعمت الله ولی، عین القضات و میر سید علی همدانی مندرج است که در یکی از رسالههای میرسید علی همدانی(متوفی 787ق)عنوان «حافظ ملک شمس الدین» قید شده است. نيز در فهرست مشروح فارسی مخطوطات در سالار جنگ میوزیم و کتبخانه؛ جلد4، مرتبه محمد اشرف، حيدر آباد، 1966، ص 208» به نسخهاي از ديوان حافظ اشاره شده كه تاريخ كتابتش 792 ! هجري است؛ يعني تقريباً در زمان حيات حافظ كتابت شده است. همچنين در نشريّـﮥ كتابخانـﮥ مركزي دانشگاه تهران دربارة نسخههاي خطي (3/178)، نسخهاي از حافظ معرفي شده كه تاريخ كتابت آن سدة 8ـ9 گزارش شده است. اين نسخه كه ظاهراً داراي 33 برگ است، متعلّق به كتابخانـﮥ خصوصي فرهاد معتمد است و با خطّ كاتبي به نام ميرعلي نوشته شده است. (مورد اخير به نقل از: کتابشناسي حافظ، 1381، ص 113) همچنین نظامالدین شامی در رساله رحیقیه سه بیت از حافظ آورده است. با توجه به تحقیقات مصحح دانشور رساله مبنی بر اینکه تاریخ تالیف آن بین سالهای 784 تا 813 هجری است لذا بعید نیست که این ابیات نیز در زمان حیات حافظ ضبط شده باشند. (ر.ک: نظامالدین شامی، رساله رحیقیه، به کوشش بهروز ایمانی، در میراث بهارستان، مرکز پژوهشهای کتابخانه مجلس شورای اسلامی، تهران، 1388) صرف نظر از این موارد در یکی از نسخههای نسیم الربیع محمد بن احمد سمرقندی، که در واقع ترجمهای است از ربیع الابرار و فصوص الاخبار جارالله زمخشری و در سال 781 نوشته شده بیتهایی از حافظ در حاشیه نسخه اصلی مذکور است. البته گفتنی است این نسخه در سال 837 ﻫ.ق کتابت شده و احتمال افزدوه شدن شعر حافظ توسط کاتب نیز میرود.چرا که این ابیات در دست نویس به خط مولف وجود ندارد. میکروفیلمی از دست نویس 837 به شماره 237 در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است. اطلاعات مربوط به این نسخه را مرهون دوست فاضل دانشور محمد افشین وفایی هستم. همین جا از ایشان سپاسگزاری میکنم.